مدتی قبل جمعی از طلاب برای بیان دغدغه های فرهنگی در حوزه علمیه دست به برگزاری تجمعی زدند، تجمعی که با واکنشهایی از سوی فعالان سیاسی همراه بود . اولین واکنشها ازسوی یکی از نیروهای به اصطلاح اصلاح طلب دزفول که این روز ها برای هر مناسبتی دست به قلم می شود ، صورت گرفت و به این تجمع که در محل حوزه برگزار گردید معترض شد و طلاب و علما را بازخواست کرد که چرا برای مسائل دیگر از اقتصاد گرفته تا آب و هوا و…. اعتراض نمی کنند و چرا برای فرهنگ ؟!  واکنش بعدی را یکی از فعالان فرهنگی دزفول در جواب به ایشان و همفکرانشان انجام داد؛ داستان از اینجا رنگ و بوی دیگری پیدا کرد ، انگار آنان منتظر چنین واکنشی بودند تا هجمه ای همه جانبه به نویسنده جوابیه و طیف مقابل در فضای مجازی وارد نمایند و عقده های دل خود را وانمایند.

این جمع که مدعی چند صدایی هستند از یک تجمع داخلی و یک جوابیه به سیاه نمایی ای که توسط نویسنده اصلاح طلب صورت گرفت شدیدا بی تاب و برافروخته شدند. همه بزرگان قوم دست به قلم شدند و از سایه بیرون آمده و ادبیاتی به کار بردند که خود منتقد آن ادبیات بودند، اما این اصل را فراموش کردند که :” رطب خورده خود منع  رطب نمی کند”

جالب است این افراد به “نویسنده اصولگرا” انتقاد کرده اند که چرا از طرف روحانیون پاسخ آنها را داده است ، اما خودشان پاسخ نمی دهند که چرا آنها از طرف مردم سخن می گویند؟! این افراد تندرو در حالی که طرف مقابل را به تندروی و بی منطق و… متهم می کنند که در متن این افراد مدعی ،که برخی از آنها در رفتار اجتماعی معمول خود به “دگم بودن”  شهرت دارند ، نهایت تندی و خشونت سرازیر است .

اینان در دزفول همچون بزرگان خود در تهران تلاشند تا با این هوچی گری ها فرار به جلو را در دستور کار خود قرار دهند، به گونه ای از وقایع سال ۸۸ سخن می گویند که انگار هیچ اتفاقی نیافتاده است ، ۸ ماه چه کسانی کشور را به آشوب کشیدند؟ اعتبار بین المللی ایران اسلامی را چه گروههایی تخریب کردند؟ چه کسانی آرای ۶۳درصدی ملت را نادیده گرفتند و بر طبل بی قانونی نواختند؟!

این افراد به اصطلاح اصلاح طلب و دلسوز فعلی مردم اما پاسخ نمی دهند چرا زمانی که خودشان و همفکرانشان روی کار بودند این قدر برای اقتصاد این مردم و بیکاری جوانان دل نمی سوزاندند؟ چرا افراد تاثیر گذار هم حزبی شان در حزب منحله مشارکت مردم ایران را مردمی “قابلمه به دست” خطاب می کردند؟! آنان صراحتا ابراز می داشتند که هدف دولت اصلاحات توسعه سیاسی است و نه توسعه اقتصادی . اگر وجدانی بیدار است به نشریات هم طیفی های خود در آن دوران مراجعه نمایید.

چه زمانی ، در کدام سخنرانی ، در کدام نوشته به سیاستهای اقتصادی دولت کارگزاران و اصلاحات نقد نمودند؟ آیا سیاستهای اقتصادی دولت سازندگی باب مراد آقایان بود؟! آیا سیاستهای فرهنگی آن دولتها مدینه فاضله دوستان بود؟ اگر دولت و سیاستهای دولت سازندگی مورد توافق اینان بود پس چرا در انتخابات مجلس ششم هاشمی را دوستانتان تا توانستند تخریب کردند؟! چرا آن زمان نقد نویسی شما تعطیل بود ؟

این اساتید اصلاح طلبی دزفول مدعی شده اند که مردم از اصولگرایی روی برگردان شده اند ! فرض بر درست بودن نظریه شما ،اما اصولگرایان در برابر رای ملت تمکین نمودند و اعتراضی حتی در حد یک سخنرانی ننمودند،  اصولگرایان حاضر نشدند به خاطر عدم نتیجه مطلوب در انتخابات دست به اغتشاش بزنند ! اصولگرایان این ننگ را نپذیرفتند که به خاطر کرسی ریاست به نظام جمهوری اسلامی برچسپ تقلب را بزنند!

