پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

رسانه‌ ای به نام ملت به کام هیچکس!

در رابطه با اتفاقات سفر اخیر رئیس جمهور محترم به نیویورک و درستی یا نادرستی اقدامات تیم سیاست خارجی دولت یازدهم مطالب زیادی در رسانه ها بعنوان موافق و مخالف مطرح شده است؛اما زاویه ای دیگر از این سفر که مغفول ماند نوع پوشش غول رسانه ای کشور یعنی صداوسیما از این رویداد مهم بود.بنده به شخصه پس از پیگیری اخبار از طریق رسانه‌ی ملی(!) شدیداً راغب شدم از طریق دیگر رسانه ها جویای موضوعات مطروحه و حواشی آن شوم!-البته نه از طریق ماهواره ها که بیشتر پایگاه های خبری از سلایق مختلف داخلی و خارجی-

28361

رسانه ای بر پایه افزایش شبکه های سرگرمی!
درحالی‌که رسانه های غربی و ایضاً جدیداً شرقی آخرین متدهای کنترل ذهن و مهندسی افکار عمومی را پیاده می کنند،رسانه‌ی ملی ما تازه به فکر افزایش تعداد شبکه های سرگرمی است تا اشرافی گری،خوش گذرانی و مصرف گرایی و بیخیالی و هجو را تبلیغ کند!
هیچکس مخالف ارتقاء کمی در کنار افزایش کیفیت نیست ولی تا اینجای کار جناب آقای مهندس ضرغامی و مجموعه ایشان شبکه های بسیاری را پدید آورده اند که برنامه ای مناسب برای پخش ندارد.بارها شده بیش از 4شبکه یک برنامه واحد را تکرار می کنند! و حاصل میلیاردها تومان هزینه برای ایجاد شبکه های جدید درحالی که قبلی ها با مشکلات عدیده دست و پا می زنند هنوز مشخص نیست.

رسانه ای منفعل و درگیر ، که همیشه دست زیر را دارد
شبکه‌ی خبر یا کانال 6 سیمای جمهوری اسلامی ایران بر این مبنا تاسیس شد تا بتواند آخرین اخبار داخلی و خارجی را بی کم و کاست و بصورت 24ساعته پوشش دهد ولیکن آنچه ما از خبرهای شبکه 6 و دیگران شبکه ها می بینیم عمدتاً اخبار دستمالی شده و بیات خبرگزاری ها و پایگاه های خبری داخلی و خارجی است،اگر چند گزارش حوادث و مشکلات مردم لابلای اخبار پخش نشود حتماً گمان می کنید کسی از روی کاغذ یکسری اخبار کپی شده را در حال قرائت کردن است(!)
خبر 20:30 شبکه 2 سیما در یک ربع ساعت توانسته تاحدودی جور تمام بخشهای خبر صداوسیما را بکشد و آنهم بدلیل اندکی تفاوت در دیدگاه و عملکرد این بخش خبری است که چندماه قبل از انتخابات 84 شروع به کار کرد و هنوز هم ادامه دارد ولی آیا واقعاً این کافیست؟
با اینکه زبان انگلیسی بنده زیاد خوب نیست ولیکن به شبکه PressTV بدلیل تولید محتوای فوق العاده و بخش های خبری مستند گونه و تأثیرگذار می توان نمره ای با معدل بالا داد که برای اکثر مخاطبان ایرانی متأسفانه قابل استفاده نیست.به عقیده بنده اگر شبکه 6سیما تعطیل و قسمت کمی از بودجه آن صرف زیرنویس کردن شبکه PressTV شود حتماً مردم استفاده بیشتری خواهند برد.
اما نکته مهم اینکه در قضایای بزرگ کشور و جهان شما نمی توانید به رسانه ملی بعنوان اغنا کننده مردم ایران نگاه کنید و نیروهای ارزشی همیشه نگران این هستند که خلاء به این بزرگی را معمولاً چه رسانه ها و گروه های مرجعی پرمی کنند،دشمن نیز دقیقاً این نقطه ضعف را فهمیده و با سرمایه گذاری هنگفت در تولید و پخش برنامه های متنوع سعی دارد اصل نظام را از طریق این منفذ به چالش بکشد؛در صدا و سیمای ما تقریباً روال عادی شده که شبکه های آنطرف آبی برنامه ای را پخش کنند و بعد اینها اگر از خواب بیدار شدند جوابی برای آن بیابند،در اصول ارتباطات خبر اول همیشه از تاثیرگذاری و مخاطب بیشتری برخوردار است تا خبر دوم و معمولاً صدا وسیمای ما دست زیر را می گیرد! رسانه ای درگیر بروکراسی اداری و ویژه نگری و ویژه خواری با تفکرات خطی و لختی در انجام امور که دچار همان آفت ادارات کشور است،نمی تواند تریبون مناسب و در شأن انقلاب اسلامی ایران و مردم باهوشش باشد.رسانه ای که شما انتظار ایجاد موج های مداوم و تحول را از آن نباید داشته باشید.

