پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

برنتابیدن تجمع علما،روحانیون وطلاب چرا؟پاسخ استاد صافی به اسدالله سرافراز

هفته گذشته طلاب و اساتید حوزه های علمیه دزفول در پی برخی حرکت های ضدفرهنگی و مخالف مبانی دینی توسط یک جریان خاص بویژه در دولت ، تجمعی  اعتراضی  را در حوزه علمیه آیت الله قاضی دزفول برگزار کردند .

این تجمع که در راستای حمایت از دغدغه های فرهنگی رهبر معظم انقلاب برگزار شده بود ، علاوه بربازتاب گسترده در سطح رسانه های شهری،استانی و ملی ، مراتب قدردانی علمای دینی ملی و استانی را در پی داشته است . لکن هفته گذشته مطلبی از سوی یکی از سیاسیون منتسب به اصلاح طلب در نقد این تجمع و خطاب به طلاب و روحانیون دزفول در برخی رسانه ها بویژه “شبکه خبری دز” منتشر شد . در پی انتشار این مطلب که نویسنده به شدت خواستار پاسخی به شبهات مطروحه خود بود ، استاد “سیدعلی صافی” از اساتید حوزه و دانشگاه ، یادداشتی در پاسخ به نامبرده برای این پایگاه ارسال کرده است که جهت تنویر اذهان عمومی دو مطلب فوق به ترتیب انتشار ذیلاً درج می گردد :

سخنی باتجمع کنندگان طلاب و روحانیون!

اسداله سرافراز

 باخبرشدیم که جمعی ازطلاب وروحانیون شهرستان دزفول تجمع اعتراض آمیزی راعلیه حرکت های ضد فرهنگی اخیر(مطابق آنچه درسطح شهراطلاع رسانی شده بود) به راه انداختند. به حسب ظاهرعلت این اقدام اعتراضی را نیز دغدغه های فرهنگی بیان کرده اند . اینکه هرطبقه وجماعتی ازمردم حق دارند نسبت به هرگونه انحراف وتخلف وستمی ازسوی دستگاهای اجرایی کشور‌، کنش انتقادی ورفتاراعتراضی قانون مند داشته باشند امرجایز ونیکویی است   بخصوص اگرسویه انتقاد ویا اعتراض مقوله فرهنگ باشد کاری بس ضروری وبسیارمهم وموجه می نماید .
نگارنده به سهم خود برای دغدغه های فرهنگی تجمع کنندگان اخیر ارزش واحترام قائل بوده وهیچ حرف و حدیثی نسبت به انگیزه وانگیخته چنین پدیده ای ندارد، اما آنچه سبب شد تاسخنی صریح وشاید کمی تلخ با دوستان تجمع کننده به ویژه متولیان آن داشته باشد پرسش های پرشماری است که اخلاقا”باید به آنها پاسخ داد. لذا ازبرادران بزرگوار روحانی ومسئولین این تجمع اعتراض آمیز انتظار می رور سئولات ابهام آمیز وتشکیک آورزیررا بی پاسخ نگذارند.
۱_اینکه گفته اید اخیرا”حرکت های ضد فرهنگی صورت گرفته لابد منظورتان وزارت ارشاد و دولت حسن روحانی است والبته این راهم درذیل نگرانی رهبری تلقی کرده اید ، اولا”باید توضیح دهید که آیا مسئول امورفرهنگی کشور تنها دولت است ودوما”باید ثابت نمایید که مدلول نگرانی رهبری درخصوص فرهنگ ، وزارت ارشاد دولت یازدهم است؟

۲_چرا شمادرهشت سال گذشته برعلیه دولتی که به نام امام زمان علبه السلام ودرلوای ارزش های دینی وانقلابی بزرگترین فسادها، انحراف ها واختلاس هارا رقم زد حتی یک بار چنین اعتراضی نداشته اید؟

۳_ دربرابرجهالت مقدس سال های گذشته وترویج خرافات وانحرافات دینی وسخنان کسانی که می گفتند اطاعت از احمدی نژاد اطاعت از خداوند است ویااورا فرستاده ویژه خداوند ،نفخه الهی ،معجزه هزاره سوم ،شبیه پیامبران و… تلقی می کردند چه اقدام اعتراض آمیزویا موضع انتقادی اتخاذ کرده اید

۴_آیا مفاسد درد آوری چون پرونده مرتضوی، خسروی ،بابک زنجانی ،رحیمی ویا کهریزک آن قدردغدغه آورنبود که شما بزرگواران علیه آنها فریاد بزنید ؟

۵_آیا نرخ ۳۵ درصدی بیکاری که دربرخی استان ها تا ۵۰ درصد می رسید ،تورم ۴۰درصدی ،رشداقتصادی منفی  علی رغم درآمدافسانه ای حدود۸۰۰ میلیارددلاردرطی هشت سال دولت گذشته که ضربات مهلکی براقشارکم درآمد وخانواده های محروم وارد ساخت بهانه موجهی نبود که شما اعتراض خودرا عیان کنید؟

