به گزارش دزمهراب به نقل از انصار حزب الله دزفول: مسئولان به جای گشتن در این کشور و آن کشور برای پیدا کردن خواهر خوانده و برادر خوانده بهتراست تا پی گیری کنند و شهر ما و استان ما را با پدرمان که تهران و مسئولان آن است، آشتی بدهند و به آنان به قبولانند که خوزستان نیز جزیی از این کشور است.
مهر ماه سال 91 بود که طی مراسمی با حضور “حسن الدبوق”شهردار شهر صور لبنان در دزفول طبق توافقنامه ای “عقد تفاهم نامه خواهر خواندگی” با آن شهر بین مسئولان خوانده شد و اعلام شد این خواهر خواندگی باعث ارتباط اقتصادی و فرهنگی بین این دو شهر می شود! اکنون بعد از گذشت بیش از دو سال از آن عقد ثمره اش چه بود؟ آیا به جز تغییر نام خیابانی در دزفول به نام صور – آنهم فقط در دزفول- ثمره ای دیگر داشت؟! چقدر مبادلات فرهنگی و یا اقتصادی و تبادلات در طول این مدت صورت گرفته است؟! (نام بلوار حد فاصل میدان فتح المبین تا مقاومت به صور تبدیل شد). آیا لااقل خیابانی در صور نیز بنام دزفول نامگذاری شده است ؟!
اخیراً نیز مسئولان دزفول پیش قدم شده اند و به عراق سفری داشته اند و قرار است این بار با مسئولان شهر مقدس کربلا به تفاهم برسیم و عقد خواهر خواندگی بین این دو شهر خوانده شود.
آیا این طرح دردی از مردم دوا می کند؟! آیا مشکلات فرهنگی ما حل می شود؟!
بهرحال امید که این خواهر خواندگیها و برادر خواندگی ها ثمراتی داشته باشد و فقط در حد سفر و دید وبازدید باقی نماند که تاکنون انگار اینگونه بوده و اگر هم اتفاق خاصی افتاده ما نشنیده ایم! و یا مردم لمس نکرده اند ولی به هرحال پیشنهاد می کنیم که مسئولان دزفول پیش قدم شوند که ابتدا شهر ما را با استان نشینان و سپس استان را با پایتخت نشینان آشتی دهند و توافقنامه “فرزند خواندگی” به امضا برسانید و بعد به سراغ پیدا کردن خواهر و برادر برویم .
یقیناً این اقدامات با نیت خدمت به مردم صورت می گیرد، ولی صادقانه باید عرض کنیم که وقتی ما در داخل با برخی نارسایی ها مواجه هستیم و ثمره این توافقات برای مردم ملموس نباشد در دید مردم زیاد بازتاب خوبی نخواهد داشت. بهتر اول از ظرفیتهای داخلی استفاده کنیم و بعد از اینکه به توانایی لازم رسیدیم به سراغ بقیه برویم. در داخل کشورمان مثلاً می شود با مشهد توافقاتی کرد و با توجه به آستان حضرت سبزقبادر دزفول از امکانات آستان قدس رضوی در زمینه های مختلف اقتصادی و فرهنگی و یا توسعه حرم ،توافقاتی توسط مسئولان امضا شود و یا به قول آقایان” برادر خوانده ” شویم.
هدف از نوشتار در 2 مثال ذکر می کنیم : 1- چند روز پیش در تهران باران بارید و مدیر عامل شرکت آب منطقهای تهرانگفتند که ابرهای تهران را باورسازی کرده ایم و این بارش ثمره این باورسازی ابرها بوده است تا هوای تهران تمیز و قدری مشکلاتی آبی حل شود.
چندی پیش معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا با بیان اینکه 12 استان در کشور در برنامه باروری ابرها قرار دارند و تاکنون برای 6 استان این اقدام انجام شده است، گفت:برای امسال 10 میلیارد تومان اعتبار برای باروری ابرها درخواست کردیم و تاکنون نیز برای 6 استان آذربایجان شرقی، کرمان، یزد، اصفهان، فارس، چهارمحال بختیاری 9 پرواز عملیات باروری ابرها انجام شده است. علاوه بر این 6 استان، آذربایجان غربی، کهگیلویه و بویراحمد، تهران، البرز، گیلان و مازندران هم در برنامه باروری ابرها قرار دارند.
آیا خوزستان مشکل آب ندارد؟! آیا خوزستان مشکل خاک را ندارد؟! آیا خشکسالی خوزستان با بقیه شهرهای کشور متفاوت است؟! آیا خوزستان گرمای طاقت فرسا ندارد؟! خون مردم ما با دیگران فرق دارد؟! آیا خوزستان قطب کشاورزی کشور نیست؟! نسبت بارش باران در گیلان بیشتر است یا خوزستان؟! کدام بیشتر به باروری بیشتر نیاز دارند؟! گیلان که توی تابستان نیز باران الحمدالله می آید، خوزستان چه؟!
2- سالانه ۷۰ میلیون شاخه گل در دزفول تولید می شود ،دزفول رتبه نخست تولید گل رز و رتبه دوم تولید گل مریم را در کشور دارد! اما به دلیل عدم راه اندازی پایانه گل و گیاه دزفول و نبود بازار مناسب ،نبود هماهنگی بین گمرک و نبود کارشناس آگاه به ثبت سفارش گلدان های مناسب در لیست صادرات ، همچنین مشکلات حمل و نقل گل به دلیل نبود کانتینر سردخانه دار موجب شده تا تولید کنندگان ،تمایلی به صادرات گل به کشورهای منطقه نداشته باشند. پارسال تنها دو کامیون گل شامل حدود ۱۰ هزار شاخه گل زینتی از دزفول به کشور عراق صادر شد اما به دلیل مشکلات عدیده ای که در این حوزه پیش آمد صادرات گل به سایر کشورها قطع شده و گل های تولید دزفول تنها به سایر استانهای کشور ارسال می شود و آنهم با قیمت نازل و که سود آنچنانی برای گلکار ندارد .به دلیل عدم راه اندازی پایانه گل و گیاه دزفول و نبود بازار مناسب ، هر شاخه گل تولید دزفول که در بازار تهران ۲۰ هزار ریال قیمت دارد، در شهر دزفول به قیمت دو هزار ریال بفروش می رسد که این امر موجب متضرر شدن گلکاران شده است.
اینگونه می خواهیم با کشورهای دیگر قرارداد تجاری ببندیم و پیوند خواهری بخوانیم؟! بر رفع این مشکلات در داخل تا کنون در این سالها چه کار کرده اید؟!
به نظر آقایان بهتر نیست که اول شهر و استان خودمان را در کشور خودمان به اثبات برسانیم و بعد به سراغ کشورهای دیگر برویم؟!