دزمهراب – سرویس سیاست: بعد از17 سال از وقایع تلخ تیرماه 78 ، شاید کمتر کسی از آن روزها، حرفی بزند یا تحلیلی ارائه کند؛ امروز پس از 17 سال از وقایع کوی دانشگاه تهران، کمتر کسی از خروش مردمی23 تیرماه ویا سخنرانی سراسر اشک مقام معظم رهبری در آن ایام خبر داشته باشد. شاید می بایست ده سال از آن روز ها بگذرد و پیچ تاریخی انقلاب اسلامی به گردنه ی فتنه 88 برسد تا شاید عده ای از دلسوزان، یادشان بیفتد که اگر از اتفاقات تیرماه78 درس عبرت گرفته بودیم، شاید ابعاد فتنه 88 به مراتب کمتر بود. دزمهراب، با توجه به ایام فتنه ی تیرماه 78 و خروش مردمی 23 تیرماه، گزارشی را به صورت خلاصه از آن روزهای تابستان داغ تهران، روایت می کند:
مجلس پنجم در اوایل سال سوم دوره نمایندگی با پی بردن به ضعف، طرح تغییر و اصلاح کلیات قانون مطبوعات را مورد بررسی قرار داد که این تصمیم مجلس، به بهانه محدود شدن آزادی مطبوعات با مخالفت وزیر ارشاد دولت آقای خاتمی(مهاجرانی)روبرو شد.در دولت اصلاحات که خود را حامی سر سخت آزادی بیان وانمود میکرد شاهد حاکمیت جریان لیبرالی بر مطبوعات بودیم.در این میان حساسیت دشمن بر مسئله فرهنگ و خشنودی آنها از سکانداری وزارت فرهنگ و ارشادکه متولی امور مربوط به مطبوعات است، توسط عطاءالله مهاجرانی به وخامت اوضاع کشور افزوده بود. با گسترش هتاکی های این نشریات به باور ها وعقاید دینی مردم برخی از نمایندگان مجلس این جریان را بر نتابیدند و زمینه را برای مطرح کردن لایحه اصلاح قانون مطبوعات مناسب دیدند.این لایحه که بعد از انقلاب سال های زیادی در پیچ و خم های اداری مجلس خاک خورده بود حالا دوباره در دستور کار مجلس قرار گرفت که حاوی اصولی منطقی بود. اما به محض مطرح شدن این قضیه روزنامه های زنجیره ای که منافع خودشان را با تصویب این قانون درخطر می دیدند، به جنجال آفرینی پرداختند. در همین راستا یک روز پیش از مطرح شدن اصلاحیه قانون مطبوعات در مجلس شورای اسلامی، روزنامه سلام، سند محرمانه ای منتسب به وزارت اطلاعات را منتشر کرد و با تیتر بزرگ نوشت: «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است.
سعید اسلامی(امامی) در واقع یکی از اعضای تاثیرگذار و مذهبی و ولایت مدار وزارت اطلاعات بود، که از سوی دولت به عنوان عامل اصلی قتل های زنجیره ای معرفی شده بود. هرچند درمورد وی افرادی چون حجه الاسلام نبویان، سردار شهید همدانی و … به نیکی یاد می کنند و اتهام او را یک توطئه می دانند.
روزنامه سلام با انتخاب این تیتر، سعی داشت که درجامعه القا کند، محدودیت مطبوعات را یک مجرم خودسر از طیف انقلابی، پیشنهاد داده است و با این کار سعی در جلوگیری از تصویب این موضوع داشتند.
در پی این اقدام با شکایت وزارت اطلاعات و چندی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و با حکم دادگاه روحانیت، روزنامه سلام با جرم انتشار اسناد طبقه بندی شده تعطیل شد. اگرچه وزارت اطلاعات بر اثر فشارهای پیدا و پنهان حامیان دولت مجبور به پس گرفتن شکایت خود شد. روزنامه های زنجیره ای به طور هماهنگ، تعطیلی روزنامه سلام را مهم ترین سوژه خبری و تیتر خود قرار دادند و از آن به عنوان «اقدامی غیر قانونی»، «مقابله با دولت»، «مخالفت با توسعه سیاسی» و… یاد کردند.
جالب تر اینکه یکی از اعضای فعال در وزارت کشور، در 17تیر 1378ه.ش – یک روز پیش از واقعه کوی دانشگاه- در سخنانی در جمع اعضای تحکیم وحدت از روزنامه سلام به عنوان خط قرمز یاد می کند و از اعضای این تشکل دانشجویی می خواهد که برای رفع توقیف از این نشریه اقداماتی را انجام دهند.
حالا دیگر تقریبا همه چیز آماده بود تا آشوبی که از مدت ها قبل با همکاری عناصر داخلی و خارجی تدارک دیده شده بود عملی شود و تهران بر سر آزمون قدرت حاضر شود.
