دولت محترم باید در این مدت در جهت اقتصاد مقاومتی به جای نگاه به بیرون و التماس از کدخدا به سرمایهها و تواناییهای شگفت آور این ملت توجه مینمود. باید تلاش میکرد سرمایههای خوابیده را که بسیار عظیم تر از سرمایههای خارجی است، به چرخه تولید و سرمایه گذاری وارد میکرد.
در هفته گذشته مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از نخبگان، نارضایتی خود را از روند پیشرفت اقتصاد مقاومتی ابراز کردند و دل بسیجیان از ناخشنودی رهبرشان به درد آمد.
اما مقصر این ماجرا یعنی پیشرفت نامناسب اقتصاد مقاومتی کیست؟ مردم یا دولت؟ بی شک در این ماجرا تمام اقشار مقصرند؛ هرچند بعضی تقصیر کمتری دارند؛ چراکه هرکس وظیفه و نقشی را که باید در زمینه تحقق اقتصاد مقاومتی ایفا میکرد به خوبی انجام نداد.
از ناحیه ما مردم آن گونه که شایسته بود به وظایف خود عمل نکردیم. به اندازه کافی از تولید ملی وکالای ایرانی حمایت نکردیم. اسرافهای خود را در زمینههای مختلف مثل انرژی، مواد غذایی و… کنار نگذاشتیم. سرمایههایمان را که باید وارد جریان تولید و سرمایه گذاری میکردیم، همچنان خرج تجملات و کالاهای لوکس میکنیم. و هزار کار نکرده دیگر که باید انجام میدادیم و متاسفانه به خوبی انجام ندادیم.
اما از طرف دیگر دولت نیز تقصیر بزرگی در کند بودن تحقق این سیاست کلان دارد. مشکل اساسی این است که دولت محترم فعلی باور لازم به ایجاد اقتصاد درون زا و تکیه به نیروی پرتوان داخلی ندارد. مشکل اصلی تفکر اعضای دولت ماست که آبشخور این تفکر نظرات روشنفکرنمایانی نظیر محمود صریح القلم (مشاور رئیس جمهور) است که در کتاب خود مینویسد: «اگر ما میخواهیم با دنیا تعامل داشته باشیم باید بدانیم که مفهوم “استقلال” یک مفهوم پوچ و بی معنی است و باید از استقلال صرف نظر کنیم.» این گونه به راحتی مفهوم بزرگ استقلال را که ملت شریف ایران چند دهه برای رسیدن به آن جنگیدند و خون دادند به سخره میگیرد. و حتی پا را از این فراتر میگذارد و میگوید: «ما برای تعامل با دنیا نباید اسلام را در تمامی ابعاد آن در کشور پیاده کنیم.»
این تفکر غلط هرگز منجر به ایجاد یک اقتصاد قوی، مستقل، عزتمند، درون زا و متکی بر اراده عظیم ملت، یعنی اقتصاد مقاومتی، نخواهد شد. در دو سال و نیم گذشته دولت فعلی به جای تلاش واقعی در زمینه اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی، “بسته خروج از رکود” را تدوین و دنبال کرده است. بسته ای که تضاد آشکار با اقتصاد مقاومتی ندارد و در عمل منتظر است تا کدخدا اندک چیزی در کف دست خواهشگر دولت ما بگذارد. با وجود گذشت بیش از دوسال از پیگیری این طرح هیچ موفقیتی در خروج از رکود و ایجاد رونق اقتصادی احساس نمیشود. ای کاش دولت به جای پیگیری این بسته ناموفق، سیاستهای اقتصاد مقاومتی را، که راه حل قطعی اقتصاد بیمار ماست، به طور جدی اجرایی میکرد.
دولت محترم باید در این مدت در جهت اقتصاد مقاومتی به جای نگاه به بیرون و التماس از کدخدا به سرمایهها و تواناییهای شگفت آور این ملت توجه مینمود. باید تلاش میکرد سرمایههای خوابیده را که بسیار عظیم تر از سرمایههای خارجی است، به چرخه تولید و سرمایه گذاری وارد میکرد. همچنین واردات بی رویه کشور را کنترل میکرد و از ورود کالاهای لوکس و غیر ضروری جلوگیری میکرد. دولت و رسانه ملی باید در جهت ترویج فرهنگ و گفتمان اقتصاد مقاومتی و تببین بندهای آن برای مردم، سعی و کوشش میکردند. ای کاش دولت با دیپلماسی اقتصادی که از بندهای اقتصاد مقاومتی است به جای التماس از استکبار جهانی، در کشورهای منطقه بازار مناسبی برای تولیدکنندگان داخلی به وجود میآورد. از دیگر کارهایی که دولت میتوانست انجام دهد اصلاح نظام بانکی بود؛ که با اصلاح نظام بانکی میشد کارخانهها و کارگاههای تولیدی تعطیل شده را احیا کرد و به چرخه اقتصاد بازگرداند. و هزار کار نکرده دیگر که دولت میتوانست انجام دهد.
هر چند که این سیاستها و اقدامات متناسب با آن باید زودتر از اینها صورت میگرفت اما هنوز هم دیر نشده. باید برای تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی و ایجاد یک اقتصاد درون زا، پرقدرت و پررونق، همه با هم، دولت و مردم و همه اقشار هم دل و هم زبان شویم و با تمام توان تلاش کنیم تا به جای رنجش خاطر رهبر عزیزمان شاهد خشنودی و لبخند او باشیم.
مهدی سرمست