آقا جان، سلام؛ آقای من، درد یتیمی را آنها که پدر از دست داده اند می فهمند… درد تنهایی را آنهایی که عزیز یا عزیزانشان را از دست دادهاند درک می کنند. مولای خوبم…
مولایم. من هم دیری نیست پدر از دست دادهام و میدانم درد بیپدری چه درد تلخ و جان گدازی است…
آن روز که پدرم از دنیا رفت، هر کدام از اقوام و آشنایان مرا مورد تفقد قرار میداد و دل داریام میداد تا درد تنهایی را کمتر حس کنم…
اما من نمیدانم آن روز که پدر بزرگوارتان به زهر ستم بنیعباس به شهادت رسیدند و شما که تنها پنج بهار از عمر کودکیتان میگذشت، حتی به اندازهی یک غسل و کفن و دفن نتوانستید پیکر مطهرشان را همراهی کنید، چه کشیدید.
مولای مهربانم بارها و بارها در اخبار مربوط به کودکیتان خواندم که لحظهای که عمویتان؛ جعفر کذاب خواست بر پیکر مطهر پدرتان، امام معصوم من نماز بخواند، از یکی از اتاقهای منزل بیرون آمده، او را کنار زده و بر پیکر پدر نماز گزاردید و بعد، از نظرهای دوست و دشمن و آنانی که قصد جانتان را داشتند، پنهان شدید. اما در هیچ کتابی ننوشته، مولای من از آن پس چه کشیدند در یتیمی و تنهایی و… غربت که هنوز هم بعد از قرنها ادامه دارد.
آقاجانم… تسلیت شیعهای را که روحش آلوده به گناه است و امیدش به ظهور شما که فصل پاکی دلهاست، بپذیرید. آجرک الله یا بقیةالله
***
حدیثی از امام حسن عسگری علیهالسلام دربارهی امام مهدی علیهالسلام
امام حسن عسکری علیهالسلام فرمودند: سپاس پروردگاری را که مرا از دنیا نبرد تا اینکه جانشینم را، به من نشان داد همو که شبیهترین مردم از لحاظ روحیات و شمایل به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است، خداوند متعال از او در غیبتش محافظت می کند و پس از آن ظاهرش می نماید تا زمین را آکنده از عدالت و قسط کند، همان گونه که مملو از جور و ظلم شده باشد.
متن عربی حدیث
الحمدلله الذی لم یخرجنی من الدنیا حتّی أرانی الخلف من بعدی أشبه الناس برسول الله خلقاً و خلقاً؛ یحفظه الله تبارک و تعالی فی غیبته، ثم یظهره فیملأ الأرض عدلاً و قسطاً کما ملئت جوراً و ظلما (1)
***
طرح گرافیکی
من بازمانده خدا بر روی زمین و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم
برای دریافت پوستر و مجموعه تصاویر مسجد جمکران در ابعاد بزرگ روی تصاویر کلیک کنید
***
ویژگیهای امام مهدی علیهالسلام
عدالت آن حضرت
بارزترين صفات نيكوي حضرتش عدالت است، لذا به «عدل» ملقب گرديده، چنانكه در دعايى كه از خود آن حضرت براى شبهاى ماه رمضان روايت شده (معروف به دعاى افتتاح) آمده است:
«اللّهمّ و صلّ على وليّ أمرك القائم المؤمّل و العدل المنتظر»؛ پروردگارا و درود بفرست بر ولىّ امرت كه قيام كننده و اميد مردم و عدل منتظر است.
و در حديث ابىّ كه در كمال الدين روايت شده از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله در وصف امام قائم عليهالسّلام آمده:
«أوّل العدل و آخره…» ؛ اوّل و آخر عدل است…
و كمتر حديثى دربارۀ آن حضرت آمده كه عدلش در آن يادآورى نشده باشد.
در كمال الدين از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله منقول است كه فرمود: به درستى كه خلفا و اوصياى من و حجّتهاى الهى بر خلق بعد از من دوازده نفرند، اوّلشان برادرم و آخرشان پسرم است. عرض شد: يا رسول اللّه! برادرت كيست؟ فرمود: على بن ابى طالب. گفته شد: پسرت كيست؟ فرمود:
همان مهدى كه زمين را از قسط و عدل پر كند، همچنانكه مالامال از ستم و ظلم شده باشد.
