با نزدیک شدن به پایان تابستان، کمکم حال و هوای درس و مدرسه به مشام میرسد. اما مثل این که امثال بعضی ها خواب هایی دیده اند. آن هم از نوع اضغاث احلامش .ظاهر قضیه این است که بعضی ها بعد از سی و اندی سال ، تازه از خواب زمستانی بیدار شده اند و فریاد وافرهنگا سر داده اند.نمی دانم زمانی که سیل آمد و بنای فرهنگ مملکت را لرزاند و خسارت ها بر قلب و جان مردم نشاند ،کجا بودند این آقایانی که امروز داعیه دار دلسوزی مملکت را دارند؟ حال آقایان از خواب خرگوشی خود بیدار شده اند و خود را در بین نسل سومی هایی می بینند که از انقلاب و معمار کبیرش ، جز عکس هایی در تلویزیون و افسانه هایی در ذهن چیزی به خاطر نمی آورند. نسل سومی هایی که چوپان دروغگو و دهقان فداکار را شاید بهتر از خمینی کبیر بشناسند.این ها را گفتم که بعضی ها فکر نکنند قلب و ذهن بعضی از نوجوانان و جوانان ایرانی یک شبه تغییر کاربری داده.
به هر حال بعد از مدت ها خبرهایی رسیده که امسال لوازم التحریر با عکس هایی از شخصیت های ایرانی به بازار عرضه می شود. به قول خودشان الان دیگر توپ در زمین پدر و مادرهایی است که تا الان هنگام خرید نوشت افزار برای بچه هایشان، به جای جیبشان بیشتر به دلشان فشار می آمد و از دیدن عکسها و طرحهای نافرم نقش بسته بر روی کیف و دفتر و جامدادیها حرص میخوردند.ثنا و ثمین و سینا از مهمترین شخصیت های خلق الساعه ای هستند که قرار است جای باربی و مرد عنکبوتی و … را برای بچه ها پر کنند. البته شخصیت های شکرستان و ننه قمر(!؟) هم جزو طرح هایی هستند که قرار است جلد دفتر و کتاب ها را منقش کنند.این اتفاق آن قدر عجیب و بی سابقه بود که صدا و سیما هم نتوانست ذوق زدگی خود را پنهان کند و چند روز متوالی آن هم در چندیدن بخش خبری از این پدیده ی نادر گزارش تهیه کرد. از بین همه ، یک نفر بود که حرف حساب می زد:اول باید ذائقه سازی کرد.
حال جای این سوال از بعضی ها وجود دارد که آیا ندیدید که شخصیت هایی مثل مرد عنکبوتی و شرک و بنتن و… بعد از چند سال شدند شخصیت های محبوب بچه ها؟ ندیدید که اول از یک کارتون یا فیلم شروع شد،بعد بازی آن شخصیت به بازار آمد،بعد عکسش روی کیف و دفتر بچه ها جا خوش کرد؟ واقعا این جریان سازی را ندیدید؟ ندیدید که فرایند این فرهنگ تحمیلی چند سال طول کشید؟ آیا واقعا شهدا و مخصوصا شهدای هسته ای و شخصیت های بزرگ تاریخ ایران،برای بچه های ما شناخته شده هستند که حال بتوانند جای شخصیت های کارتن های خارجی را برای آن ها بگیرند؟ وقتی پتانسیل ساخت انیمیشن هایی مثل “شکرستان” و “پیام راشل کوری” در کشور وجود دارد چرا استفاده نمی شوند؟ غیر از این است که همین شکرستان توانسته ذائقه ی بچه ها را تا حد خوبی عوض کند؟ پس چرا کارهای این چنینی را ادامه ندهیم؟! دغدغه و درد فرهنگ درست و به جا.اما نباید مثل کسی عمل کرد که غصه ی بیماران را می خورد ولی بدون علم طبابت ، نسخه تجویز میکند. طبابت راه و چاه دارد آقا. البته که آن طبیب هم بعد از مدتی که عده ای را ناقص الخلقه کرد ،طبق تجربه نسخه های بهتری خواهد نوشت ولی چه فایده؟
با همه ی اینها انشاالله اینکار با استقبال خوبی مواجه شود ولی مسئله این است که حکایت بعضی از کارهای فرهنگی امروز ما شده حکایت خاله خرسه.حکایت دغدغه مند بودن ولی عجولانه و بی مقدمه عمل کردن.حکایت همان کسی که می خواهد یک شبه ره صدساله برود. غافل از این که این ره که بعضی ها می روند به ترکستان است.