پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

افراطیـون ، از تنفس مصنوعی تا تولدی دوباره

افــراطـــیون، از تنفس مصنوعی تا تولدی دوباره

دزمهراب – حسین نصیری پور : قریب به 3سال  است که از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری می گذرد.دولت حسن روحانی اگرچه از همان ابتدا نام دولت تدبیر و امید را برای خود انتخاب کرده بود ، ولی به مرور زمان از سوی نخبگان و صاحب نظران صاحب لقب های دیگری نیز شد. یکی از جالب ترین لقب ها ، رحم اجاره ای اصلاح طلبان بود. اصلاح طلبان که عملا سال ها در حاشیه ی صحنه های سیاسی کشور حضور داشتند ، با این که برای انتخابات 92 با تمام قوا حاضر نشدند، ولی خطای استراتژیک اصول گرایان را با تاکتیکی هوشمندانه پاسخ دادند و توانستند آب باریکه ی حیات خویش را به انعقاد نطفه ای برسانند که زمینه ی رشد دوباره ی ایشان را فراهم کند. عدم اجماع اصول گرایان و البته حذف  کردن عارف ، تاکتیکی بود که به حق توانست نتیجه انتخابات را در دور اول به نفع آن ها رقم بزند. گر چه از نگاه اصلاح طلبان افراطی ، روحانی هیچ گاه نتوانسته انتظارات و اهداف تند آن ها را اجرا کند، ولی بدون شک وی، تنها امید اصلاح طلبان برای تنفس در فضای سیاسی کشور بود که به آن لقب رحم اجاره ای داده اند. بدون شک روحانی را نمی توان در قالب اصلاح طلبی گنجاند اما مطمئنا وی اصولگرا هم نیست. اما براستی اصلاح طلبی چیست و اصلاح طلب کیست؟ سوالی که شاید خود اصلاح طلبان هم تا کنون جواب متقن و واحدی برای آن نداده اند.

جدای از جناح بندی ها و جانب داری ها باید گفت که  اصلاح طلبی افراطی یکی از خطرناک ترین جریاناتی است که نوک پیکانش مستقیما پیشانی دین را نشانه رفته است.شاهد این مدعا جملات و اظهار نظر تئورسین های این جبهه است که از تاییدات روزنامه های خارج از کشور نیز بی بهره نمانده اند.در ایام فتنه 88 بود که یکی از روزنامه های اسرائیلی به نقل از یک مقام بلندپایه اسرائیل نوشت: اصلاح طلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل درون ایران هستند. چیزی که واضح است، حساب اصلاح طلبان افراطی با دیگر همگروهی هایشان متفاوت بوده و بعضا متقابل نیز هست ، ولیکن مسئله ی امروز این است که اصلاح طلبان هرگز فکر نمی کردند فضای سیاسی کشور به سوی آنان بوزد و حتی بتوانند در حد وزرا و معاونین رئیس جمهور صاحب مناصب سیاسی شوند. اصلاح طلبان که دروازه‌های پاستور را به سوی خود باز دیدند؛‌ برای دروازه های بهارستان نیز دندان تیزکردند. هرچند موفقیت آن ها به اندازه ی موفقیت در مجلس ششم نبود، ولی باید اذعان کرد که برای آن ها همین حد از موفقیت بعد از افتضاحات پی در پی آن ها در سال های اخیر ، توانسته آنها را به هدف اصلی که تولد دوباره در فضای سیاسی کشور است ، نزدیک کند.تجربه ثابت کرده که اصلاح طلبان همت بالایی در چهره سازی و برجسته کردن اشخاص خود در رسانه ها و فضاهای مختلف دارند و تلاش می کنند تا خود را در ورای شخصیت های برجسته ای که خود ساخته اند؛ تعریف کنند. چهره سازی یک بار در سال ۱۳۷۶ به مدد اصلاح طلبان آمد و توانست نتیجه انتخابات را به نفع آنان تغییر دهد. آنان به همت همین چهره سازی توانستند در شورای شهر تهران نیز ماندگار شوند. این استراتژی البته توسط رسانه های مجازی و مکتوب اصلاح طلبی تقویت می شود. اصلاح طلبان به کار ژورنالیستی و فضاسازی رسانه ای مسلطند و با آمدن فضای مجازی و در اختیار گرفتن این فضا باعث شده تا عملا اصلاح طلبان در مدیریت افکار عمومی دستی برتر را نسبت به اصولگرایان دارا باشند. البته این دست برتر در انتخابات ۹۲ و مجلس 94خود را بیشتر نشان داد. اتفاقات هشت ساله دولت اصلاحات و به ویژه واقعه 18  تیر و همچنین جوسازی ها برای آفتاب برجام در اذهان عمومی،  نیز به خوبی نشان داد که اصلاح طلبان به خوبی موج سواری بر افکار عمومی را می دانند و به خوبی هم می توانند با قدرت رسانه ی خویش ، این امواج را هدایت کنند.

