تصویر نفاق در “پروانه” حرف امروز جامعه است/ پیروزی در انتخابات اما نه به هر قیمتی
به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی سریال “پروانه” با حضور منصور سهرابپور تهیهکننده، جلیل سامان کارگردان، محمد افسری فیلمبردار، حامد کمیلی، سارا بهرامی، نیما رئیسی، الهام چرخنده، فرشید نوابی و شهرام عبدلی بازیگران عصر روز گذشته یکشنبه 22 اردیبهشت در فرهنگسرای فردوس برگزار شد.
سامان در این نشست با بیان اینکه اصل موضوع قصه و درام و پرداختن به نیازهای آن است و به این ترتیب دیگر عناصر شکل می گیرند، درباره مقطع تاریخی سریال “پروانه” اظهار کرد: قرار نبود سازمان مجاهدین را نقد کنم یا توضیح دهم که فعالیتهایش پیش از انقلاب چطور بوده است. در واقع زمان پخش “ارمغان تاریکی” بود که یکی از دوستان مدیر تولید ماجرایی از افراد سازمان مجاهدین گفت که به شدت تاثیرگذار و آن لحظه آنقدر زیبا بود که تصمیم گرفتم قصهای را بر اساس آن بنویسم.
وی که از بروز مشکل در زمینه پخش سریال و وارد کردن چند ممیزی به قسمت آخر خبر داده بود، تصریح کرد: اگر قسمت آخر را دیده بودید بیشتر میتوانستم توضیح بدهم که کل قصه براساس کدام لحظه شکل گرفته و من تمام “پروانه” را برای روایت کدام صحنه تعریف کردهام.
کارگردان “ارمغان تاریکی” درباره شکل گیری این سریال توضیح داد: کسی برایم ماجرای یک روحانی را تعریف کرد که با سوختن صورت همسرش تصمیم میگیرد دیگر نبیند تا همسرش اذیت نشود. اگر من این قصه را میساختم شاید شعاری از آب درمیآمد. حتی در مقطعی به نظرم رسید به جای روحانی یک جانباز را در چنین موقعیتی قرار دهم اما احساس کردم از کسی که جانش را گذاشته، انجام چنین کاری بعید به نظر نمیرسد، بنابراین تصمیم گرفتم از آن سوی ماجرا به این سو برسم.
از ازدواج تشکیلاتی تا عشق آرمانی
وی ادامه داد: بنابراین داستان یک ازدواج تشکیلاتی در ذهنم شکل گرفت که بدون هیچ عشقی رخ میدهد و کم کم به یک عشق آرمانی تبدیل میشود. پرداختن به این سوژه از این بُعد دراماتیکتر بود. بنابراین قصه مجید را روایت کردم که در سازمان مجاهدین توسط بشرزاد شستشوی مغزی داده شده و قانع میشود بُمب کار بگذارد. امیر آقایی هم نقش بشرزاد را با قدرت بازی کرد…
سامان درباره پایانبندی “پروانه” توضیح داد: دوستان نقطه نظراتی داشتند و پایان دیگری به نظرشان میرسید که به “پروانه” الصاق شود اما من گفتم لزومی ندارد.
آسیبشناسی روحانیت با سیدحسن
کارگردان فیلم سینمایی “وقت بودن” در بخش دیگری از این نشست تصریح کرد: 250 سال دیگر هم بخواهم فیلم بسازم میخواهم حرفی برای گفتن داشته باشم. در سریال روحانی به نام سید حسن را میبینید که آسیب شناسی روحانیت امروز ما است، کسی که خودش کارهایش را انجام میدهد، درِ خانهاش به روی مردم باز است، بسیار عمیق فکر میکند و…
وی یادآور شد: بنابراین اگر شخصی در فیلمنامه طراحی میشود این اتفاق با توجه به مستندات تاریخی طوری شکل میگیرد که حرفی برای امروز داشته باشد.
سامان در پاسخ به خبرنگاری که به او برای بازی گرفتن خوب از بازیگران به او تبریک میگفت و معتقد بود بهترین بازی هر کدام در کارنامهشان “پروانه” خواهد بود، گفت: اصطلاح بازی گرفتن را دوست ندارم. کار، هنر خودشان بود و من تنها زمانی که بازیگر از نقشش فاصله میگیرد به او توصیه میکند به نقشش برگردد. بازی گرفتن غلط است اما راهنمایی و کمک بازیگران مهم است تا آنها به نقششان نزدیک شوند.
