دزمهراب-محمد حسینی زاده: رویکرد ما نسبت به کالای ایرانی چگونه باید باشد؟
بگذارید بحث خود را با یک سوال آغاز کنیم، به نظر شما شاه کلید اقتصاد مقاومتی چیست؟
از تقویت تولید ملی به عنوان شاه کلید اقتصاد مقاومتی یاد می شود. تقویت تولید ملی چند اثر بسیار مهم در اقتصاد کشور دارد:
۱- اوّلین اثر آن افزایش موجودی کالا در اقتصاد است.که این امر مانع کمبود کالا وقحطی که از عوامل ایجاد بی ثباتی در اقتصاد است، می شود.
۲-دومین اثر تقویت تولید ملی کاهش تورم است. این مطلب بر اساس قواعد اولیه اقتصاد، کاملاً عقلانی و منطقی است زیرا با افزایش مقدار تولید و افزایش موجودی کالا در اقتصاد، اگر شرایط دیگر ثابت باشند قیمت کالا کاهش پیدا میکند و یا اینکه حداقل سرعت رشد قیمت کالاها کاهش پیدا میکند، یعنی نرخ تورم کم میشود. پس دومین اثر تقویت ملی قطعاً کاهش تورم و کاهش سطح قیمتها خواهد بود.
۳-سومین اثر آن کاهش وابستگی به کالای خارجی و واردات است که در نتیجه نیاز کمتری به ارز وجود خواهد داشت.
۴- چهارمین و شاید بتوان گفت مهمترین اثر تقویت تولید ملی افزایش اشتغال و درآمد خواهد بود. هنگامی که تولید رونق پیدا کند از نیروی کار بیشتری استفاده می شود که این امر موجب کاهش بیکاری خواهد شد.
۵- پنجمین اثر آن افزایش درآمدهای دولت و کاهش وابستگی به نفت می باشد . هم اکنون درایران بخشی از درآمدهای دولت از طریق مالیات تأمین می شود. افزایش تولید منجر به افزایش درآمد های مالیاتی دولت شده چرا که تعدادی از مالیات ها از جمله مالیات بر درآمد ، مالیات بر سود و مالیات برازش افزوده و …همگی مرتبط با تولید میباشند و زمانی که تولید رونق یابد و مصرف در راستای آن شکل گیرد درآمد های مالیاتی دولت افزایش می یابد و این به معنای وابستگی کمتر بودجه دولت به نفت خواهد بود.
اصولا برای اینکه تولید محقق شود لازم است ورودی ها که همان مواد اولیه می باشند در طی فرایندی مورد پردازش قرار گرفته و در نهایت محصول مورد نظر به دست آید. کشور ما با دارا بودن منابع اولیه فراوان از جمله انواع معادن نفت،گاز،سنگ ،آهن و … و در مورد فرایند پردازش نیز با توجه به دارا بودن دانش فنی بالا و همچنین نیروی انسانی ماهر و تحصیل کرده از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. اما هنوز برای ظاهر شدن اثار مثبت مطرح شده در بالا زود است چرا که تا زمانی که چرخه اقتصاد تکمیل نشود از ان مواهب خبری نخواهد بود. چرخه اقتصاد زمانی تکمیل می شود که کالای تولید شده به مرحله مصرف برسد.چرا که اگرچرخه تولید با مصرف تکمیل نگردد، بازار تولید هرگز شکل نمی گیرد و درنتیجه نمی توان انتظار داشت که اثرات مفیدی که در بالا اشاره شد محقق شود.
حال با توجه به اهمیت تکمیل چرخه اقتصادی که همان مصرف باشد نکاتی به عرض خواهد رسید.
در ابتدا می توان در تقسیمی کالای داخلی را به دو دسته کالای با کیفیت وکم کیفیت تقسیم کرد.
