بسم الله الرحمن الرحیم
نظام اسلامی هرگز نخواسته آزادی را که پرچم دار آن اسلام و قرآن است از مدعیان دروغگوی آزادی در نظام های غربی بیاموزد. ما آزادی فساد و بی بند و باری و هرزگی و آزادی دروغ و تزویر و فریب و آزادی ظلم و استثمار و تجاوز به حقوق ملت ها را که غرب پرچم دار و مرتکب آن بوده است صریحا و قاطعا رد می کنیم.
امام خامنه ای (مدظله العالی)
کرسی آزاد اندیشی با موضوع آزادی بیان در دانشگاهها، دوشنبه ۱۸ اسفند ماه در دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول باحضور جناب آقای حبیب آصفی فرماندار محترم دزفول، چندی از مسئولین و اساتید دانشگاه و جمعی از دانشجویان برگزارشد. البته لازم به ذکراست که همزمان کرسی دیگری در دانشگاه آزاد اسلامی با این موضوع و محتوا و قالب!! برگزار شد وبعضا پاسخ های یکسان از سوی مدعوین، داده شد!
گرچه مراسم به عنوان کرسی آزاد اندیشی برگزار شد ولی گویا میتینگ حزبی آقایان بود که آمادگی موج سواری در این فضا را داشتند که از نوع برگزاری و انتخاب کلیپ ها و پاسخ های جناب آقای آصفی کاملا واضح بود.
درکرسی آزاداندیشی باید فضای منطقی وعلمی وبدون جهت گیری های خاص سیاسی حاکم باشد و باید فراجناحی باشد تا آزاداندیشی شکل بگیرد.نه در فضای یک سویه وباجهت گیریهای سیاسی وحزبی ,که متاسفانه دراین کرسی شدیدا به چشم میخورد.
در این به اصطلاح کرسی که هیچ شباهتی به آن نداشت آقای آصفی هیچ تعریفی از آزادی ارائه نکردند وفقط آزادی بیان رابدون مشخص کردن هیچ حدومرزی برای آن , تاییدکردند حال آنکه آزادی امری مطلق نیست ومحدوده ی معینی دارد که اسلام آن رامعین کرده است .هیچ کس حق ندارد ازآزادی خود به نحوی استفاده کند که به مردم ,به جامعه, به دین , به انقلاب اسلامی , به جمهوری اسلامی , ضرر و زیانی واردکند . این آزادی است. دراین محدوده همه آزادند. اگرکسی عقیده ی منحرف وگمراهی دارد حکومت هیچ وظیفه ای درقبال اوندارد امااگرقرارباشدآن عقیده ی فاسد, به جان ذهن سایر افراد بی اطلاع بیفتد وآنهارا نیز گمراه کند , اینجا دیگر باید مرزبندی برای آزادی داشته باشیم ,اینجا است که آزادی محدود میشود.
درادامه این کرسی کار به جایی رسیدکه فرماندار نظام جمهوری اسلامی بیان می کند که با گوش دادن به سمفونی 9 بتهون خدارا زیباترمیبینیم وبالاتراست از هزار کتاب توحید!! .آیا قداست موسیقی درحدی است که بتوان به کسانی که برای موسیقی حدومرزی قائلند برچسب بی کاری زد؟ چندسوال مطرح می شود. آیاقرآن به عنوان بزرگترین کتاب توحید برای شناخت خدابرتر است یا یک سمفونی که سازنده ی آن زندگیش رابادست خود به پایان رسانده است ؟!وچرابا این همه تاثیرات شگرف موسیقی برای خداشناسی , ائمه و پیامبر ازاین ظرفیت عظیم!! برای رسیدن مردم به خدا وپیروزی برکفاراستفاده نکرده اند؟! باید از روی بی کاری! گفت که تنها با گوش دادن به موسیقی به معرفتی نخواهیم رسید و این راهِ رسیدن به این معرفتها نخواهد بود و شاید عاملی باشد برای ورود به این وادی.باید گفت تنها با بهره گرفتن از عقل است که میتوان به معرفتهای توحیدی دست یافت. اشاره به این نکته ضروری است که امام خامنه ای موسیقی را در ارگانها و مکانهای دولتی و دانشگاه هایی که در آن ها موسیقی به عنوان سرفصل درسی تدریس نمی شود، منع کرده اند .
