چراغ کارهای فرمالیته در مورد «سبک زندگی اسلامی» چگونه روشن شد/
هنوز یک روز از سخنان مهم رهبر معظم انقلاب در مورد ضرورت تبیین و ترویج اصول و چارچوبهای «سبک زندگی اسلامی» نگذشته است، اما در همین یک روز برخی از مدیران و مسئولین فرهنگی سعی کردهاند با صدور انواع دستورالعملها و تشکیل انواع کارگروهها و کمسیونهای فرمالیته، این سخنان مهم رهبری را در مسیر عملی شدن نشان دهند، در حالی که سخنان روز گذشتهی رهبر انقلاب در تقابل جدی با بسیاری از پروژههای در حال انجام همین مسئولین است.
در همین راستا، «جواد شمقدری» رئیس سازمان سینمایی امروز دستورالعملی را به شرح ذیل خطاب به «جلیل عرفان منش» معاون امور آثار سینمایی و سمعی و بصری سازمان سینمایی صادر کرده است که با توجه به پروژههای مهم در دست ساخت سازمان سینمایی از اهمیت خاصی برخوردار است:
جناب آقای جلیل عرفان منش
معاون محترم امور آثار سینمایی و سمعی و بصری
با سلام
روز بیست و چهارم مهرماه در تاریخ انقلاب اسلامی روز ماندگاری خواهد شد و شاید بتوان گفت سنگ بنای تمدن نوین اسلامی در این روز گذاشته شد، بر این اساس انتظار میرود سخنان حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص پیشنیازهای رسیدن به تمدن نوین اسلامی و همچنین مراقبت از عناصر مخرب فرهنگ مهاجم غرب و مراقبت از دام تحجرگرایی و سکولاریسم پنهان به عنوان دستورالعمل شوراهای صدور پروانه ساخت و نمایش مد نظر قرار گیرد.
لازم است نسبت به استخراج محورهای مباحث فوق جهت اطمینان و اتقان در تصمیمسازی و اقدامهای عملی بعدی کار ویژهای صورت پذیرد.
بدیهی است در این راستا از مشاورت و نظر دلسوزانه همه نخبگان و کارشناسان دلسوز عرصه فرهنگ و هنر و به خصوص سینما استفاده شود.
این دستورالعمل از آنجایی مهم است که چندی قبل مهمترین پروژهی در حال انجام سازمان سینمایی، پروژهی «لاله»، دقیقا به دلیل موضوع «ترویج سبک زندگی غربی» مورد انتقاد بسیاری از انقلابیون قرار گرفت و در نهایت هم ساخت آن با وجود تمام مخالفتها و حتی بر خلاف پیگیریهای کمیسیون فرهنگی مجلس، با پافشاریهای شخص جواد شمقدری متوقف نشد و هماکنون نیز ساخت آن ادامه دارد.
حاشیههایی که بود
در زمان اوج بحث فیلم «لاله» در رسانهها حسین شریعتمداری در سرمقالهای جنجالی در مورد پروژهی لاله نوشته بود: «اکنون سؤال این است که آیا سمبل و نماد زن مسلمان ایرانی، دختری است که در مسابقات بینالمللی «رالی» شرکت میکند؟! و آیا از نگاه این برادر- متاسفانه سادهاندیش- نشانه تجدد و زندگی مدرن، شرکت این دختر خانم فرضی در مسابقات اتومبیلرانی است؟! آیا اینگونه «نمادها» دقیقا همان نمادهایی نیست که آمریکا و متحدانش برای ایران آرزو میکردند و انقلاب اسلامی این آرزو و دهها آرزوی مشابه دیگر نظیر «انتخاب دختر شایسته»! و… را بر باد داد؟ چرا باید از کیسه ملت و از بیت المال مسلمین برای تحقق آرزوهای بربادرفته و الگوهای ویرانگر غرب وحشی هزینه کنیم؟ و تازه، این اهانت آشکار به شخصیت زن مسلمان ایرانی را مقابله با تبلیغات سوء آمریکا و متحدانش علیه زنان افتخارآفرین کشورمان بنامیم؟!».
محمدحسین نیرومند- معاون سینمایی سابق حوزه هنری- هم که از مخالفان سرسخت سوژه و موضوع فیلم بود در یادداشتی به این نکته اشاره کرده بود که: «در شرایطی که در دهه اخیر سالی نیست که هالیوود فیلمی علیه جمهوری اسلامی نسازد و در اوضاع و احوالی که گسترش اندیشههای اسلامی و انقلابی ملهم از انقلاب اسلامی ایران، بیداری اسلامی کشورهای مسلمان خواب را از چشم استکبار ربوده است. انتخاب چنین موضوعی از سوی این دوستان انقلابی بسیاری را شگفت زده کرده است! شاید دست اندرکاران تولید این فیلم پس از سی چهار سال به دنبال قرائت جدیدی از شعر «از خون جوانان وطن لاله دمیده» باشند! انقلابیترین کشور دنیا یعنی ایران اسلامی چند فیلم علیه همانهایی که همه ساله علیه ما فیلم میسازند فیلم ساخته است؟ تقریبا هیچ! این در حالی است که بیش از هفتاد و پنج درصد بودجه تولید فیلم در کشور توسط دولت و نهادهای انقلابی پرداخت میشود.
