بدیهی است گفتار پیش رو تنها ناظر به موانع خارجی بهبود روابط ایران ایالات متحده امریکا می باشد، پر واضح است پرداختن به موانع داخلی مجال دیگر می طلبد که از حوصله این مطلب خارج است.
سفر جناب آقای روحانی به محل برگزاری اجلاس سالانه سازمان ملل سفری پربار در جهت نشان دادن چهره تاریخی، فرهنگی و صلح طلب سرزمین ایران بود که موجب شد تا بسیاری از دیدگاه های نادرست نسبت به جمهوری اسلامی میان سران و ملت های دیگر کشورهای جهان اصلاح شود لکن بدون در نظر گرفتن نکات ذیل نباید خوشبینی های بسیاری در داخل کشور از جهت بهبود روابط با امریکا متصور شد. حتی اگر اراده جدی در اعمال و رفتار مقامات هر دو طرف به ویژه جناب آقای دکتر روحانی و ریاست جمهور امریکا در میان باشد همچنان موانع بسیاری بر سر راه رفع مشکلات تاریخی میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده وجود دارد که به اختصار بیان می شود:
1- همگان می دانند که سیاست خارجی دولت ها تحت تاثیر دولت مردان می باشد از این حیث با توجه به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا و مهمترین مسئله آن که همانا موضوع هزینه های انتخاباتی و جهت گیری نامزدهای جمهوری خواه و دموکرات پیرامون موضوع اسرائیل می باشد چرا که بسیاری از حامیان مالی نامزد ها از یهودیان طرفدار اسرائیل اند لذا اولین مشکل دولت تدبیر و امید نقش لابی آیپک و رژیم نامشروع صهیونیستس می باشد.
2- بسیاری از تحریم های یکجانبه علیه ایران از جانب کنگره امریکا است، درحالیکه نماینده ایالات متحده در مذاکرات میان طرفین دولت امریکا می باشد که در صورت حصول توافق احتمالی قوه مجریه امریکا بویژه شخص اوباما توانایی خاصی در لغو مصوبات کنگره ندارند و از طرفی با توجه به اینکه اکثریت اعضای کنگره از اعضای حزب جمهوری خواه می باشد حصول توافق میان اوباما و کنگره با توجه به تنش های موجود امری سخت به نظر می رسد.
3- درصورتی که دولت اوباما قصد حل مسئله به صورت دوجانبه میان خود و ایران را داشته باشد مهمترین کشورهایی که مخالف حل این مسئله می باشد عبارت اند از:
الف) روسیه به عنوان کشوری که سود بسیاری از تحریم های غرب علیه ایران می برد چراکه اولا بدون داشتن رقیب در حال صادر کردن مواد نفتی به اقصی نقاط دنیا می باشد و ثانیا روسیه در سه دهه گذشته ثابت کرده هرگاه امتیازی از غرب بگیرد به سادگی رای به قطعنامه علیه جمهوری اسلامی می دهد و از طرفی با گرفتن امتیاز از جمهوری اسلامی در برابر غربی ها می ایستد، طبیعتا چنین بازیگری نمی خواهد این نقش خود را که موجب تامین حداکثی منافع ملی خود می شود را از دست بدهد.
ب) چین در این دوران هشت ساله دولت نهم و دهم موفق شده که سطح روابط اقتصادی خود با جمهوری اسلامی خود در حد زیادی بالا بیاورد به نحوی که با خرید نفت خام ایران و به بهانه تحریم بانک مرکزی از جانب امریکا اجناس با کیفیت پایین خود را در ازای خرید نفت به ایران صادر نماید.
ج) انگلستان، آلمان و فرانسه در صورت مذاکره مستقیم میان ایران و امریکا این سه کشور جایگاه خود را در عرصه بین المللی تنزل یافته می بینند چرا که در نهایت امر این امریکایی ها هستند که مسئله هسته ای را حل و فصل کردند و این یعنی شکت این سه قدرت اروپایی، طبیعتا این سه قدرت به دنبال کسب پرستیژ در عرصه روابط بین الملل می باشند و حل و فصل اختلافات میان ایران و امریکا بدون مشارکت موثر این سه قدرت به معنای شکست سیاست ده ساله می باشد.
د) کشورهای حوزه خلیج فارس که از گسترش نفوذ و قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی هراس دارند و از طرفی بواسطه تحریم ها نفت خود را به سادگی به بازار عرضه می کنند و به واسطه رانت های نفتی اصلاحات را در کشور به تعویق می اندازند، شایان ذکر است در این میان عربستان که نزدیکترین روابط را با ایالات متحده در منطقه دارد بیشترین ضرر را از این توافق احتمالی خواهد کرد.
ه) ترکیه از دیگر رقبای جدی سیاسی جمهوری اسلامی ایران در منطقه ترکیه می باشد که در صورت حل و فصل مسئله هسته ای و به تبع آن سایر موضوعات میان ایران و ایالات متحده نقش ترکیه به شدت در منطقه خاورمیانه کم رنگ شده و ترکیه باید با رویای احیای امپراطوری عثمانی خداحافظی کند.
و) همانگونه که در مناظره انتخاباتی سال 92 از طرف یکی از نامزدها به کشور هند اشاره شد، این کشور بسیاری از کالاهای درجه دوم یا سوم خود را در ازای خرید نفت به ایران صادر می کند و از پرداخت پول نفت در پاره ای از موارد خودداری نموده قطعا یکی از بازیگران متضرر در موضوع بهبود روابط ایران با غرب خواهد بود.
ز) کشورهای امریکای جنوبی در صورت حل و فصل مشکلات میان ایران و امریکا این احتمال وجود دارد تا امریکایی ها از ایران بخواهند که حضور خود را در حیات خلوت خود کمرنگ کند که این امر موجب نگرانی و تضعیف کشورهای امریکای جنوبی مخالف امریکا خواهد شد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که عوامل بسیاری مانع حل و فصل موضوع هسته ای، تحریم ها و بالاخره بهبود روابط میان ایران و ایالات متحده امریکا می باشد، همانگونه که بدرستی وزیر فهیم و با درایت امور خارجه جناب آقای ظریف اشاره نمودند: «ما در یک جنگ دیپلماتیک قرار داریم»، حل و فصل اختلافات میان دو کشور مزبور موجب بوجود آمدن دوران جدیدی در عرصه نظام بین الملل می شود، حال باید دید آیا با وجود تمامی این مشکلات تنها با خواست هریک از دولت ها یا ملت های هر یک از طرفین مشکلات دیرین میان ایران و امریکا را برطرف کرد؟