۶_آیابرای شما برادران گرامی نرخ ۵۰ درصدی شاخص فلاکت زندگی مردم ایران ورتبه سوم تورم درمیان ۱۶۱ کشورجهان ومقام ۱۴۴ ازحیث فساد اداری درمیان ۱۷۷ کشور جهان ، چندان اهمییت نداشت که درسال های گذشته  چنین تجمع اعتراض آمیزی رابر پا نمایید ؟

۷_آیا تنها درسال ۹۲ وآن هم درشهر تهران نشنیده بودید که ۲۷۰۰ نفر به علت آلودگی هوا جان باختند، آلودگی که مهمترین علت آن بنا بر نظر رئیس کمیسیون سلامت شورای شهرتهران مصرف بنزین بی کیفیت وغیر استناندارد بوده است وشما زندگی حدود ۴۵ درصدی مردم ایران درزیر خط فقر را که خلاف قرآن وسنت علوی است رصد نکرده اید آیا اینها مسائل دغدغه انگیزی نبود که شما شریعت مداران دلسوز ابوذرواراعتراض کنید ؟

سخن رابه پایان برده وتمنای پاسخ های اقناعی رادارم ، دوستان بزرگوارباورکنند که دیگران ازجمله نگارنده این نقد همچون آنان دغدغه فرهنگی دارد اماالبته معتقد بوده که مشکلات وآسیب های فرهنگی کشور فراوان وهم دارای علل ودلایل گوناگون است . لذا دوستان فاضل این تجمع اعتراضی را مشتاقانه دریک مناظره علمی وفرهنگی دعوت می نماید، امید که قبول افتد ودرنظرآید