چرا مسئولان عادت کرده اند به جای حل معضلات اساسی شهر بویژه بیکاری و امنیت به دنبال آن باشند که تب کنسرت های مختلط و بدون نظارت را به جان مردم بیندازند و نیاز کاذب تولید کنند ؟
آیا ترویج موسیقی از جمله وظایف فرماندار است ؟و آیا کنسرت های برگزار شده همگی از جنس کنسرت های توحیدی اند و جمع حاضر را به مراتب بالای توحید ارتقاء داده اند ؟
در دوران حاکمیت اصلاح طلبان و صدارت دکتر معین بر دانشگاه ها ، همین تب در دانشگاه ها بالا گرفت . فرماندار محترم و سایت های اصلاح طلب جهت رفع ابهامات ذهنی خود به فرمایشات امام خامنه ای در این خصوص مراجعه نمایند .البته اگر پنداره شان این است که رهبری فصل الخطاب است!
مگربنابه سخن رهبرکبیرانقلاب اسلامی حفظ نظام از اوجب واجبات نیست ؟مگر امام خامنه ای فتنه را خط قرمز نظام ندانسته اند؟ آیا این بدان معنی نیست که فتنه درجهت خلاف حفظ نظام اسلامی بوده است؟ وآیا به کسی که به این واجب بزرگ دردوران فتنه عمل نکرده وازخطوط قرمز نظام گذشته , می توان لقب ظرفیت وسرمایه ی ملی داد؟!!!و جادارد که آقای آصفی از خود بپرسد که چرا مراجع قضایی حکم به ممنوع التصویر کردن این سرمایه ملی داده اند؟و این آیا خود گواه بر حضور فتنه گرایانه خاتمی در سال88نیست؟
آیا می توانید پاسخ دهید این سرمایه درجهت اهداف چه کسانی گام برداشته است؟؟؟! ملت مسلمان ایران ویا….
کدام ضرورت و مصلحت اقتضا می کند سخن اپوزسیون و جریان برانداز که دقیقاً در نقطه مقابل دیدگاه های نظام بویژه رهبری قرار دارد ، از زبان یک فرماندار شنیده شود ؟آیا عبور از خطوط قرمز نظام و اپوزسیون نمایی، یک ارزش است ؟و آیا این روند به آرامش و سلامت و پیشرفت شهر لطمه نمی زند؟
آیا طرح این مطالب ، فرماندار را از جایگاه نماینده عالی دولت به تریبون یک جریان خاص تبدیل نمی کند ؟
چگونه است که هنوز چند سال از آن همه جنایت و ددمنشی فتنه گران در حق ملت ایران نگذشته , عده ای چشم خود را بر آن جنایات و خیانت ها بسته و ساز ناکوک فراموشی می نوازند و حماسه آفرینان نهم دی 88 را به آلزایمر سیاسی دعوت می کنند؟
چگونه است که در دولتی که با شعار اعتدال گرایی بر اریکه ی قدرت تکیه زده،فریاد و وعده و وعید آزادی این خائنین به نظام از حلقوم راس تا ذیل دولت بیرون می آید؟
– چگونه است که اکنون در مجامع دانشگاهی و عمومی کشور جریانات متصل به فتنه در لوای دولت اعتدال سعی در تنزل فتنه خائنانه سال88به یک دعوای سطحی و کدورت کوچک دارند؟
آیا با این وجود هنوز هم ابهامی برای کسی باقی مانده است وآیا مردم دردادگاه 9دی سران فتنه رامحکوم نکرده اند؟!پاسخ شفاف است اما چون راه منطق و حق پذیری عده ای کور گشته است سعی در کتمان حقیقت دارند .
و در آخرآیا دغدغه ی اصلی دانشگاهها نباید حرکت به سمت نیازهای کشور ازجمله تبیین اقتصادمقاومتی ,جهادعلمی , توجه به فرهنگ وسبک زندگی اسلامی و… باشد؟ آیا دانشجویان باید پیاده نظام احزاب سیاسی دردانشگاهها باشند؟ آیا باید فضای دانشگاه را نه سیاسی بلکه سیاست زده کرد؟!که متاسفانه پاسخ به همه این پرسش ها را در رفتار متناقض فرماندار با صحبت هایشان میتوان یافت و خداراشکر که مفهوم اعتدال را نیز فهمیدیم.
در جریان مراسم کرسی آزاد اندیشی با موضوع آزادی بیان در دانشگاهها، که دوشنبه مورخ 18 اسفند ماه در سالن همایش دانشگاه برگزار شد،بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی جندی شاپور آقای آصفی فرماندار دزفول را به مناظره ای در موضوع فتنه ی 88 و حصر سران آن (میرحسین موسوی و مهدی کروبی) فراخواند و ایشان این موضوع را باشرط حضور رسانه ها در مراسم، پذیرفتند بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی جندی شاپور نیز این برنامه را با جدیت پیگیری می کند.
والعاقبه للمتقین