سوگند به آنكه مرا به حق بشارتدهنده فرستاد! اگر از عمر دنيا جز يك روز باقى نماند، هرآينه خداوند آن يك روز را آنقدر طولانى كند، تا در آنروز خروج نمايد. آنگاه عيسى بن مريم روح اللّه فرود مىآيد و پشت سر او نماز مىگزارد، و زمين به نور او روشن مىشود و سلطنت و فرمانروايىاش به مشرق و مغرب همهجا مىرسد.
و از حضرت سيدالشهدا عليهالسلام روايت شده كه فرمود: اگر از عمر دنيا باقى نماند مگر يك روز، خداوند -عزّ و جلّ- آن روز را آنقدر طولانى مىكند تا اينكه مردى از فرزندانم خروج كند، سپس زمين را پر از عدل و قسط سازد، همچنانكه از ستم و بيداد پر شده باشد، شنيدم كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله اين را مىفرمود.(2)
… عدل اعمّ از قسط است، زيرا كه قسط در مورد ايفاى حقّ دیگری به كار مىرود، مانند اداء شهادت، قضاوت و امثال اينها؛ ولى عدل هم شامل خود انسان مىشود و هم ديگرى. بنابراين عدل بهطور مطلق موافقت با حقّ است، ولى قسط موافقت با حقّ در مورد مخلوقات است ، براى اينكه كاملا صدق اين گفتار روشن شود به آيات شريفۀ قرآن كه در آنها قسط و عدل ياد شده مراجعه فرماييد. و جور، ضدّ قسط؛ و ظلم، ضدّ عدل است. ظلم آن است كه از حريم حقّ تجاوز شود ولى جور تجاوز از حقّ است نسبت به دیگری.
احاديثى كه به اين مضمون وارد شده دلالت مىكند كه حكّام و رؤسا و قضات در آخر الزمان بر مردم ستم مىكنند و به اصطلاح جائر هستند، بر خودشان نيز ظلم مىكنند. پس هرگاه حضرت قائم عليه السّلام ظهور كند، جور را برطرف مىكند و در حكومت بين مردم عدالت را حكمفرما مىسازد و ريشه و شاخۀ ظالمين را قطع مىكند تا جايى كه عدلش همۀ عالم را فراگيرد و احدى بر ديگرى ظلم نخواهد كرد.(3)
***
امام مهدی(عج) در کلام امام خمینی(ره)
قضيهي غيبت حضرت صاحب، قضيهي مهمي است که به ما مسائلي ميفهماند، من جمله اينکه براي يک همچو کار بزرگي که در تمام دنيا عدالت به معناي واقعي اجرا بشود، در تمام بشر نبوده کسي که الاّ مهدي موعود ـ سلام الله عليه ـ خداي تبارک و تعالي او را ذخيره کرده است براي بشر …در زمان ظهور مهدي موعود ـ سلام الله عليه ـ خداوند ذخيره کرده است او را از باب اينکه هيچ کس در اولين و آخرين، اين قدرت برايش نبوده است و فقط براي حضرت مهدي موعود بوده است که تمام عالم را، عدالت را در تمام عالم گسترش بدهد، و آن چيزي که انبيا موفق نشدند به آن با اينکه براي آن خدمت آمده بودند، خداي تبارک و تعالي ايشان را ذخيره کرده است که همان معنايي که همه انبيا آرزو داشتند؛ لکن موانع اسباب اين شد که نتوانستند اجرا بکنند و همه ي اوليا آرزو داشتند و موفق نشدند که اجرا بکنند، به دست اين بزرگوار اجرا بشود.
وقتي که ايشان ظهور کنند إن شاءالله خداوند تعجيل کند در ظهور او… تمام بشر را از انحطاط بيرون ميآورد، تمام کجيها را راست ميکند.
***
وظایف منتظران امام عصر(عج)
خداوند در قرآن میفرماید:
ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات طوبى لهم وحسن مآب(5)
«زندگى خوش و بازگشت نگاه نيكو از آن كسانى است كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند»
امام صادق عليهالسلام فرمود: طوبى براى كسى كه در حال غيبت قائم ما به امر او بچسبد و پس از هدايت دلش برنگردد.