بسمه تعالی
برنتابیدن تجمع علما،روحانیون وطلاب چرا؟
سیدعلی صافی
اینکه شرایط به گونه ای رقم بخورد که افراطیون دیروز لباس اعتدال پوشیده، بار دیگر به صحنه آمده و از موضع اعتدال و ارشاد خلق، آسمان و ریسمان به هم ببافند در قاموس سیاستمداران ماکیا ولی امری شگفت نیست بلکه شگفت آنست که آقایان توهم کنند دیگران این صحنه آرایی را واقعیت تلقی کرده بر منش اعتدالی آنان احسنت و آفرین گویند.
اخیرا یکی از عناصر حزب منحله مشارکت دزفول تجمع علما و روحانیون بزرگوار دزفول در اعلام حمایت از دغدغه های فرهنگی رهبر معظم انقلاب اسلامی را بهانه کرده و به سیاه نمایی پرداخته و نعل وارونه زده است. لذا باید در این رابطه به چند نکته اشاره کرد:
۱-      با توجه به سابقه افراطی آقای سرافراز، این سؤال پیش می آید که میان آقای سرافراز و مشی اعتدالی چه نسبتی برقرار است؟ آیا ایشان از سردمداران افراطی حرکت آتش افروزانه دزفول در جریان فتنه ۸۸ که هشت ماه کشور را به محاق برد نبودند؟ و چرا ایشان از این حرکت براندازانه و کودتای مخملین،عذر تقصیر به پیشگاه مردم و شهیدان نبردند؟
جا دارد آقای سرافراز همانند دوستان بالا دستی خود با صداقت اعتراف کند، دولت روحانی را رحم اجاره ای می دانند که بناست طفل افراطی از آن سر بر آورد و دولت آقای روحانی برای آنها صرفا ابزار است و بس!
۲-      ایشان کوشیده است مخاطب رهبری در دغدغه های فرهنگی را صرفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نداند. ما هم معتقدیم چه بسا دیگر مجموعه ها و نهاد های فرهنگی در انجام وظیفه خود کوتاهی کرده باشند اما هیچ کدام میزان تأثیرشان در قد و قواره وزارت عریض و طویل ارشاد و بودجه های هنگفت آن نیست و مزید برآن هیچ کدام مانند مسئولان این وزارتخانه خطوط قرمز نظام را مخدوش نکرده است. عملکرد ارشاد در حوزه های فیلم، تئاتر، تک خوانی بانوان، تعطیلی مطبوعات متعهد و منتقد، دعوت به حضور بانوان در استادیوم های ورزشی، تقدیر و تشکر از عناصر مسئله دار سیاسی و فرهنگی، اجازه چاپ و نشر به کتب حریم شکن و باز گذاشتن دست کسانی که در مطبوعات به حریم اهل بیت(ع) و ساحت قدسی دین اهانت می کنند و … تنها اندکی از فهرست عملکرد این وزارتخانه در طول ۸ ماه اخیر بوده است.
۳-      اما اینکه چرا روحانیون در هشت سال گذشته نسبت به مشکلات تورم و بیکاری و… اعتراض نکرده اند، نوعی فرافکنی است که یا از بی اطلاعی نویسنده نشأت می گیرد یا از تجاهل و تغافل اوست. اولین کسانی که نسبت به انحرافات و مشکلات پیش آمده در دولت گذشته منصفانه و مشفقانه تذکر دادند، علما و روحانیون بودند اما شیوه عالمان دین، همانند سکولارها شیوه لجن مالی و سیاه نمائی نیست بلکه نقد مشفقانه است.
آیا نسبت دادن شعارهایی نظیر “اطاعت از احمدی نژاد اطاعت از خداست”، “او فرستاده ی خداست و شبیه پیغمبران”، به اهل دیانت برای آن نیست که اهل دیانت را لجن مال کرده و آنان را اهل بلاهت و سفاهت معرفی کنند؟ آیا این شعارهای خود ساخته در اطاق آلوده فکری آقایان معلوم الحال طراحی و ساخته نشده است که هر چه مقدس است ریشه در جهالت دارد؟
۴-      در دوران حاکمیت اصلاح طلبان آنگاه که در عرصه فرهنگی آن هم بوسیله مهاجرانی فراری، اباحه گری و پرده دری و برخورد با ارزش ها و مقدسات باب شد و شما نیز در جایگاه حامی این جریان قرار داشتید، چرا عکس العمل غیرتمندانه از خود نشان ندادید؟ آیا دفاع در برابر هجمه به امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) و قرآن کریم و امام زمان(عج) و امام خمینی (ره) و دیگر مقدسات وظیفه شما نبود؟ چرا سکوت، بلکه همراهی و مشارکت کردید؟
۵-      نگاه بخشی و نه کلان به مسائل کشور آسیب زا است، هم تورم و بی کاری مشکل مردم است، هم تضعیف مقدسات و داشته های دینی و فرهنگی و اعتقادی و اخلاقی مردم. همه اینها سرمایه های یک ملت است و کیست که نداند نظام سلطه برای درهم شکستن انقلاب از طریق جنگ نرم اقتصادی، خرد را در خدمت فرهنگ خود قرار داده و بدنبال تضعیف ارزش های دینی، کانون خانواده، مقدسات و اخلاقیات مردم است؟ و متأسفانه کسانی در داخل دانسته یا ندانسته مجری و تسهیل کننده این هدف راهبردی دشمن هستند. آیا روحانیت شیعه باید مانند جریان های سکولار، از کنار این سیل بنیان کن عبور کند؟ آیا علمای بزرگ دزفول باید به خاطر خوانش دقیق نقشه دشمن به زیر سؤال بروند؟ آیا آنان حق ندارند در یک تجمع آرام، منطقی و روشنگرانه دغدغه های رهبری و مراجع را تبیین کنند؟ اگر خاکریزهای دیانت و اخلاق و اعتقادات شکسته شود چه کسی سود می برد؟ و اصولا آیا آقایان عزیز معترض چیزی به نام غیرت دینی را قبول دارند؟
جالب توجه است که یک تجمع وزین در داخل حوزه علمیه با حضور بزرگان روحانیت دزفول از حضرت آیت الله آقامیری و آیت الله سبط شیخ انصاری تا امام جمعه محترم دزفول حجت الاسلام و المسلمین قاضی و بزرگان و مدیران مدارس علمیه و ائمه جماعات و طلاب فاضل و بصیر، بجای اینکه مورد تقدیر و سپاس قرار گیرند به نارضایتی و خشم عده ای تبدیل شده اند.
حرکت جریان سکولار در تقابل با روحانیت اصیل بیانگر آنست که آقایان از حضور روحانیت در عرصه های فرهنگی و انقلابی نگرانند و می کوشند هزینه این حضور را برای عالمان دین بالا ببرند و البته مردم ما بویژه جوانان متدین و غیرتمند دریافته اند این حضور کامل و همه جانبه باطل السحر جریان های فرهنگی منحرف و زمینه ساز هم افزایی و همگرائی عموم مردم پشت سر روحانیت است.
۶-      اما سخن از اختلاس ها و حرام خواری های باد آورده(بلکه بادبرده) صاحبان ثروت، فصلی مشبع می طلبد تا از منشاء این انحراف یعنی دوران حاکمیت هاشمی و حزب دولت ساخته کارگزاران جستجو شود تا ریشه های گندیده این حرام خواری و نهادینه شدن آن در برخی سیستم های حاکمیتی پدیدار گردد.
همگان می دانند این حرام خورها بوته هائی نبودند که یک شبه سر از خاک بردارند بلکه محصول سیاست های اختاپوسی اقتصادی و فرهنگی کارگزاران و… بوده است. کافی است اسامی صاحبان بانک های خصوصی، بانک های بزرگ، دانشگاه با ۲۵۰ هزار میلیارد تومان سرمایه و … ملاحظه فرمائید تا بر این مطلب صحه بگذارید.
۷-      دعوت به مناظره علمی و فرهنگی فرصت خوبی است برای تبیین درست و منصفانه پدیده های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و البته سربازان و درس آموختگان در مکتب روحانیت با لطف خدا خواهند توانست از این فرصت برای دفاع از اصول و نقد انحرافات بخوبی بهره جویند.
tajamo.tolab_.hozeghazi00008
مجددز

اخبار مرتبط