اولویت های رسانه ای که نمی خواد بیدار شود
رک و راست فوتبال،سریال های سرگرمی،برنامه های تبلیغ محصولات مصرفی، آشپزی و فیلم های سینمایی اولویت اول رسانه ملی هستند.
برنامه هایی نیز که قرار است مطالب جدی را با مردم مطرح کنند یا در نیمه‌ی پخش تعطیل می شوند یا دچار رکود و تعدیل خواهند شدند مانند آنچه در برنامه “دیروز،امروز،فردا” به وضوح دیدیم.
هالیوود با شعار غیرسیاسی بودن و فانتزی گرایی اما عملا بعنوان بازوی رسانه ای هژمونی آمریکا حتی برنامه های سرگرمی خود را در جهت منافع گردانندگانش تنظیم می کند ولیکن رسانه ملی ما بی توجه به آرمانهای انقلاب اسلامی و رسالت های بر دوشش ، سریال ها و برنامه هایی را سردست گرفته که جز پوچی و نهلیسم افراطی چیزی را نصیب و قسمت مردم نمی کند.حتماً آنها برای توجیه به تک ستاره هایی اشاره می کنند ولی توجه ندارد که تعداد آن تک ستاره ها در طول سی و اندی سال به 20تا نمی رسد.همین روزها سریال های مبتذل و سخیفی چون “کلاه پهلوی” ، “اولین انتخاب” ، “جمشید” ، “ساخت ایران” و … بر روی آنتن رسانه ملی است که در آن از هیچ پرده دری و وقاحتی خود داری نمی کنند.توجیه یکی از عوامل و دست اندرکاران سریال کلاه پهلوی در رابطه با اعتراض منتقدین مبنی بر نمایش روابط آزادانه زنان و مردان با یکدیگر ،ترویج عشقهای مثلثی و ضرب دری و آرایش های آنچنانی و صحنه های رمانتیک و سکس پنهان قریب به این مضمون است که می گوید: چرا رودربایستی کنیم،مردم ما خیلی صحنه های آزادتری را در ماهواره می بینند و بالاخره ما می بایست یکجوری نشان می دادیم که آن زمان چه اتفاقات بدی افتاده(!!!)
بر سر در صدا وسیما باید این مَثل را بعنوان هدف بزرگ نوشت که:«ادب از که آموختی، از بی ادبان» رسانه ای که بجای مقابله با ماهواره ها می خواهد خودش را شبیه آنها کند تا مگر مخاطبی به چنگ آورد،غافلانه میلیون ها مخاطب متدین خود را در سایه این بی توجهی از دست می دهد ،یعنی دقیقاً کسانی که دارند این رسانه را فقط تحمل می کنند ولی سراغ ماهواره ها به دلایل پایبندی به اعتقاداتشان نرفته اند.مگر می شود بی ادبی،بی اخلاقی،روابط نامشروع،شراب خواری و هرزگی را 100 قسمت تبلیغ کنی و بعد انتظار داشته باشی مردم بنا به همان مثل معروف که ذکر شد ، ادب و فرهنگ آموزند!
اولویت های رسانه ملی و سند چشم انداز آن مشخص نیست و گویی مدیران آن رسانه محترم نمی خواند بیدار شوند.

