روضه و هیات را مگر می شود بدون نوشیدن چای معروف روضه تمام کرد!؟ گویی به جزئی جدا نشدنی از هیات و روضه مبدل شده است. گویی جنسش، طعمش و همه چیزش با چایی هایی که در طول سال می نوشیم متفاوت است.
شاید همین تفاوت است، و همین حس خاص است که سقاخانه ها و چایخانه ها را در محرم سیدالشهدا علیه السلام پر رونق و پر مشتری کرده است.
و چقدر زیادند دلدادگانی که در این ایام همه همت خود را بر آن می گذارند تا سقاخانه ای و یا چایخانه ای برای اقامه عزای امام برپاکنند، هر سال استکان ها را بیرون می آورند، سماورها را آتش می کنند، اسپندی دود می کنند و بساط عزای حسینی را اینگونه برپا می کنند.
شاید برای آنها حکایت سماوری که قلقل می کند و با قطره قطره اش حکایت عشق و اخلاص صاحبانش را می رساند، رساترین صدا برای ابراز ارادت و محبت باشد…
سماوری که به بزم حسین می جوشد؛ بخار رحمت آن جرم خلق می پوشد
حدیث کوثر و تسنیم و سلسبیل مگو؛ بگو حکایت مستی که چای می نوشد