پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

رابطه رانندگی با پوست و مو

سلام: خواستم بنویسم: من عاشق و شیدای آن مولایم هستم. من شیفته ی آن تره ی ابروی تو هستم.

خواستم بنویسم: ما پول می دهیم و چه می گیریم. مدرک، شهرت، گواهینامه و…

این بار گواهینامه، این بار شهرت داشتن گواهینامه، وبعد داشتن ماشینی حتی یک پراید که این روز ها با تغییر کاربری، به پرادو تغییر اسم داده و داشتنش مایه فخر، پشت آن نشستن مایه ی خود بزرگ بینی ونگو از آن کولر سه زمانه ی آن(که هم خاک، باد و انرژی می دهد).

خواستم بنویسم: که این چشم گنه کار، خطا دیده، در بعضی از اوقات می بیند که چه جور آدمی، که مورد بحث ما از نوع مونث آن است، با یک گواهینامه تغییر دکوراسیون داده، وهر روز سانتی از هر طرف بالا می رود، غیرت از هر طرف پایین کشیده می شود و خدا نکند که بر سر تقاطع خطر ناک رسید، که خود سانتهای روز های متمادی را یک جا بالا و پایین می کشد. و روسری جایش را به دستمال گردن می دهد، و با زنِ مرد شده طرف می شویم.(آستین های بالا کشیده،آچار چرخ در دست)که طلب کارانه بیرون می آید و بر سرت داد می کشد. یا باید حیا رو بالا کشید یا بوق…بوق…

و مرد این خانواده سر خوش وراضی از این ناموس(مادر، خواهر، همسر، دختر)محترم خود که حق خود را از این جامعه گرفته و سرخوش…وسرخوش…

وحال خود رابطه رو حدس بزن که مستقیم است یا معکوس؟

نقطه نظر نویسنده:

جایگاه رانندگی زن در جامعه کجاست.

آیا در هر جایی؟ آیا با هر بهانه ای خود را در معرض فروش گذاشتن؟ آیا با هرپوششی در جامعه آمدن؟ آیا هر حقی لزوم گرفتن دارد؟

ونهایتا بدانیم:

که خدا می بیند، می شنود، ثبت وضبط می کند….ویک روز به رخ میکشد(الطارق8و9)

نویسنده: احمد صفارپور

احمد صفار2

اخبار مرتبط