جمعی غیر دانشجو و لباس شخصی با همکاری دفتر تحکیم به کوی دانشگاه رفته و به تحریک دانشجویان پرداختند تا به اصطلاح علیه توقیف روزنامه سلام اعتراض کنند.ابتدا دانشجویان به خیال خود در حال اعتراض مسالمت آمیز بودند،شبیه آنچه همیشه اتفاق می افتاد و بدون دخالت نیروی انتظامی ختم به خیر می شد.اما ظرف چند ساعت عده ای فرصت طلب سوار بر این موج شدند و کنترل اوضاع را در دست گرفتند.
دیگر شعار ها راجع به روزنامه سلام و مسائلی از این دست نبود بلکه شعار ها علیه رأس نظام و همراه با خشونت و عربده کشی و آتش زدن اموال و بستن خیابان و اقدامات خشن دیگری بود که قطعا از دانشجویان بر نمی آمد.دامنه اعتراضات بالا گرفته بود و اعتراض دانشجویی به هوچی گری تبدیل شده بود و آتش خشم آشوب گران هیچ کس و هیچ چیزی را سر راه خود سالم نمی گذاشت. نیمه شب 18تیرماه تشنج در خیابان های اطراف کوی شدیدتر شده و براساس آخرین اخبارها کشته شدن عزت ابراهیم نژاد که آن شب مهمان کوی بوده، شکستن شیشه های مهد کودکی در مقابل کوی، آتش زدن لاستیک ها، لطمه به خودروها و هجوم به ناجا و گروگان گرفتن سه سرباز نیروی انتظامی در آن شب رخ داد. در این حین پلیس با دریافت مجوز از وزیر کشور و با هدف آرام کردن جو و آزادی سه نفر از سربازان خود که توسط دانشجویان گروگان گرفته شده بودند وارد عمل می شود که این امر به دامنه فاجعه می افزاید.
در پی وخامت اوضاع، 24 تن از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در نامه ای محرمانه به رئیس جمهور که در 21 تیر1378 ارسال شده بود با ابراز نگرانی از خونسردی مسئولان ذیربط در حوادث جاری، خواستار پایان دادن غائله بودند که خلاصه نامه به این شرح است: «… جناب آقای خاتمی، رسانه های دنیا را بنگرید، آیا صدای دف و دهل آنان به گوش نمی رسد؟ جناب آقای رئیس جمهور اگر امروز تصمیم انقلابی نگیرید و به رسالت اسلامی و ملی خود عمل نکنید، فردا آنقدر دیر و غیر قابل جبران است که قابل تصور نیست.» با این وجود، رئیس دولت اصلاحات، تا بازگشت حسن روحانی-دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی- از سفر خارجی، به این نامه توجهی نمی کند. با بازگشت روحانی و تشکیل جلسه شورای امنیت ملی، روحانی با توجه به تاکیدات رهبر انقلاب، مجوز ورود سپاه وبسیج را صادر می کند. به محض صدور این دستور، در فاصله چند ساعت، آرامش به خیابان های تهران بازمی گردد.
در روزهای بعد خاتمی با هدف نجات دادن اطرافیانش از واقعه کوی دانشگاه موضع گیری های جدیدی کرد، البته شایان ذکر است با عدم توجه به تاکید مقام معظم رهبری درباره لزوم مرزبندی با نیروهای ضدانقلاب، باز هم در فتنه 88 نقش آفرینی کردند. با بصیرت و هدایت امام گونه مقام معظم رهبری این فتنه بر سر راه انقلاب نیز خنثی شد و در روز 22 تیر پیام تسکین دهنده رهبری درمانی بود بر دردهای بسیجیان و مردم شهیدپرور ایران اسلامی؛ مردم در 23 تیر به منظور دفع توطئه های دشمن و لبیک به رهبرمعظم انقلاب به خیابان ها آمدند و مهر بطلان بر توطئههای دشمنان انقلاب زدند.
نکته جالب و تاسف برانگیز در این خروش عظیم مردمی، این است که تنها فیلم های به جامانده از راهپیمایی عظیم مزدمی در 23 تیر78 ، فیلم های کم کیفیتی هستند که توسط گوشی های موبایل گرفته شده؛ وهمین مسئله هم به عدم انتشار شایسته ی این موضوع در رسانه ها منجر شده است.
اما محتوای این حادثه از دو منظر شایان بررسی و تحلیل است:
اول: بررسی و تحلیلی که تنها به ظواهر پدیده توجه دارد که با نگاهی سطحی به واقعه 18 تیر می توان علت وقوع آن را تعطیلی روزنامه سلام دانست که به صورت جزئی در نوشته به آن اشاره شده است.
دوم: با بررسی دقیق تر موضوع، کاملا واضح است، دروغ پردازی های جبهه مخالف نظام، تحریک احساسی دانشجویان، بزرگنمایی در مورد وقایع کوی، ربط دادن تعطیلی روزنامه سلام به قتل های زنجیره ای و … همه نشان دهنده ی برنامه ریزی ماهرانه ایست که در پشت پرده رخ داده است. به راستی اگر جبهه انقلابی از تببین وقایع تیرماه 78 به سادگی نمی گذشت، شاید ابعاد فتنه88 به مراتب کمتر می شد؛ چیزی که امروزه به بهانه های مختلف درمورد فتنه 88 در حال اجرایی شدن است.