پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

آخرین خواسته طنز یک شهید!

خبرنگار:1503592_682
ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود
روی زمین افتاد و زمزمه می‌کرد
دوربین رو برداشتم و رفتم بالای سرش
داشت آخرین نفساشو می‌زد
ازش پرسیدم این لحظات آخر چه حرفی برای مردم داری
با لبخند گفت: از مردم کشورم می‌خوام وقتی برای خط کمپوت می‌فرستند عکس روی کمپوت‌ها رو جدا نکنند.
گفتم: داره ضبط میشه برادر یه حرف بهتری بگو.
با همون طنازی گفت: آخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده

دزنا

اخبار مرتبط