اینکه از صد و اندی فیلمی که اکثرا با بودجه دولتی در کشور ساخته می شوند تعداد یکی دو فیلم سالانه با رویکرد انقلابی و جهت اکران در سینماهای کشورهای اسلامی که بیداری اسلامی ساخت قدرت را در این کشورها تغییر داده است، تولید شود، نمیتواند انتظار بیجایی باشد. اما به عنوان یک فرد مطلع ناامیدانه عرض میکنم این خواست معقول که اتفاقا از مطالبات مقام معظم رهبری نیز هست با وجود مدیران فرهنگی موجود، نه فقط در حوزه معاونت سینمایی ارشاد بلکه در سایر نهادها امکان تحقق نخواهد یافت! آنچنانکه در سی سال گذشته تاکنون این امر محقق نشده است.»
شمقدری در حالی در یک دستورالعمل فرمالیته به معاون خود امر کرده است که سخنان رهبر عنوان به عنوان دستورالعمل شوراهای صدور پروانه ساخت و نمایش مد نظر قرار گیرد که ایشان در گذشتهی نهچندان دور با لجاجتی اعجاببرانگیز در مقابل طیف گستردهی مخالفان انقلابی فیلم، مهمترین و پرخرجترین پروژهی در حال ساخت مجموعهی تحت امر خود را اثری قرار داد که ترویج سبک زندگی غربی یک بانوی اتومبیلسوار است.
در حالی که مقام معظم رهبری پیش از این در دیدار با بانوان نخبه فرموده بودند که: «این هنری نیست که زن کار مردانه را تقلید کند. نه، زن یک کار زنانه دارد که ارزش آن از هر کار مردانهای بیشتر است. امروز دستهای به شدّت مشکوک موج ضد ارزشی را در دنیا به راه انداختهاند که در همهجا هست و درکشور ما هم متأسفانه در گوشه و کنار دیده میشود. اینها میخواهند زن را وادار کنند به این که بشود یک مرد. این را کسر شأن زن میدانند که چرا فلان کارها را مرد میکند، زن نکند. این کسر شأن است؟ نگاه به این مسأله نگاه غلطی است. این را عیب میگیرند که چرا شما میگویید که زن، زن است و مرد، مرد است. خب مگر این طور نیست؟! شما دلتان میخواهد که ما بیاییم بگوییم که زن یک مرد است. آنوقت بشود یک مرد مصنوعی؛ کپی دوم مرد. این چه افتخاری است برای زن؟ افتخار برای زن این است که یک زن باشد، یک زن کامل، یک مؤنث کامل. درمقام ارزشگذاریهای والا اگر نگاه کنیم این ارزش یک زن کامل بودن از یک مرد کامل بودن کمتر که نیست در مواردی قطعاً بالاتر و بیشتر هم هست».
سخنان رهبر انقلاب و یک سوال بیپاسخ در فیلم ویژهی جناب شمقدری
در سخنان روز گذشتهی رهبر انقلاب جز بحث اهمیت تبیین و ترویج سبک زندگی اسلامی نکتهی دیگری نیز وجود داشت که خوب بود جناب شمقدری قبل از صدور دستورالعمل خود به آن نیز توجه میکرد.
رهبر انقلاب روز گذشته بخش مهمی از سخنان خود را به تببین اهمیت هنر به ویژه هنرهای نمایشی برای حکومتهای غربی و استفادهی غرب از ابراز هنر برای ترویج سبک زندگی خود اختصاص دادند و فرمودند:« یکى از نکاتى که باید در مواجههى با دنیاى غرب کاملاً به آن توجه داشت، عامل و ابزار هنرى است که در اختیار غربىهاست. اینها از هنر حداکثر استفاده را کردهاند براى ترویج این فرهنگ غلط و منحط و هویتسوز؛ بخصوص از هنرهاى نمایشى، بخصوص از سینما حداکثر استفاده را کردهاند. اینها به صورت پروژهاى یک ملت را تحت مطالعه قرار میدهند، نقاط ضعفش را پیدا میکنند، از روانشناس و جامعهشناس و مورخ و هنرمند و اینها استفاده میکنند، راههاى تسلط بر این ملت را پیدا میکنند؛ بعد به فیلمساز، به فلان بنگاه هنرى در هالیوود سفارش میکنند که بسازد و میسازد. بسیارى از فیلمهائى که براى ماها و براى کشورهائى نظیر ما میسازند، از این قبیل است.»
