این روزها بازار انتخابات مثل تمام روزهای تمام انتخابات ریاست جمهوری در سالهای گذشته، حسابی داغ است و از رسانه های دیداری و شنیداری، مکتوب و غیرمکتوب، دیجیتال و غیردیجیتال گرفته تا دیدار دوست و آشنا و رفت و آمدهای خانوادگی بالاخره بخشی از مطالب مورد بحث و گفتگو متعلق به همین ماجراست و طبق معمول در این آشفته بازار تبلیغات انتخاباتی از جمله افرادی که عزتی ناگهانی پیدا می کنند زنان و جوانان هستند! به ناگه رگ غیرت کاندیداها برای حقوق زنان بیرون می زند و همگی نگران آیندۀ جوانان وطن می شود.
به گزارش فرهنگ نیوز،سابق براین، شروع این موضع گیریها از سخنرانی های حتی پیش از موعد تبلیغات بود و بعد هم که به صورت مستقیم در ایام تبلیغ کاندیداها مواضعشان را در مورد زنان طرح می کردند. اما از آخرین دور انتخابات ریاست جمهوری که همسر یکی از نامزدها مستقیم و چه بسا فعال تر از خود او(!) وارد عرصه اجرایی و تبلیغاتی شد گویا باب جدیدی را در امر حضور و تاثیر همسران نامزدها باز کرد! همین می شود که در این دوره از هنگامۀ ثبت نام در وزارت کشور، شاهد حضور بسیاری از کاندیداها به اتفاق همسرشان هستیم. دیگر حضور در میتینگ ها، همایش ها و احتمالا ستاد مرکزی تبلیغات که جای خود دارد. و این حضور گویا قرار است شاهدی باشد بر اهمیتی که نامزدها برای زنان و نظرات آنها قائلند و لابد اطمینانی که به توانمندی فکری، مدیریتی و حتی اجرایی آنها دارند.
اما به نظر می رسد یک نکته اینجا مغفول مانده! آیا این عرصه اصلا محل حضور زنان است؟! آیا این نوع از اهمیت به زن که مثلا در ثبت نام تان در ستاد انتخابات او را با خود همراه کنید اصلا جنبه ی اهمیت دارد یا بی اهمیتی؟! به نظر می رسد یکی از سخیف ترین و سطحی نگرانه ترین دیدگاه ها این است که حضور زن را تا حد یک حضور در فضایی اداری و اجرایی پایین بیاوریم! یکی نیست بگوید آقایان محترم، ستاد اجرایی انتخابات، پارک و رستوران نیست! اتاق فکر ستاد تبلیغاتی¬تان هم نیست! ثبت نام هم یک امر پیچیدۀ نیازمند هم فکری نیست! یک روال اداری معمول است که می روی ثبت نام می کنی و تمام! نمیدانم آیا جز استفادۀ ابزاری از همسر می توان عنوان دیگری بر این کار گذاشت! انگار نه انگار که رهبرمان چندی پیش از حضور اجرایی زنان انتقاد کردند و فرمودند این مایۀ مباهات نیست و زنان باید بیشتر درگیر فضاها و فعالیت های فکری و فرهیخته باشند.
در مورد شعارهای تبلیغاتی هم اوضاع بهتر از این نیست. از جمله افتخارات یکی از کاندیدها انتخاب ده درصدی زنان از بین مدیران زیرمجموعه اش بوده، حال آنکه ایشان در جایی دیگر اشاره کرده اند که مهم ترین مسئولیت یک زن مادری است و جالب است که ایشان این رسالت مهم را با وظیفۀ سنگین مدیریت یک زن چطور جمع می کند. به نظر می رسد بسیاری از کاندیداها چنان درگیر فراهم کردن شرایط انتخاب شدن هستند که خیلی از اصول را از یاد می برند و شگفتا که چطور فرهنگ جامعه نیز در مورد حضور زنان دستخوش نگرش و بینش رجال سیاسی ما می شود!
در این میانه، تنها افسوس باقی می ماند. افسوس نافهمی بسیاری از زنان و مردان سیاسی و غیرسیاسی در قبال نگرش عمیق و نکته بینانه رهبر فرزانۀ انقلاب! افسوس تنهاییِ بزرگ مردی که هنوز، حتی افرادی که امکان حضور در جایگاه ریاست جمهوری نظام را دارند نیز از درک بینش ها و نظراتش ناتوانند!!! کاش حتی در بحبوحۀ تبلیغات، نگرش اسلام به زن، توصیه های حضرت آقا و دین خود را به کسب آرای بیشتر نفروشیم و شأن زنان را تا هرجایی که منافع¬مان اقتضا می¬کند پایین نیاوریم. آمین!