29th، آوریل 2014
پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب
اخبار دزفول، خوزستان، جهان
Dezmehrab.ir
زمان انتشار: 29 th آوریل 2014 ساعت 4:18 ب.ظ | کد خبر: 14507  

siP9Mv9_300

اتل متل سمانه یه دختر شهیده

یه دختری که هیچ وقت بابا جونو ندیده

بابا وقتی شهید شد مامان حامله بوده

بعد که سمانه اومد ،دیگه جنگی ندیده

مامان زود ازدواج کرد بایه مرد غریبه

سمانه حالا اونو بابای خود می دونه

هیچکی بهش نگفته، باباش یه مرد دیگه ست

باباش تو آسمونه، تو یه دنیای دیگه ست

هیچکی بهش نگفته باباش چه مهربون بود

چه ابروی کمونی، باباش چه خوش زبون بود

هیچکی بهش نگفته باباش یه قهرمون بود

تو دشتای شلمچه باباش یه دیده بون بود

سمانه قد کشیده بزرگ شده ماشالله

داره می ره دانشگاه دانشجو اون حالا

حراست دانشگاه، عاصیه از دست اون

مدام باید بهش بگن، موهات اومده بیرون

هفت قلم ارایشو یه مانتو کوچولو

شلوار برمودا و کفش های مثل پارو

تا حالا این دختر و بهشت زهرا نبردن

حتی جلوش اسمی از خون شهید نبردن

خانواده می گن که، بزار یه کم خوش باشه

باباش که رفته طفلی بزار که این خوش باشه

داره دلم می سوزه از بس که بی مرامیم

مگه شهید رفته که ما بخوریم بخوابیم؟

تو اون دنیا جواب باباش رو چی می دیم ما

یه وقت اگه بپرسه امانتم چی شد ها؟

حتی اگه سمانه باباش شهید نباشه

دختر شهر شهید باید اینجوری باشه؟!

*شاعر: زهرا آراسته نیا

نظر بینندگان
  1. مصطفی says:

    عالی بود

  2. مستوره says:

    خیلی خوب بود! و البته غم انگیز و تاسف بار!
    واقعا چرا ـعداد بچه شهیدهایی که بعد از پدرشون درست تربیت شدن و سالم موندن پایینه؟ شاید علتش این باشه که ما خانمها تاثیر وقدرت والبته مسولیت مهمی به نام تربیت دینی فرزند رو نادیده میگیریم

  3. مستوره says:

    خیلی خوب بود! و البته غم انگیز و تاسف بار!
    واقعا چرا تعداد بچه شهیدهایی که بعد از پدرشون درست تربیت شدن و سالم موندن پایینه؟ شاید علتش این باشه که ما خانمها تاثیر وقدرت والبته مسولیت مهمی به نام تربیت دینی فرزند رو نادیده میگیریم

ارسال نظر

     


-->