آیا زن ها فرشته اند؟
سوالی که مدت هاست ذهنم بهش مشغول شده این سواله که آیا زن ها فرشته اند؟ واقعا فرشته اند یا…
توصیف یک روز:
پرده اول: هنوز گیسوان سپید و برفی رنگ زن یا بهتر است بگویم پیرزن منشی رئیس دانشکده مدیریت دانشگاه شهید بهشتی را که با لحنی آرام وبا طمانینه در حالی که زلف به باد داده بود تا شاید من وامثال من را که جوانی نوخاسته بودم به باد دهد در یاد دارم وقتی به من می گفت که دکتر وقت ندارد و این حرفا من که به موهای سپید و براق زن خیره شده بودم(البته نگاه اول) با خودم فکر می کردم که آیا زن ها فرشته اند؟
پرده دوم قبل از پرده اول: در راه که به سمت دانشگاه بهشتی می رفتم روی پل مدیریت(نام یک پل) از جلوی ایستگاه اتوبوسی که همیشه صبح و شام دختر هایی با تیپ های عجق وجق روی آن منتظر هستند تا به مرادشان برسند عبور می کردم از شانس خوب ما دقیق یادم هست که سه دوست دختر(سه دختر که با هم دوست هستند)خوش تیپ ایستاده بودند و انتظار می کشیدند. من هم طبق معمول همچون بچه مثبت ها داشتم به پایین نگاه می کردم و در این فکر بودم که کفش بند دار به درد نمی خورد و باید برای بار بعدی بی بند بخرم ناگهان از یکی از آن دوستان دختریا دختران دوست صدایی شنیدم که چه موهای قشنگی به به…به به… ودیگردخترانِ دوست هم تایید فرمودند که بله به به…به به…از آنجا به سرعت گریختم به دلایلی…. ولی در حین گریختن به این سوال فکر می کردم که آیا واقعا زن ها فرشته اند؟
پرده سوم بعداز پرده اول ودوم: در راه بازگشت از دانشگاه بهشتی درشرایطی که برف سنگینی هم آمده بود و در نوع خود لیزبازار فوق العاده ای ایجاد شده بود هفت هشت پله مانده بود که از پل عابر پیاده ای که روی پل مدیریت است به پایین برسم که سقوط آزاد کردم وبه شکل بدی در حالت نشسته بقیه پله ها را به پایین سلیدم(سرخوردم) تا زمین خوردم و متوقف شدم درهمین حالت بودم که باز چند دوست دختر از آنجا می گذشتند که قیافه درست و درمانی هم نداشتند وقتی حال نزار و داغون من را دیدند همه باهم ندایی سردادند که آخیییِی!!!!!!!!! آن جا هم درهمان حال وروز به یاد دغدغه ذهنی ام افتادم که آیا زن ها فرشته اند یعنی اینان فرشته هایی بودند که…. بعد ها کار بالا گرفت و همیشه هر مونثی در خیابان می دیدم با خودم فکر می کردم که آیا واقعا او فرشته است یا… هنوز هم این سوال ذهن بنده را به خودش مشغول کرده که آیا زن ها فرشته اند یا اینکه فرشته ها زن اند یا این که کدامشان کدامشان است…
شاید هم ما با یک اشتباه لفظی مواجه هستیم و مادر ها فرشته اند یا به قول معروف فرشته زیر پای مادران است و مادران زیر بهشتند یا فرشته ها مادرند یا زیر فرشته بهشته… خلاصه قاطی کردیم رفت اگر کسی می تواند گره گشایی کند حال چه از خواهران محترم یا برادران کمک کند؛ کمک…کمک…
البته تا آنجایی که من می دانم فرشته ها گرچه کارگزاران خداوند متعال هستند و موجوداتی دوست داشتنی و نماد زیبایی ولطافت و همه امورعالم را برعهده دارند و کارها را به طور منظم و دقیق انجام می دهند تاجایی که گفته می شود هر قطره باران را فرشته ای به پایین می آورد ولی هیچ گاه دیده نمی شوند در واقع خود را در معرض دید دیگران قرار نمی دهند هر چند که حجاب کامل اسلامی هم داشته باشند!!! یعنی بازی در نمی آورند و تریپ روشنفکری بر نمی دارند که ماحتما باید با حجاب اسلامی در جامعه حضور یابیم و خود را اثبات کنیم که می شود با چادر و حجاب اسلامی هم مهندس عمران ومعماری شد و کلاه ایمنی بر سر کرد و در پروژه های ساختمانی حضور داشت وکار کرد!!! فرشته ها سعی می کنند تا جایی که ممکن است وظایف خطیر خود را که تمام امور عالم است بدون جلوه گری و حضور آشکار و فیزیکی در جامعه صورت دهند با این حرف آخر زن ها هم به نظر این حقیر سراپا تقصیر می توانند فرشته باشند بلکه چیزی آنورتر…
مصطفی بیاتی
یاعلی