رسانه ای که شعور مردم را در مسائل کلان به بازی می گیرد
تابحال توفیق شده(!) چندباری توانستم برنامه‌ی 90 را که به مسائل فوتبال ایران می پردازد ببینم.اکنون در مقام این نیستم که بگویم منافع و ضررهای چنین برنامه ای چقدر است ، اما آنچه توجه بنده را بعنوان نیمچه کارشناس رسانه جلب کرده تعداد انبوه مخاطب و کار حرفه ای این برنامه بود،گویی در لیگهای فوتبال ایران جا افتاده است که برنامه 90 دادگاه افکار عمومی است و همه خود سعی دارند در این برنامه پاسخگوی اعمال و اتفاقات باشد و مردم نیز باتوجه به اقبال بالا حتماً این دادگاه را پذیرفته اند؛ بنده نیز وقتی خبر فساد در فوتبال همه جا پیچید و مسئولین یک تیم مدعی برخی مسائل شدند ، از سر کنجکاوی حدوداً 4 ساعت(!) از نیمه شب را با این برنامه همراه شدم تا ببینم آخر ماجرا کجاست.در خلال مباحث دو طرف تأکید داشتند نباید شعور مردم را به بازی گرفت و مجری برنامه نیز براین أمر صحه می گذاشت و هرکدام دلایلی مطرح کردند.اصولاً در چنین برنامه هایی مردم هم نظاره گر هستند و حتماً قضاوت می کنند.
گرچه آگاهم که پیچیدگی مسائل سیاسی بسیار فراتر از فوتبال است ولیکن جای تعجب اینجاست که چطور رسانه ملی می تواند میلیاردها تومان هزینه تهیه و پخش بازی های فوتبال کند و تیمی حرفه ای در برنامه 90 طی یک هفته همه‌ی این فیلم ها را از زوایای مختلف آنالیز کنند و گزارش بگیرند و تجزیه و تحلیل کنند و از کارشناسان مختلف بهره ببرند ولیکن در مسائل کلان کشور گویی هیچ اتفاقی نمی افتد تا نیاز به چنین سرمایه گذاری ای باشد! برای مثال برنامه 90 و کارهای ترکیبی رسانه ای آنرا با مناظرات عصر جمعه که توسط آقای حیدری اجرا می شود،مقایسه کنید.آن کجا و این کجا…باقی برنامه ها بماند.
مثالی نقد و عینی بزنم از غفلتهای رسانه ملی و آسیب های آن: همین چند روز پیش رئیس جمهور محترم از سفر نیویورک به کشور بازگشتند،جدایی از اینکه رسانه ملی قبل و در طول سفر و بعد از آن سردرگم بود و باز تحلیل های آبکی از سرافرازی و اقتدار کشورمان را بدون آوردن شاهد و تحلیل می خواست به شیوه‌ی رپرتاژ به خورد خلق الله بدهد و مدام بازار سکه و ارز را دنبال می کرد(!) گروهی از دانشجویان در مراسم استقبال از رئیس جمهور اعتراضی مسالمت آمیز را برپا کردند.در حالی که اکثر رسانه های بیگانه این خبر را پوشش دادند رسانه ملی بی توجه از روی این مسئله گذشت تا راه برای گروهی از افراطیون سیاسی کشور باز شود تا هر منتقدی را به بهانه یک اتفاق کوچک در استقبال از رئیس جمهور بکوبند و خفه کنند.درحالی که حتماً این اتفاق و اصل سفر نیویورک از بازی فوتبال لوله سازی فلان شهر و اره برقی مرکز خیلی مهمتر بود تا از زوایای مختلف،شاهدین عینی و مسئولین و تحلیل گران بررسی شود و مردم بتوانند قضاوت درست در مورد اتفاقات پیش آمده و روایت های مختلف و اصلاً کل سفر داشته باشند.
منش رئیس جمهور همانی است که ایشان در سخنرانی بازگشایی مدارس ایراد فرمودند که:« چه خوب است که در زنگ انشاء دانش آموزان یاد بگیرند از رییس جمهور انتقاد کرده، نقائص و کاستی هایی که در کار او می بینند و در می یابند را مکتوب کرده و پیشنهادات خود برای رفع این کاستی ها را ارائه کنند و چه بهتر است که مدارس این گونه انشاء ها را برای رییس جمهور ارسال کنند تا پیوند و ارتباط او با فرزندان عزیزش در مدارس بیشتر و محکم تر شود.»
همچنین رئیس جمهور در اولین کنفرانس خبری خود نقد را موجب بالندگی مسئولین دانستند ولی همین سهل انگاری صداوسیما باعث شد فضا در دست گروه های خاص فشار بی افتد و با یک برنامه دقیق از سوی رسانه های بیگانه همراه شد و اصل سفر ایشان و اتفاقات نیویورک به مراسم استقبال و پرتاب یک لنگه کفش خلاصه شد! از اینجا به بعد راه برای هرگونه انتقاد و تحلیل و نقدی سخت می شود زیرا همین افراد خاص با پروپاگاندا و هجمه‌ی انبوه و وارد شدن عناصر معلوم الحال ،رئیس جمهور محترم را که منش و خواست ایشان ذکر شد وادار کردند برخلاف میل و با اشاره به مسائل پیش آمده در مراسم استقبال ،بدون اطلاع از اصل ماجرا با زبان تهدید بفرمایند:« در سال اول نمی‌خواهیم شکایتی از کسی بکنیم اما تندروی را به انزوا خواهیم کشاند. »
مطمئن هستیم رئیس جمهور شأن و شخصیت دانشجویان را کمتر از دانش آموزان نمی دانند و حتماً نمی خواهند دانش آموزان در انشاء هایشان رئیس جمهور را نقد کنند ولیکن دانشجویان سکوت پیشه سازند.
گناه صدا و سیما اینست که با بی تفاوتی از مسئله گذشت و روشن نکرد که واقعاً جریان اعتراض چه بوده،تنشی در کار نبوده و بخاطر کج سلیقگی تیم حفاظت در آخر مراسم استقبال و تندروی یکی دو نفر که معلوم نیست از کجا وسط جمع حاضر شده بودند و اصلاً منتسب به کدام گروه و جریان بودند مختصر تنشی پیش می آید که متضرر اصلی آن رئیس محترم جمهور و دانشجویان ارزشی و دلسوز نظام بوده اند و سود ماجرا را گروه های ورشکسته سیاسی داخلی و طرف های غربی با رسانه های هوشیار برده اند.
سوال اینجاست چرا در یک بازی ساده فوتبال که حکم سرگرمی را دارد،رسانه ملی به شعور مردم احترام می گذارد و دانستن را حق آنها می داند ولیکن در مسائل کلان و حیاطی کشور شعور مردم را به بازی می گیرد و مردم را نامحرم می داند و راه را برای اینکه دشمنان از دریچه و نگاه خودشان اطلاع رسانی کنند باز می گذارد!