به او عرض شد قربانت طوبى چيست؟
فرمود درختى است در بهشت كه ريشه آن در خانه على بن ابى طالب عليه السلام است و مؤمنى نباشد جز آنكه شاخهاى از آن در خانهاش باشد. اين است گفته خداى عز و جل: براى ايشان است طوبى و سرانجام نيك. (6)
در روايتى كه نعمانى رحمهاللّه به سند خود از امام صادق عليه السّلام آورده كه فرمود: هركس دوست مىدارد از اصحاب حضرت قائم عليه السّلام باشد بايد كه منتظر باشد و در اين حال به پرهيزكارى و اخلاق نيكو رفتار نمايد، درحالىكه منتظر باشد، پس چنانچه بميرد و پس از مردنش قائم عليه السّلام بپاخيزد، پاداش او همچون پاداش كسى خواهد بود كه آن حضرت را درك كرده است، پس كوشش كنيد و در انتظار بمانيد. گوارا باد شما را اى گروه مشمول رحمت خداوند.(7)
امام مهدی(عج) در توقیعی که به شیخ مفید فرستاده اند، مرقوم فرمودهاند: “فاتقوا الله جل جلاله و ظاهرونا علی انتیاشکم من فتنه قد انافت علیکم”
پس تقوای خدا پیشه کنید و ما را بر رهایی بخشیدنتان از فتنهای که به شما روی آورده یاری دهید.(8)
مقام معظم رهبری در باره ی وظایف منتظران می فرماید:
بزرگترین وظیفهى منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوى و اخلاقى و عملى و پیوندهاى دینى و اعتقادى و عاطفى با مؤمنین و همچنین براى پنجه درافکندن با زورگویان، خود را آماده کنند. کسانى که در دوران دفاع مقدس، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شرکت مىکردند، منتظران حقیقى بودند. کسى که وقتى کشور اسلامى مورد تهدید دشمن است، آمادهى دفاع از ارزشها و میهن اسلامى و پرچم برافراشتهى اسلام است، مىتواند ادعا کند که اگر امام زمان بیاید، پشت سر آن حضرت در میدانهاى خطر قدم خواهد گذاشت. اما کسانى که در مقابل خطر، انحراف و چرب و شیرین دنیا خود را مىبازند و زانوانشان سست مىشود؛ کسانى که براى مطامع شخصى خود حاضر نیستند حرکتى که مطامع آنها را به خطر مىاندازد، انجام دهند؛ اینها چطور مىتوانند منتظر امام زمان به حساب آیند؟ کسى که در انتظار آن مصلح بزرگ است، باید در خود زمینههاى صلاح را آماده سازد و کارى کند که بتواند براى تحقق صلاح بایستد.(9)
دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلای تهران 30/07/1381
***
صوت
سخنرانی حجت الاسلام و المسملین پناهیان پیرامون دعای ندبه و فلسفه گریه
راه ارتباط با حضرت حجت علیهالسلام در بیان آیتالله بهجت
راه ایجاد ارتباط با اهل بیت علیهمالسلام و مخصوصاً حضرت ولیّعصر(عج) عبارت است از «معرفت خداوند متعال» و بعد «اطاعت محض از پروردگار» این دو، موجب حبّ به خداوند و محبّت نسبت به همة کسانی که خداوند آنها را دوست میدارد؛ مثل انبیا و اوصیا مخصوصاً علاقه و ارتباط با محمّد و آل محمّد(ع) میشود که نزدیکترین آنها به ما حضرت صاحبالامر(عج) است.(10)
***
تشرفات
تشرف جماعتى از اهل قم و بلاد کوهستان به خدمت امام زمان(عج)
على بن سنان موصلى از پدرش روايت نموده كه چون امام حسن عسکرى عليهالسلام وفات يافت جماعتى از قم و بلادکوهستان با اموال زيادى كه مرسوم بود مى آوردند، آمدند و از رحلت آن حضرت اطلاع نداشتند وقتى به سامرا رسيدند جوياى حال امام حسن عسکرى عليهالسلام شدند به آنها گفتند كه حضرت وفات كرده. پرسيدند وارث او كيست گفتند وارث او جعفر پسر امام علىالنقى عليهالسلام است (جعفر كذاب) پرسيدند فعلا كجا است؟ گفتند او فعلا رفته براى تفريح و سوار زورقى شده در دجله تفريح مىكند و به ميگسارى مشغول و جمعى از خواننده و نوازنده براى او خوانندگى مى كنند وقتى آنها اين را شنيدند با خود گفتند اين اعمال اوصاف امام نيست بعضى از آنها گفتند اين اموال را برگردانده به صاحبانش مسترد مىداريم ولى ابوالعباس احمد بن جعفر حميرى قمى گفت نه ما صبر مى كنيم تا اين مرد (جعفر كذاب) برگردد و كاملا از حال او با خبر شويم وقتى جعفر برگشت به وى سلام نموده گفتند اى آقا ما مردمى از اهل قم هستيم و جماعتى از شيعه نيز با ما هست كه اموالى براى مولى امام حسن عسکرى عليهالسلام آوردهايم.