این افراد به دروغ می گویند و می نویسند که اصولگریان در دولت نهم و دهم در برابر خطاهای دولت وقت سکوت کردند!! دروغی به بزرگی دروغ تقلب. اصولگریان بلافاصله کوچکترین انحرافی که در دولت دهم مشاهده کردند اعتراضشان را علنی نمودند و اسنادش در نشریات و همین سایتهای مجازی واضح و موجود است (نمونه بارزش نشریات یالثارات و کیهان که خار چشم برخی می باشد) نمایندگان مجلس اصولگرا که بیشترین فشار را به دولت دهم وارد نمودند ! دروغ چرا ؟! در آن ۸ سال که منبع خبر بسیاری از روزنامه های آنها سخنان منتقدان اصولگرایی از دولت نهم و دهم بود! اما چه می شود گفت که این آقایان خودشان را به خواب زده اند و کسی که خود را به خواب بزند دیگر نمی شود بیدارش کرد. آقایان اصولگرایان حقیقی به کسی چک سفید امضاء نداده و نمی دهند!

 آقایان ! چرا در برابر توهینی که اواخر سال گذشته به ولایت امیرالمومنین و نیز جسارتی که به نص صریح قرآن در خصوص قصاص در نشریات همفکر شما شد مطلبی ننوشتید؟! ماشاالله شما که در هر حالی و در هر موضوع و مناسبتی در این مدت زیاد فعال و آفتابی می شوید. یقینا این جسارات را مورد تایید قرار نمی دهید؟! فراموش نکرده اید که امام گرانقدر با گروهکی که حکم قصاص را غیر انسانی خواند چگونه برخورد کرد ؟ پس چرا سکوت کردید؟ چرا در برابر ابراز نگرانی فرهنگی روحانیون آشفته شده اید؟ روحانیون حامی دین هستند اگر آنان اعتراض نکنند پس چه نهادی باید مطالبه دین و فرهنگ اسلامی را بنماید؟! نوشته اید که چرا علما به سیاستهای فرهنگی دولت قبل انتقاد نکرده اند؟!  ای کاش قدری  به قول خودتان تقوا داشتید و انتقاد از سیاستهای فرهنگی دولت دهم که توسط همین اصولگرایان و بویژه روحانیون صورت گرفت فراموش نمی کردید ، انتقادات شدید آیت الله مصباح و آیت الله جنتی، آیت الله علم الهدی  را (پیدا کردن اسنادش در دنیا اطلاعات امروز کار سختی نیست). این برزگان، دین و دفاع از ارزشها را فدای بازیهای سیاسی همچون اساتید شما نکردند. برادران همشهری انگار واقعا در آن ایام در خواب تشریف داشتید و یا دسترسی به مطبوعات و اینهمه سایتهای اینترنتی نداشتید! وشاید هم سیاست اقتضاء می کند همه چیز گذشته را سیاه نشان دهیم یا پرده ای بر خطا گذشته و آینده دوستان باشد.

آقایان به اصطلاح خواهان دموکراسی و آزادی! بالاخره ما متوجه نشدیم که شما موافق “دموکراسی “هستید یا خیر؟! منطق شما این است :” اگر رای ما نتیجه داد ،قبول داریم و اگر رای دیگری به نتیجه رسید ، کافه را به آتش می زنید” (مانند انتخابات ۸۸ و ۹۲ و سخنان یکی از همین نویسندگان اصلاح طلب دزفول در  ایام تبلیغات در خیابان در شریعتی در جمع حامیان نامزد انتخابی) . انتخابات سال ۸۸ را دولت و شورایی برگزار کرد که انتخابات سال۹۲ را برگزار نمود؛ رهبری انتخابات ۴۰ میلیونی سال۸۸ را تایید و به منتخب ملت تبریک و حکمش را تنفیذ کرد که انتخابات سال ۹۲ را تایید و به منتخب ملت تبریک و حکمش را تنفیذ نمود. اما داستان چه بود که آقایان فتنه به پا کردند؟! آن انتخابات را رد و این انتخابات را تایید کردند؟!! آیا جز دروغ و خیانت چیز دیگر می توان بر آن نام نهاد؟!

در نوشته فرد دستگیر شده فتنه۸۸ خطاب به اصولگرایان آمده است : “طشت رسوائی اصولگرایی که از بام به زیر افتاده و ملت ایران با دادن هزینه ای گران این تجربه را از سر گذراند.” 

