طی روزها ی اخیر شاهد گسترش اقدامات تخریبی در رسانه ها ، شبکه های اجتماعی و …. علیه دولت بوده ایم. ورود کشور به فضای مذاکرات هسته ای و نزدیکی به انتخابات مجلس یکی از اصلی ترین عواملی است که باعث می شود شاهد این گونه تندروی ها و تخریب ها باشیم زیرا در این ایام است که احزاب و گروه ها علیه یکدیگر صف آرایی می کنند و برای دست یابی به موفقیت از هیچ تلاشی فروگذار نیستند؛ حتی اگر این تلاش همان تخریب کردن رقبا باشد! در بعضی موارد دیده می شود که بعد از اتمام انتخابات ها و مذاکرات نیز گروه بازنده بر همان روش خود مبنی بر تخریب رقیب ادامه می دهد. از این رو باید شاخص های انتقاد اصولی و سازنده را شناخت و میان نقد و تخریب تمایز قایل شد.
نگاهی به بیانات رهبر معظم انقلاب در این خصوص می تواند معیار خوبی برای تمایز نقد و تخریب باشد.
ایشان در دیدار با اعضای دولت در شهریور 78 مرز میان تخریب و انتقاد را این طور تعریف کردند که “معنای انتقاد آن ارزشیابیِ منصفانه ای است که یک آدم کارشناس میکند؛ نقادی همین است دیگر. وقتی شما طلا را میبرید پیش یک زرگر که نقادی کند، او میگوید که آقا! این عیارش بیست است؛ یعنی عیار بیست را قبول میکند؛ حالا از بیست و چهار عیار – که طلای خالص است – چهار عیار کم است. این شد نقادی. البته زرگر هم هست و وسیله ی نقادی را هم دارد. اما اگر چنانچه طلا را بردید مثلاً پیش یک آهنگر و او یک نگاهی کرد و آن را انداخت و گفت: آقا! اینکه چیزی نیست! این اسمش نقادی نیست. اولاً اصل طلا بودن این، انکار شده. خب، بالاخره مرد حسابی! حالا عیار بیست و چهار ندارد، عیار بیست که دارد؛ این را قبول کن! ثانیاً: شما که اهل این کار و آشنای این کار نیستی! ”
واضح است که اگر کارشناسان سیاسی و رسانه ها از نظر نوع ادبیات مسیر اعتدال را پیش گیرند به عنوان خط دهنده افکار عمومی، می توانند فضای افراطی را از جامعه دور کنند. در این میان واقعیت گرایی اهمیت پیدا می کند و آن وقت است که باید به مرز میان نقد و تخریب توجه بیشتری کرد.
از طرفی بزرگ ترین آفت نقد ، نقد انگیزه است . هر منتقد بهتر است عملکرد مخاطب خود را نقد کند نه اینکه به خواندن ذهن طرف مقابل بپردازد . از آنجا که هیچ کدام از ما قدرت ذهن خوانی عرفا را نداریم ، بنابراین برای تشخیص انگیزه فاعل از انجام فعل مورد انتقاد با مشکل روبرو خواهیم شد و چه بسا ذهنیت منفی خود را به اشتباه به عنوان انگیزه فاعل مذکور قلمداد کرده و از مسیر صحیح منحرف شویم .
درنتیجه کشور ما یک کشور در حال توسعه است. در چنین جامعه اى نقد منصفانه مى تواند به پویایى جامعه منجر شود ، که البته نقد لوازمى دارد. کسى که نقد مى کند نباید عقیده اش را غیر قابل تزلزل بداند و وجود روحیه صبر و تحمل و دادن حق اظهارنظر به دیگران نیز از شرایط ضرورى نقد است. (بلاک های صفحات اجتماعی ، مشروط یا ممنوع اتصویری رسانه ای ،…..)