جعفر پرسيد آن اموال فعلا در كجا است؟ گفتند نزد ما است؛ گفت آنها را پيش من بياوريد. گفتند اين اموال كه معمولا بدينگونه جمع مىشود كه از عموم شيعيان يك يا دو دينار در كيسهاى نهاده و آنرا مهر و موم مىكنند و به ما مىدهند وقتى اين اموال را نزد امام حسن عسکرى عليهالسلام مىآورديم آن حضرت مىفرمود كه تمام آن چقدر است چند دينار از كى و كى است تا آنكه اسامى صاحبان اموال را ذكر مىفرمود و نقش مهرهايى را كه هر كس روى كيسه خود زده بود قبل از اينكه به آن حضرت نشان دهيم بيان مى كرد.
جعفر (كذاب) گفت شما دروغ مىگوييد. شما چيزى به برادرم نسبت مى دهيد كه در وى نبود وقتى آنها سخنان جعفر را شنيدند به يكديگر نظر افكندند باز جعفر گفت معطل نشويد و اين اموال را براى من بياوريد آنها گفتند ما اجير و وكيل صاحبان اين اموال هستيم و آن را جز با نشانه هايى كه بوسيله آن امام را مىشناختيم به كسى تسليم نمىكنيم. اگر تو امام هستى آن نشانهها را بيان كن وگرنه ما آنرا به صاحبانش مسترد مىداريم تا هر طور صلاح ديدند عمل كنند.
جعفر رفت به سامره نزد خليفه و از آنها شكايت نمود . وقتى خليفه آنها را احضار كرد. گفت اموالى كه با خود آوردهايد به جعفر بدهيد آنها گفتند ما مردمى هستيم اجير و وكيل صاحبان اين اموال مىباشيم صاحبان آن هم به ما دستور داده اند فقط به كسى بدهيد كه با نشانه و دليل استحقاق خود را از اخذ آن ثابت نمايد. چنانكه با امام حسن عسکرى عليهالسلام نيز ما به همين گونه عمل مى كرديم. خليفه از آنها پرسيد علامتى كه در حسن عسکرى عليهالسلام بود چيست؟
آنها گفتند امام دينارها و صاحبان آن و مقدار اموال را (قبل از تسليم و ديدن) بيان مىداشت. وقتى اين نشانهها را مىداد، ما هم اموال را به وى تسليم مىنموديم. بارها به حضورش مى رسيديم و همين علامت و دليل را از او مىديديم. حالا آن حضرت رحلت فرموده. اگر اين مرد جانشين اوست مانند برادرش علائم و نشانه هاى اين اموال را بگويد تا به او تسليم نماييم وگرنه به صاحبانش برمىگردانيم.
چون جعفر اين شنيد به خليفه گفت اينان مردمى دروغگو هستند. به برادرم دروغ مىبندند و آنچه آنها درباره او معتقدند علم غيب است (كه جز خدا نمىداند)
خليفه گفت اينها فرستادگان مردمند و ما على الرسول الا البلاغ فرستاده فقط مطلب را ابلاغ كند.