 از کدام ملت سخن می گویید؟ با این تفسیر شما مشخص می شود که طشت رسوایی شما و امثال شما سالها پیش افتاد و صدایش را همه شنیدند به جز شما که احتمالا چیزی در گوشهای خود فرو کرده بودید ؛ طشت رسوایی اصلاح طلبان که در انتخابات سال۸۴ افتاد، انتخاباتی که مجریش دولت مورد علاقه شما بود ؛ خواب بودید یا به گفته خود ، خود را به خواب زده اید؟ همه نامزدهای شما نیز در آن انتخابات حضور داشتند ، چرا ملت به نامزدهای مطرح شما رای نداد؟ چرا معین در مرحله اول رای نیاورد ؟ مگر آقای هاشمی در آن انتخابات نبود؟ چرا در دور دوم رای نیاورد ؟! مگر در مرحله دوم انتخابات سال ۸۴ همه شما پشت سر او نبودید پس چرا رای نیاورد؟ دولت که سروران خودتان بودند؟ بزرگان شما حتی به آن انتخابات هم انگ تقلب زدند!! انتخاباتی که خاتمی بر آن مهر صحت و تایید زد.؛ امیدواریم که فراموش نکرده باشید؟! یادتان است که بعداز آن انتخابات کروبی قهر کرد و از همه مسئولیتهایش کناره گیری کرد و هاشمی نیز ابراز نگرانی کرد و از دستهای پنهان سخن گفت  و….. آن داستان رسید تا وقایع انتخابات ۸۸، در آن انتخابات بار دیگر نیز ملت به همان دولت رای دادند و انتخاباتی برگزار شد که اگر شماها آشوب نمی کردید می توانست بسیاری از موانع خارجی را بردارد و شما و دوستانتان آن انتخابات بزرگ را به کام ملت تلخ کردند.

 آیا صدای طشت ها فرق دارد؟!

 البته برادران بااخلاق! این را بدانید که رسوا آنان هستند که تا رها می شوند به کعبه آمال خود بازمی گردند ، مشتریان ثابت صدای امریکا و بی بی سی چه کسانی هستند؟ فرار در دامن انگلیس و امریکا و خوش خدمتی و پاچه لیسی دشمنان این کشور و این ملت رسوایی است. آیا رسوایی از این بالاتر که دشمنان قسم خورده این ملت و ترحیم کنندگان اقتصادی کشور که حتی داروی بیماران کشور را از ما دریغ کردند از فتنه و سران آن حمایت می کنند و قطعنامه بر علیه کشورمان صادر می کنند؟!!

علت کنار زدن دکتر عارف کاندیدای مورد حمایت همه طیف های اصلاح طلب چه بود؟ چرا ایشان همچنان از برخی آقایان گله دارد؟ آیا عدم اقبال مردمی دلیل این اقدام نبود؟ مخفی شدن پشت نقاب اعتدال اظهر من الشمس است، شترسواری دولا دولا نمی شود. هرچند اعتدال برای افرادی که مردم را درسال ۸۸ به حرکات غیرقانونی دعوت کردند خنده دار است ، پس لطفا امثال شما از اعتدال سخن نگویید.

تحریف تاریخ چرا؟ فتنه ۸۸ بزرگ بود فتنه ای که اعتبار نظام را لکه دار کرد. رهبر معظم انقلاب بیش از ۲۰۰بار از فتنه سال ۸۸ سخن گفت و آن را جنایت دانست و حتی تا سخنرانی آخرین ایشان در سال ۹۲ نیز بدان اشاره فرمودند.

 آقایان؛ فتنه شاه بیت شخص و گروه خاصی نیست ، شاه بیت سخن همه دلسوزان این کشور است و سندی از گردن کلفتی عده ای برای ملت ایران بود.

آقایان مدعی! راستی در پایان عرض کنیم که جریان چیست که سران فتنه و آن ایام مورد اشتیاق دشمنان این کشور هستند و برای آنان بیانیه صادر می کنند؟! در خصوص تعارض بین مسئولان اقتصادی دولت فعلی در خصوص کاهش نرخ دلار و افزایش نرخ سود بانکی نظری ندارید؟ نکته دیگر اینکه شاید بتوانید برای این نیز مطلبی به نگارش در آورید که چرا در دولت فعلی نیز اروپاییان زیاده خواهی می کنند و حتی بعد از اینهمه احترام و نرمش باز هم برای ما شاخ و شانه می کشند و حتی انتخابات ۹۲ را غیر دموکراتیک می دانند؟

این نکته را در پایان متذکر شویم که حساب اصلاح طلبان حقیقی و تابع قانون و تابع خط امام و رهبری با عده ای تندرو و که همه چیز را سیاه جلوه می دهند و از منطق بدور هستند جدا است.

انصارحزب الله شهرستان دزفول

فروردین۹۳