تکلیف مصرف کننده در مورد کالای باکیفیت تولید داخل کاملا روشن می باشد چرا که هر عقل سلیمی مصرف کالای با کیفیت داخلی را بر مصرف کالای مشابه خارجی ترجیح می دهد.از طرفی عرق ملی نیز در این مسیله ظاهر شده و مصرف کننده را به مصرف کالای با کیفیت ملی تشویق و ترغیب می کند. اما اصل مطلب در مورد کالای کم کیفیت تولید داخل خواهد بود. چرا که در نگاه اول شاید مصرف چنین کالاهایی منطقی به نظر نرسد و حتی شاید به نوعی دور ریختن پول نیز در اذهان مردم جلوه کند. اما با مداقه بیشتر خواهیم دید که چنین نیست و این نوع نگاه ناشی از نگاه حسابداری به اقتصاد میباشد. بین نگاه اقتصادی و نگاه حسابداری تفاوت های بنیادینی وجود دارد. در نگاه حسابداری، سود ،تفاضل درآمد ها و هزینه های آشکار میباشد در صورتی که در نگاه اقتصادی علاوه بر موارد آشکار ، هزینه ها و درآمد های پنهان نیز مورد محاسبه قرار گرفته وسپس درمورد سود آور بودن فعالیتی قضاوت میشود.
به عنوان مثال ممکن است فردی با نگاه حسابداری به خرید کالای کم کیفیت ایرانی بنگرد و خرید آن را مایه ضرر بداند ، در صورتی که این فرد به اثرات مثبت و مزایای پنهانی که همین حمایت از کالای کم کیفیت در اقتصاد دارد توجه ندارد. با خرید کالای ایرانی هرچند کم کیفیت تمامی اثرات مثبتی که تقویت تولید ملی در اقتصاد دارد محقق خواهد شد. و به خاطر به هم پیوسته بودن نظام اقتصادی ، بهبودی حاصل، به طور قطع به خود فرد نیز باز خواهد گشت. به عبارت دیگر اقتصاد یک کشور مجموعه به هم پیوسته ای است که اگر به خوبی کار کند همه از اثرات مثبت آن منتفع خواهند شد. همانگونه که اگر خوب عمل نکند همه متضرر خواهند شد. به عنوان مثال با حمایت از تولید ملی و در نتیجه بهبود شرایط کسب و کار و افزایش اشتغال و کاهش بیکاری و کنترل تورم قطعا رفاه تمامی افراد جامعه رو به بهبودی خواهد گذاشت.
از طرف دیگر هرگز قرار نیست کیفیت کم کالای تولید داخل برای همیشه ثابت بماند بلکه با حمایت از آن و مصرف آن تولید کننده قطعا جهت بهبود کیفیت آن اقدام خواهد کرد چرا که هزینه تحقیق و توسعه که نقش بسزایی در ارتقای کیفیت محصولات دارد بسیار بالا می باشد و تا زمانی که از تولید کننده با خرید محصولات آن حمایت نشود قادر به انجام آن نمی باشد. و درغیر این صورت نباید انتظار افزایش کیفیت در محصولات را داشت.
حال ممکن است این سوال در ذهن خواننده ایجاد شود که چه ضمانتی وجود دارد که با حمایت ما تولید کننده نیز اقدام به ارتقای سطح کیفی محصولات خود نماید ؟؟؟
پاسخ این سوال را میتوان از تاریخ دریافت کرد، در طول تاریخ چند دهه اخیر شما محصولی رو نمی توانید بیابید که با حمایت و مصرف آن توسط مردم کیفیتش بهتر نشده باشد! مگر یک کالا که آن هم استثنا بوده و از موضوع ما خارج می باشد.
جدای از تمامی مطالب مطرح شده زمانی که تاریخ پر فراز و نشیب کشور های مهم اقتصادی و صنعتی را مطالعه میکنیم به این نکته پی میبریم که این کشور ها پیشرفت نکرده اند مگر آنکه کالای تولید شده در کشور خود را اگرچه کم کیفیت تر از کالای خارجی و با قیمتی به مراتب بالاتر مصرف کرده اند.
از شرق تا غرب از ژاپن تا آلمان همگی با تاسی به این الگو پیشرفت کرده اند. و اکنون این راه پیش روی ماست.
بنابراین با توجه به مطالب مطرح شده می توان به این جمع بندی رسید که تقویت تولید ملی نقش غیر قابل انکاری در اقتصاد کشور دارد و از طرفی تا زمانی که این چرخه توسط مصرف تکمیل نگردد نمی توان انتظار بهبود در وضعیت اقتصادی کشور را داشت.