علاوه بر این ، اصلاح طلبان برخلاف اصول گرایان ، سابقه ی بهتری در حرف شنوی از یک مرجع واحد داشته اند. هرگز نمی توان اتحاد و وحدت اصلاح طلبان به رغم نقاط افتراق فراوان با یکدیگر را در دو انتخابات اخیر انکار کرد.در انتخابات ۹۲ حرف شنوی اصلاح طلبان از هاشمی رفسنجانی و سیدمحمدخاتمی باعث شد تا اصولگرایان نتیجه را به حریف واگذار کنند و امیدها در جبهه ی اصلاح طلبی روشن شود . ازآن جا که این استراتژی، امتحانش را پس داده بود،با اطمینان در انتخابات 94 نیز به کار گرفته شد و توانست کارامد بودن استراتژی های رسانه ای آن ها را برای مدیریت افکار عمومی اثبات کند.انتخابات ۹۲ و 94 و پیروزی نیم بند اصلاح طلبان در حقیقت نطفه ای بود که در رحم اجاره ای دولت یازدهم بسته شد، و اصلاح طلبان برای تولدی دوباره تمام تلاش خود را به کار خواهند بست. چرا که براساس گفته های برخی چهره های تند اصلاح طلب ، روحانی هیچگاه نتوانسته خواسته های آنان را برآورده کند و به عبارت دیگر می بایست از وی عبور کرد. به هر حال بعد از انتخابات مجلس ، اصلاح طلبان برای ریاست جمهوری 96 کمر همت خواهند بست ولی این که همچنان مجبورند روحانی را تحمل کنند و یا اینکه چهره ی دیگری را رو کنند، هنوز مشخص نیست. چیزی که امروز در فضای سیاسی کشور دوباره ایجاد موج کرده ، جریان احمدی نژاد است که واهمه و دست پاچگی اصلاح طلبان را به دنبال داشته است. احمدی نژادی که نه محبوبیت اوایل کارش را دارد و نه حمایت یک دست جبهه مذهبی و حزب الله را.

علی ای حال چیزی که امروز در فضای سیاسی کشور واضح است، رنگ باختن اصطلاحات سیاسی اصلاح طلبی و اصول گرایی است، کما اینکه اصطلاحات چپ و راست سیاسی هم عملا از ادبیات سیاسی کشور حذف شده اند.اصطلاحی که امروزه و در پایان دهه ی چهارم انقلاب اسلامی کم کم پررنگ می شوند، انقلابی و غیر انقلابی است. هدف از این نوشتار نه اثبات انقلابی بودن احمدی نژاد است و نه غیر انقلابی بودن برخی دیگر.بلکه روند های سیاسی و جابه جایی مواضع برخی سیاسیون نشان داده که به جای تبلیغ دوقطبی اصلاح طلبی و اصول گرایی باید انقلابی و غیر انقلابی را تبلیغ کرد.چرا که بسیاری از انقلابیون دهه ی پنجاه و شصت ، امروزه در زمره ی غیر انقلابی ترین افراد جای گرفته اند. اگر این اصل را مد نظر داشته باشیم که مردم رموز اصلی تداوم انقلاب هستند، می بایست در درجه اول اصول انقلاب خمینی(ره) را دوباره جلوی چشمان مردم پررنگ کنیم و در مرحله ی بعد خط ترسیمی انقلابی و غیر انقلابی را معرفی کنیم. شاید این اقدامات، ابتدایی ترین و البته مهمترین اقدامات برای جلوگیری از نفوذ جریانی باشد که هرروز یکی از اصول انقلاب را،از بحث موشکی گرفته تا شورای نگهبان،  زیر سوال می برد.

یا حق

حسین نصیری پور

اخبار مرتبط

میزان بارندگی در دزفول

♨️ میزان بارندگی در شهرستان دزفول ⭕️ جمعه ۳ اسفند 🔹سطح شهر دزفول ( مقاومت) ۱۴/۲ میلیمتر 🔸سطح شهر دزفول