جعفر از اين حرف خليفه مات و مبهوت شد و جوابى نداد. سپس آنها از خليفه خواستند كسى را با آنها بفرستد كه تا بيرون شهر آنها را بدرقه كند (مبادا كسى به آنها تعرض نمايد) خليفه هم راهنمايى همراه آنها كرد كه تا بيرون شهر آنها را مشايعت كند. چون از شهر دور شدند ناگاه جوان زيبايى را ديدند كه به نظر خدمتكار مىرسيد. جوان زيبا بانگ زد: اى فلانى پسر فلانى و فلانى پسر فلانى دعوت آقاى خودتان را بپذيريد آنها پرسيدند آقاى ما تو هستى؟
گفت من خادم مولاى شما هستم. با من بياييد تا به خدمت او برويم. آنها هم با او رفتند تا وارد خانه امام حسن عسکرى عليهالسلام شدند. ديدند فرزند او حضرت قائم مانند پاره ماه در حالى كه لباس سبز پوشيده روى سرير نشسته است. ما به وى سلام كرديم و او هم جواب ما را داد. سپس فرمود: شما اموالى كه آوردهايد فلان مقدار و چند دينار است و چه كسانى آنها را آورده اند تا آنكه نشانى همه آن ها را داد. آنگاه لباسها و توشهها و چارپايانى كه داشتيم همه را توصيف فرمود. در اين وقت همه به شكرانه شناخت مقصود خدا را سجده نموديم و زمين جلو روى او را بوسه داديم. سپس سؤالاتى كه داشتيم نموديم و اموالى را كه آورده بوديم، تسليم كرديم. او به ما دستور داد كه بعد از اين ديگر آنچه مى آوريم به سامره نبريم و فرمود وكيلى را در بغداد تعيين مى كنم كه هر چه داريد به او بدهيد و توقيعات ما از پيش او صادر مى گردد.
سپس از نزد او خارج شديم. حضرت مقدار حنوط كفن به ابوالعباس احمد بن جعفر قمى حميرى مرحمت فرمود و گفت : خدا پاداش تو را بزرگ گرداند. همراهان گفتند ما هنوز به گردنه همدان نرسيده بوديم كه ابوالعباس فوت كرد. ما بعد از آن روز ديگر آنچه سهم امام داشتيم به بغداد مى آورديم و به يكى از وكلاى حضرت كه از جانب امام معين شده بود مى سپرديم و جوابهاى آنها بوسيله همان شخص وكيل امام صادر گشت.(11)
***
شعر
گل عسكري
بيا باغ گل را، تجسم كنيم/ گل عسكري را، تجسم كنيم
به باغ اشارات او بشكفيم/ كرامات او را، تكلم كنيم
زمين روسياه سكوت شب است/ بيا صبح او را، ترنم كنيم
بيا، تا زاحسان دستان او/ زمين را، پر از عشق و گندم كنيم
ز باران مهرش، جهان را شبي/ بهارانه، خيس تفاهم كنيم
بيا، فصل چشمان او را، به شوق/ صميمانه، تقديم مردم كنيم
بيا، در نگاه صبور حسن(ع)/ امام زمان را تجسم كنيم(12)
***
امام مهدی(عج) در کلام شهیدان
روزی امام عصر(عج) با اراده خداوند از پس پرده غیب، ظاهر خواهد شد و بساط ظلم و استکبار را از جهان برخواهد کند. بسیجی شهید عبدالله کاویان تلوری از بندرگز
***
نوا
مناجات با امام زمان(عج)
مناجات با امام زمان با نوای حاج مهدی سماواتی
مناجات با امام زمان با نوای سید مجید بنی فاطمه
مناجات با امام زمان با نوای حاج ابراهیم رهبر
——————————————————————-
منابع:
1- منبع: کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص118
2- کمال الدین و تمام النعمه ج1 ، ص280
3- مکیال المکارم در فوائد دعا برای حضرت قائم (ع) ج 1، صص160-159
4- کتاب حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) و استراتژی انتظار در اندیشه امام خمینی (ره) برگرفته از صحیفه ی امام ،ج12،ص481
5- سوره رعد، آیه 29
6- بحارالانوار، ج52، ص123، ح6
7- غيبت نعمانى، ١٠۶
8- احتجاج طبرسی، ج2، ص651
9- پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثارحضرت آیت الله خامنهای
10- امام زمان (عج) در کلام اولیای ربانی
11- کمال الدین و تمام النعمه ج 2،صص230-226/ تلخیص و ترجمه منتخب الاثر، صص143-138 به نقل از ینابیع الموده ص 462
12- کتاب یار غایب از نظر، شعر از رضا اسماعيلي، ص157
رجانیوز