در حالی که مسئولان سازمان سینمایی با خوشحالی هرچه تمامتر در روزهای گذشته اعلام میکردند که همین دستگاههای فرهنگی غربی حاضر شدهاند بیش از نیمی از خرج فیلم لاله را بپردازند. شفیع آقامحمدیان مدیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی که تهیهکنندهی ایرانی فیلم است در جایی گفته است که: « من بهعنوان یکی از تهیهکنندگان این فیلم سینمایی به کرات گفتهام که طرف ایرانی فقط دو و نیم میلیارد از هزینه ساخت این فیلم را میدهد و بقیه هزینه ساخت فیلم با بودجهای است که به پروژه تزریق میشود.»
البته جمال شورجه که از حامیان سرسخت فیلم است در مصاحبهای در مورد اهمیت فیلم گفته است:« فیلم سینمایی”لاله” نشان دهنده دختر ایرانی است که توانسته به عنوان یک قهرمان ایرانی در عرصه بینالمللی خوش بدرخشد. به اعتقاد من سوژه این فیلم یک سوژه روز جهانشمول است که میتواند بخش عمدهای از تبلیغات علیه ایران مبنی بر عدم وجود تمدن و تجدد در زندگی شهرنشینی را خنثی کند. باور افکار عمومی دنیا درباره زن ایرانی این است که او آزادی عمل و استقلال در فعالیت اجتماعی ندارد و یا حتی اجازه رانندگی ندارند. با این اوصاف گمان میکنم پروژه سینمایی لاله میتواند پاسخی به تمام شبهات مطرح شده در این خصوص باشد. با توجه به مطالعهای که داشتم این پروژه را ملی میدانم. پروژه لاله در نظر دارد ارتقا، اقتدار، ظرفیت و توانمندیهای ایران اسلامی را به رخ جهانیان به خصوص غربیان بکشد. در کمتر فیلمهایی که درباره ایران در خارج از کشور نمایش داده میشود واقعیتهای ایران اسلامی نشان داده میشود اما در پروژه لاله حقایق کشورمان بیان میشود.»
با این حساب یعنی باید قبول کرد که تهیهکنندگان خارجی حاضرند علاوه بر تقبل نیمی از هزینههای ساخت فیلمی که تماما بر ضد فعالیتهای سیسالهشان در تخریب چهرهی جمهوری اسلامی است و قرار است چهرهای دیگر از انقلاب اسلامی به نمایش درآورد، در اکران گستردهی جهانی این فیلم نیز کمک کنند تا همه با چهرهی واقعی ایران اسلامی آشنا شوند! به نظر دوستان معاونت سینمایی قبول این موضوع کمی سادهانگارانه نیست؟
آنهم زمانی که در روزهای اخیر تجربهی تلخی مانند «یک خانواده محترم» را پشت سر گذاشتهایم. آیا در آن فیلم هم سادهانگارانه تصور نمیکردیم فرانسه در فیلمی در راستای ترویج ارزشهای دفاع مقدس سرمایهگذاری کرده است؟ نتیجه چه شد، در نهایت جمهوری اسلامی متضرر شد یا فرانسه؟ آیا قرار است دوباره شاهد همان آبروریزی باشیم؟ با این وجود که این نکته را هم میدانیم که پیش از این حتی شبکهی بیبیسی هم به سراغ ساخت مستندی از زندگی «لاله صدیق» رفته است و همین نشان میدهد که زندگی این خانم راننده چقدر به معیارهای شبکهای مانند بیبیسی نزدیک است.
کلام آخر:
بحث فیلم «لاله» تنها یک نمونه است از دهها فیلمی که هر ساله در تضاد با «سبک زندگی اسلامی» و در ترویج مستقیم «سبک زندگی غربی» ساخته میشود. اما بحث مهم در این مسئله این است که سخنان مهم روز گذشتهی رهبر انقلاب نیز مانند دهها صحبت دیگر ایشان، دستمایهای نشود برای کارهای سطحی و فرمالیتهی مسئولین. فعلا جناب شمقدری اولین کسی هستند که چراغ بحثهای فرمالیته و بینتیجه را روشن کردهاند. بعد از ایشان البته مجلس نیز با تشکیل «کمیسیون ویژه سبک زندگی» و یا « تهیه طرح جامع تغییر سبک زندگی توسط کمیسیون فرهنگی» نشان داد که میخواهد با این مسئله نیز مانند «جنگ نرم» و «جهاد اقتصادی» و «تولید ملی» و…… کاملا سطحی و بینتیجه برخورد کند. البته امیدواریم که اینگونه نشود.
/p