رسانه‌ ای به نام ملت به کام هیچکس!
چرا رسانه های غربی و برخی رسانه های خاص داخلی حق دارند هرچه دلشان خواست بگویند ولیکن رسانه ملی از ترس اینکه انگ حزب اللهی بودن بخورد(!) از بیان حقایق طفره می رود.براستی رسانه ملی در خدمت کدام آرمان و کدام ناکجا آباد است؟! رسانه ای که به فرموده امام(ره) قرار بود دانشگاه باشد آیا امروز واقعاً دانشگاه است یا کانون بدآموزی.
چرا امروز خانواده های متدین حتی در برنامه کودک نیز مجبورند کنار فرزندان خود بنشینند و مراقب باشند چیزی در قالب رقص و آواز و کارتون به خورد دلبندشان ندهند که فردا مصیبت به بار آورد.براستی مدیران رسانه ملی می توانند پاسخوی نیازها و سوالات بی شمار مردم فهیم و باهوش ایران باشند یا به شیوه گذشته سکوت اختیار می کنند و صورت مسئله را می خواهند پاک کنند؟مدیران صدا و سیما در هرسطحی باید پاسخگو باشند که “رسانه‌ ای به نام ملت و به کام هیچکس” در کدام زمین بازی می کند؟رسانه ای که نه ضد انقلاب قبولش دارد و نه حزب اللهی تکلیفش با خودش مشخص است؟!می خواهید بالاخره کدام طرف باشید؟

اگر وقت گذاشتید و مطالب بنده را از نظر گذراندید حیف است اصل کار را نخوانید:

«باید این دستگاه ، دستگاهی باشد که بعد از چند سال تمام قشر ملت را روشن کند تمام را مبارز باربیاورد، تمام را متفکر بار بیاورد، تمام اینها را مستقل بار بیاورد،آزادمنش بار بیاورد، از غرب‌زدگی بیرون کند، استقلال به مردم بدهد …» (امام خمینی ،صحیفه نور، جلد 5، صفحه 203 )
—————————
«باید رادیو تلویزیون مربی جوان های ما، مربی مردم کشور باشد. نه اینکه مطالبی در او گفته شود که مخالف با وضعیت کشور است، مخالف با مصلحت کشور است، و جوان های ما را جوری بار می آورند که برای خودشان نباشند، برای دیگران باشند.» (امام خمینی (ره) بیانات در 31/2/59)
——————————-
از وظایف رادیو و تلویزیون و مجلات و سایر جاها این است که مسایلی که واقع شده است، بگویند …
(251 امام خمینی ، صحیفه نور، جلد 3، صفحه )
———————————-
«چند آفت عمده را بطور خلاصه مطرح می‌کنم که اولین آن فراموش کردن این هدفهاست.
اگر دستگاه اداره کننده رسانه‌های جمعی ما فراموش کنند که هدف از تاسیس این دستگاه چیست، از تبلیغ اسلام، و یا تحکیم انقلاب و یا رشد و آگاهی سیاسی دادن به مردم،اگر فراموش کنند که هدف اینهاست،مطمئناً دستگاه رادیو تلویزیون منحرف خواهد شد…. آفت دوم این است که دستگاه رسانه‌های عمومی ما محتوایش کمتر از حجم آن باشد….کم‌ محتوایی یک خطر و آفتی است که گاهی انسان ترجیح می‌دهد که برنامه‌ای نباشد تا اینکه برنامه‌ای بدون محتوا باشد.
یک آفت دیگر که باید شدیداً از آن پرهیز شود تسلط جو بیگانه از انقلاب است… مسئولین وکارکنان کلیدی و اساسی صداوسیما باید شدیداً مراقبت کنند که تسلیم جو بی‌تفاوتی نسبت به انقلاب نشوند که این هم آفت بسیار مهمی است. یک آفت دیگر هم این است که ما سرگرمی را اصل قرار دهیم… جاذبه، سرگرمی و تفریح « کیفیت بیان و کیفیت ارائه مطلب است » و این اصل نیست … بعنوان آخرین آفتی که می‌خواهم ذکرکنم این است که اگر در صداوسیما، وحدت و یکپارچگی جامعه مورد توجه قرار نگیرد و احیاناً جناح‌ها و باندها سر رشته و کلید برنامه‌ها را در دست بگیرند که این از آفت‌های بزرگ است …»(بیانات امام خامنه ای در نماز جمعه، 29/9/64)
———————————-
اما نکته ای ظریف و جالب از مقام معظم رهبری:
ایشان در دیدار با مسئولان صدا و سیما در ۱۱ آذرماه ۱۳۸۳ درباره جذب مخاطب و لزوم عدم وجود تناقض در پیام های برنامه های صدا و سیما می فرمایند:
«مرحوم سیدقطب جریانى را در یکى از کتابهایش مى‏ نویسد، که من پیش از انقلاب آن کتاب را ترجمه کردم. مى گوید به یکى از شهرهاى امریکا رفتم و دیدم دم درِ یک کلیسا اطلاعیه‏ یى نصب کرده ‏اند: “امشب یک برنامه‏ ى رقص و شادى و شام سبک و موسیقى اجرا مى ‏شود!” تعجب کردم که کلیسا به چه مناسبت اینها را اعلام کرده!
مى ‏نویسد: کنجکاو شدم در آن ساعتِ معین بروم ببینم چه خبر است. دیدم بله، یک سالن رقص در کنار سالن کلیساست؛ زوجهاى جوان مى‏ آیند و مى ‏رقصند؛ موسیقى‏ هاى محرک و شهوانى هم پخش مى ‏شود! افرادِ یک‏خرده مسن‏تر هم کنار نشسته‏ اند و تماشا مى‏ کنند و از نگاه کردن لذت مى ‏برند! کشیش هم اواخر شب روى سن ظاهر شد و با رفتار خیلى آرام و ملایم رفت نور چراغها را تنظیم کرد!
مى ‏گوید فردا رفتم سراغ کشیش؛ گفتم شما کشیش هستید یا کاباره‏ دار؟! این‏جا کلیساست یا سالن رقص؟! کشیش گفت من به این وسیله مى‏ خواهم جوانها را به کلیسا جذب کنم! این‏طورى مى‏ شود جوانها را به کلیسا جذب کرد؟! جوانها به کلیسا جذب نشدند، بلکه به سالن رقصِ متعلق به کلیسا جذب شدند! سالن رقصِ متعلق به کلیسا مگر امتیازى دارد؟
اگر بناست فیلم یا برنامه‏ یى پخش شود و تأثیر سوئى بگذارد، چه فرقى مى ‏کند که من پخش کنم یا رقیب من؛ در هر دو صورت بد است؛ پس چرا من پخش کنم؟ به نظر من این منطق مهمى است و باید به آن توجه داشت.»

اخبار مرتبط