براین اساس هر کسی میتواند هر چیزی را نقد کند ؟ بی شک پاسخ این سوال منفی است . واضح است که منتقد باید خود در زمینه ای که نقد میکند دارای تخصص و تجربه در خوری باشد که ما او را به عنوان داور و ارزیاب بپذ یریم و داوری و رای زنی او را قبول کنیم.
و اینکه در نقد سیاسی ، درک مفاهیم اساسی، نقش بسیار کلیدی دارد. باید مطمئن شویم مخاطب ما هم همان درکی را از موضوع یا مفهوم دارند که خود ما ازآن مفهوم برداشت میکنیم .و امور را بصورت جریانی و روندی دید و نه مقطعی و نکته دیگر که در ارائه استدلال منطقی خود از یک پدیده همانگونه که از کل به جزء میرسیم ، از امور جزئی هم به امور کلی برسیم . ازهمه مهم تر نباید استدلال تمثیلی را در مورد یک موضوع به همه موضوعات و پدیده های ظاهرا شبیه به هم تعمیم داد .و مسائل را باید از ابعاد مختلف بررسی کرد تکسویه دیدن و تنها از یک منظر قضاوت کردن ما را به خطا می اندازد
پس روشن است که مردم ، از حق دعوت به خیر، نصیحت و نقد علنی و غیر علنی در مورد عملکرد دولت برخوردارند. کسی را نمیتوان به دلیل انجام آن مورد تعقیب قرار داد اما باید بدانیم امر به معروف و نهی از منکر که با قرائت خوارجی باشد ، منشأ اختلاف و تفرقه بوده است.
واگردولت و بزرگان در جواب نقد های مخرب سکوت میکنند به هوش و دریافت مردم اعتماد می کنند زیرا خود دولت در نتیجه هوش و درایت همین مردم بر سر کار آمده است و به نظر من اجازه می دهدکه مردم پاسخ این تخریب گران را بدهند و لازم نیست که دولت به صورت مستقیم وارد عمل شود.
خلاصه بعضی دلواپسان جوان نظام جمهوری اسلامی که خود را اندیشمند می دانند ودر صفحات اجتماعی و اینستاگرامشان هر روز نقدی قلم میزنند ،
بدانند ؛
مایل برانت یکی از مقامات پیشین سیا، در کتاب خاطرات خود نوشته است: شعار معروف «تفرقه بینداز و حکومت کن» محور تلاشهای استعماری انگلیس بود.
و باز بدانند ؛
“سخنان پیران بود دلبند ” چون که
” هرچه به گوش شنیده ای ،آن ها به چشم دیده اند ” .
و ” جز به تدبیر پیر کار مکن ”
که ” آ تش از چنارپوسیده برآید ”
پس نقد همان است که با در نظر گرفتن خوبی ها و بدی ها درکنار هم و با زمینه دلسوزی و حمایتی از طرف بزرگان و با تجربه های متخصص عنوان شود اما تخریب آن است که با پوشش و به بهانه نقد مطرح می شود اما در عمل به قصد به اثبات رساندن نظر خود است.
دشمنان از هر فرصتی برای ضربه زدن به ما استفاده میکنند و باید هوشیار باشیم و با بصیرت عمل کنیم تا آنها نتوانند به هدف خود برسند.
پی نوشت 1:همانطور که رهبرانقلاب فرمودند: ممکن است در یک قضیه ای یک عده ای دغدغه داشته باشند دغدغه داشتن جرم نیست دلواپس بودن جرم نیست ، می توانند کسانی حقیقتا نسبت به یک مساله مهم و حساس کشور احساس دلواپسی و دغدغه مندی کنند هیچ مانعی ندارد .
پی نوشت 2: خیلی ها جا ماندن و فریب خوردند. و جلوتر حرکت کردن برخی ها،هم، وحدت کشور را دچار خدشه می کند و همه باید همگام با رهبری گام برداریم.
ومن الله التوفیق
نجمه بسنه