پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

نامه ای به “یسنا” دختر کوچک شهرمان

سلام و درود بر یسنا دختر کوچک شهرمان

روزی که خبر شهادت پدرت آمد، اولین عکسی که در اخبار و خبرگزاری ها می دیدم، در آغوش پدر ایستاده بودی، عکسی که تنها یک عکس خبری نبود، شاید عکسی عاشقانه ، نمی دانم در کدام دسته از انواع عکاسی می توان قرارش داد،فقط می دانم عکسی هست که حرف ها برای گفتن داشت و دارد…

27559_680

و این عکس همیشه حال ما را به شب سوم هیأت می برد، روضه ی دختر سه ساله و گوشواره و..

یسنا جان، ما از نسل های بعد از جنگیم، همیشه قصه های جنگ را یا از زبان بزرگتر ها و خاطره ها شنیده ایم یا در کتاب ها خوانده ایم. داستان دلاوری مردان این سرزمین و قصه ی صبوری مادران و همسران شهیدان را فقط شنیده بودیم، و کمتر دیده بودیم. اما خطابه های زینب گونه ی مادرت در روز تشییع تمام قصه هایی را که شنیده بودیم ، در مقابل چشمانمان به تصویر کشید.

00

نمی دانم جز در مکتبی که با خون حسین و خطابه ی زینب پابرجاست در کدام مکتب و در کدام گوشه ی جهان، در کدام آیین و در کدام مسلک می توان اینچین نمونه هایی پیدا کرد!

وقتی مادرت وصیت نامه ی پدرت(شهید امیر علی هیودی) را می خواند یاد آن جمله ای افتادم که می گفت” زینب عفیفه ایست که که پای عفتش ، عباس می دهد نخ معجر نمی دهد…”

یسنا جان راه پدرت هنوز ادامه دارد.. شهرمان این روزها بوی شهادت می دهد، حال و هوای جبهه می هد. چندی بعد از شهادت پدرت خبر شهادت مرد آسمانی ،آ سید مجتبی ابوالقاسمی دوباره خون ها را به جوش آورد و بار دیگر تمام شهر تمام قامت در برابر خون شهیدان به اقتدا ایستادند،و امروز جوانان و برادرانمان از پایتخت مقاومت در خط اول جبهه مقاومت اسلامی در برابر تکفیری ایستاده اند.

شهیدان مدافعان حرم، مردان عباس صفتی هستندکه برای دفاع از حرم حضرت ام المصائب  زینب کبری(س) و حرم سه ساله اباعبدالله (ع)،و برای دفاع از مرزهای اعتقادی و ایمانی و دفاع از امنیت ملی و دفاع از حریم انقلاب اسلامی شهید شده اند، شهیدانی که از تهمت ها و برچسب های ناسیولیستی به دور هستند.

ایام فاطمیه نزدیک است، حال شهدای مدافع حرم ، شهدای آخرالزمانی مهدی ،با حال فاطمیه قرابت عجیبی دارند.برسد روزی روضه ی شهدا در صحن بی بی دو عالم بگیریم.. برای کوچه ودر یک دل سیر بگرییم..

دزمهراب-علی خورشیدی

اخبار مرتبط