پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

تقدیم به جاوید االاثر متوسلیان

images

ای با نَفَس امام خو کرده

زان رایحه کسب آبرو کرده

سرمست ز باده کلام او

توفیق شهادت آرزو کرده

یک قوم تو را شهید می‌خوانند

یک قوم تو را اسیر می‌دانند

اما چه کنم که ناجوانمردان

تصویر تو را ز خویش می‌رانند

ای بلبل در چمن نگنجیده

ای یوسف در وطن نگنجیده

ای نور دو چشم پیر کنعانی

زندانی در وطن نگنجیده

ای کاکل غرق خون بر آشفته

در بوته آزمون برآشفته

تو کیستی؟ آنکه نور نوشیده

پیراهنی از حضور پوشیده

تندیسه غیرت و جوانمردی

بر ظلمت شام غم خروشیده

من کیستم؟ آنکه در وطن مانده

در بند حجاب خویشتن مانده

چشمی به در امید خشکیده

در حسرت بوی پیراهن مانده

ای زمزم کوثری مرا دریاب

وی پنجه حیدری مرا دریاب

دستانم هر تپش عطش دارد

وی لطف برادری مرا دریاب

دریاب که بی تو سخت درماندم

در مصر غم تو در به در ماندم

از پیرهنت حوالتی بفرست

بی برگ عبور پشت در ماندم

ای جبهه به خاک جبهه‌ها سوده

در معرکه‌ها دمی نیاسوده

وی اسوه استقامت و ایثار

در مصر شکنجه‌ها نفرسوده

ای گمشده حصار پیچیده

وی ماه به شام تار پیچیده

دستان کدام فتنه رویت را

در پرده‌ای از غبار پیچیده؟

شعر از : مرحوم محمدرضا آقاسی

اخبار مرتبط