نفاق و تغییر ایدئولوژی حرف امروز جامعه است
کارگردان “پروانه” درباره مستندات تاریخی سریال اذعان کرد: تمام کار بر اساس مستندات تاریخی است. برای مثال شخصیت عاطفه، از فاطمه فرتوک زاده گرفته شد که نحوه خودکشی او نیز به همین شکل بوده است و من با تغییراتی که لازم بود آن را دراماتیزه کردم.
وی درباره نسبت حرفهای سریال با جامعه امروز تصریح کرد: اینکه ما از نفاق بیشتر لطمه میخوریم حرف امروز است و اگر سریالی حرفی از امروز نداشته باشد قابلیت چندانی هم نخواهد داشت. “پروانه” آسیبشناسی موقعیتهای معاصر بود. برای مثال در آن به موضوع تغییر ایدئولوژی اشاره میشود؛ اگر در جامعه دقت شود زمینه تامل برای مخاطب امروزی وجود خواهد داشت.
فاصله گرفتن مجاهدین از پاکی و عمل گرا شدن
سامان تأکید کرد: از طرفی اگر کسی در تاریخ بوده که کار خوبی کرده نباید بگوییم تطهیر او ممنوع است. افرادی در سازمان مجاهدین بودند که جنگیدند و شهید شدند. سال 54 اوج انحراف فکری آنها بود که با تغییر ایدئولوژی مارکسیست شدند. در سریال به این موضوع پرداختیم. در ابتدا دیدید که عاطفه و مراد شخصیتهای پاک تری هستند اما کم کم از این پاکی فاصله میگیرند و آرمان گرایی و عمل گرایی را جایگزین میکنند. تا آنجا که حتی عاطفه وقتی همسرش را به دکتر میبرد و او حاضر نمیشود معالجهاش کند تصمیم به قتل مراد میگیرد.
وی ادامه داد: آنها دست به کارهای سنگینی میزنند که در ذهن خودشان درست است، مثلا عاطفه چادرش را برمیدارد. البته منظور ما از چادر حجاب بود و نمیتوانستیم بیش از برداشتن چادر را نمایش دهیم.
پیروزی نه به هر قیمتی هر در انتخابات
کارگردان “پروانه” با اشاره به یکی از سکانسهای این سریال، بیان کرد: تفکر سیدحسن در یکی از سکانسها مهم است. زمانی که امیر پیش او میرود و ماجرای کیف و کشته شدن پیرزن را تعریف میکند. سیدحسن آن موقع از جنگ صفین میگوید که امام علی (ع) میتوانسته آب را بر معاویه ببنند اما او پیروزی را به هر قیمتی نمیخواسته است. البته این شعار فقط درباره سازمان مجاهدین نیست. ما هم ممکن است در چنین شرایطی قرار بگیریم. یا حتی یک کاندید ریاست جمهوری.
سامان تصریح کرد: همه چیز از فیلمنامه شروع میشود. بعد از تصویربرداری جزئیات در تدوین شکل میگیرد. بعد به صداگذاری میرسیم و فکر میکنیم بهتر است امیر چه موسیقی گوش دهد، پروانه چه؟ شخصیت پردازی باید به خوبی شکل بگیرد و در این زمینه از طراحی صحنه تا نور دخیل است و همه چیز باید در خدمت این باشند که اتفاقات به درستی رخ دهند.
ناگفتهها ناگفته میمانند…
وی درباره سرنوشت پخش قسمت آخر از تلویزیون و مشکلات گفت: ناگفته زیاد است و ناگفته هم میماند اما امیدوارم قسمت آخر هم به خوبی پخش شود مگرنه از کار در تلویزیون مایوس میشوم.
این کارگردان در پاسخ به اینکه خود را سریال ساز میداند یا فیلمساز، گفت: من نه فیلمنامه نویسم، نه سریال ساز نه فیلمساز. من صاحب یک اندیشه هستم که اگر قرار باشد در قالب سریال ساخته شود این فرمت را برایش لحاظ میکنم. اگر قرار باشد سینمایی باشد “وقت بودن” را میسازم و گاهی هم شاید بخواهم چهار کلمه حرف بزنم و آن را در وبلاگم بنویسم.