پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

نقدی بر فیلم جنگ جهانی زد

WorldWarZ

به سادگی می توان دریافت که حرف Z اشاره به کلمه «Zombi» دارد. زامبی در فرهنگ لغت انگلیسی به معنای مرده متحرک است. برخی دیکشنری های دیگر آنرا «انسانی که پس از مردن دوباره زنده شده باشد» معنی کرده اند. در طول فیلم می بینیم که هندی ها آنرا «راکشاشا» می نامند. وقتی در اعتقادات خودم می گردم کلمه رجعت در ذهنم زنده می شود. اما بحث «رجعت» در اعتقادات شیعه کجا و زامبی های فیلم «جنگ جهانی Z» کجا؟!!! تفاوت از زمین تا آسمان است. قیاس خوبی نیست اما اگر بخواهیم از چرایی و چگونگی اش بگذریم مفهوم همان است.
منتقدین، فیلم سینمایی جنگ جهانی Z را که محصول سال 2013 و به کارگردانی مارک فورستر با بازی برد پیت است، فیلمی نه خیلی قوی و راضی کننده و با ژانر تکراری زامبیها می دانند که داستان بریده بریده و فیلم برداری پر از تکان و صحنه¬های اکشن تکراری¬اش بیننده را گیج و سر در گم می¬کند. اما نویسنده¬ی این نقد، مثل همه ی نقدهایش کاری به جنبه¬های تخصصی فیلم ندارد و موضوع این نقد محتوی فیلم است. منتقدین معتقدند که فیلم خیلی غیرحرفه¬ای تمام می¬شود و برای اینکه بیننده تصور نکند با یک قسمت از یک سریال اپیزودیک روبرو است چند جمله در پایان فیلم عنوان می¬شود تا پایان داستان معلوم شود. اما بنده معتقدم همه¬ی حرفهای مورد نظر در همان سه دقیقه پایانی فیلم به مخاطبین اصلی منتقل می¬شود و البته این داستان ادامه دارد…

آنها که فیلم را دیده اند داستان را می دانند. همه داستان از خرابکاری ویروسی شروع می شود که در عرض 12 ثانیه (به عدد 12 دقت کنید) از یک انسان سالم یک زامبی می سازد. ویروسی که در سرتاسر فیلم معلوم نمی شود از کجا آمده و اولین فرد چگونه به آن مبتلا شده است اما ما به خوبی می دانیم که اینگونه ویروس ها را چه کسانی و با چه اهدافی می سازند.

(عدد 12 بارها در مکالمه های این فیلم مورد توجه قرار می گیرد: «این بیماری از تایوان شروع شده و در بیش از 12 کشور گسترش پیدا کرده است…» و «قطار شماره 12 داره میاد» و … این در حالی است که هیچ تصویری از هیچ قطاری در هیچ کجای فیلم وجود ندارد و اصلا قطاری در کار نیست و اصولا امن ترین راه حمل و نقل در شرایط اضطراری بوجود آمده مسیرهای هوایی است. همه ی اینها در حالی به ذهن بیننده القا می¬شود که اکنون در جامعه غربی در حال تبلیغ منفی برای امام 12 ام هستند -12’s Imam-)

انسانهای مبتلا به این ویروس زامبی می شوند. این زامبی بسیار خطرناک است چون به هر کاری دست می زند تا خود را به یک انسان سالم (و نه بیمار) برساند تا بتواند با دندانهایش او را گزیده تا از او نیز یک زامبی دیگر بسازد و اینگونه این ویروس خطرناک به سرعت همه گیر می شود. زامبی ها نابود کننده هستند، دیوانه وار حمله می¬کنند، مرده های متحرکی که به خون انسان های سالم تشنه اند.
جری لین (برد پیت) زمانی با این ویروس و اثرات مخرب آن آشنا می¬شود که همراه با خانواده¬اش در خیابان¬های کالیفرنیا در یک ترافیک سنگین گیر افتاده است. جری لین یک کارمند توانمند سازمان ملل است که به دلایلی از کارش کناره گرفته است و یک زندگی بی دغدغه در کنار همسر و دو دخترش را انتخاب کرده است. اما به زودی متوجه می شود زمان این زندگی بی دغدغه تمام شده است و باید به یک ماموریت اجباری برود تا خانواده اش در امان باشند. در این ماموریت او باید همراه با یک دانشمند ویروس شناس منشأ ویروس را پیدا کرده تا برای آن یک واکسن تهیه شود.
در ابتدای فیلم به فضای رسانه ای اشاره می شود و اخباری که معمولا از رسانه ها پخش می شود و کسی هم به آنها توجه نمی¬کند. چند دقیقه جلوتر وقتی که جری لین برای ادامه تحقیقاتش به اسرائیل سفر می¬کند و در حال صحبت با افسر بلندپایه اسرائیلی است، درباره این تصاویر اینگونه توضیح داده می¬شود که «مشکل بیشتر مردم اینه که تا وقتیکه اتفاقی نیافتاده باور ندارند که ممکنه اتفاقی بیافته!!!». این جمله نشان می¬دهد که این باور وجود دارد که مردم کشورهای غربی و آمریکای شمالی در خوابی نرم فرو رفته اند و فقط با رخ دادن اتفاقات به خودشان می¬آیند. و این یک فاجعه برای جامعه¬ی غربی است. و البته این یک مهندسی اجتماعی است که در غرب اجرا شده است تا جامعه را به خواب ببرد که در طول تاریخ یک شاهکار محسوب می شود. اینها حرفهای من نیست، بلکه جملات یک مأمور CIA است (که به جرم قاچاق اسلحه در زندان است) که به جری لین قبل از سفرش به اسرائیل می گوید!!!
چند نکته در مکالمه جری لین با مأمورCIA نهفته هست: اینکه آن مأمور گوشزد می کند که اولین کسی که فهمید زامبی ها در حال انتشار هستند اسرائیل بوده است و البته بعد از اینکه جری اسرائیل سفر می کند علت این موضوع را وجود نظریه «مرد دهم»! عنوان می کند در حالیکه در جهان واقعی اصل ماجرا چیز دیگری است. همچنین آن مأمور می گوید اولین کسی که برای جلوگیری اقدام کرد اسرائیل بود. چون دور تا دور کشورش را دیوار کشیده است. در جواب جری لین می گوید که اسرائیل 2000 سال است که دارد دور کشورش دیوار می کشد!!! این تحریف واقعیت خیلی توی اعصاب آدم راه می رود زیرا اقدام به دیوار کشی در اطراف سرزمینی که از صاحبان اصلی آن دزدیده شده است هنوز به 100 سال هم کشیده نمی شود. چه برسد به هزار! شاید خوانندگان بگویند که این فیلم یک مستند نیست که بخواهد واقعیت را بگوید. اما حرف من این است که دروغ گفتن هم حدی دارد. القای دروغی به این بزرگی به ذهن بیننده بی هدف نیست، و حتماً برای این کار دلایل زیادی وجود دارد که ساده ترین آن ساختن تاریخی جعلی برای کشوری جعلی تر مثل اسرائیل است. (امروز به زور کشوری را می دزدند و صاحب می شوند فردا تاریخی را برای خودشان می سازند و پس فردا کورش را صاحب می شوند. نه فقط به انسانهای معاصر خویش ظلم می کنند بلکه به تاریخ نیز. برای آیندگان دروغی بس بزرگ مهیا کرده اند. البته اینها همه خیال خام است. اسرائیل غده سرطانی است که باید از صحنه روزگار محو شود.)

zzzz

اخبار مرتبط