ازدواج نکردن، و نیز با وجود استطاعت مالی و جسمی، بچّهدار نشدن، در مرام یهود گناه شمرده میشود. تنها جائی از جهان که کنترل زاد و ولد، و شعارهای «فرزند کمتر، زندگی بهتر» تحقّق نمییابد و نخواهد یافت، اسرائیل است.
اساساً پذیرفته شده که هر خانواده بایستی حدّاقل چهار بچّه داشته باشد. میزان حقّ اولاد پرداختی به کارمندان زیاد است و بچّۀ زیاد موجب کاهش انواع و اقسام مالیاتها میشود. حتّی کارمندان بازنشستهای که دارای فرزند بیشتری هستند، حقوق بازنشستگی بیشتری میگیرند.
بنا به عقائد مذهبی، ازدواج باعث تسلسل نسل بنی اسرائیل و مانع محو آنها میشود. قبل از مراسم نکاح، دختر و پسری که برای ازدواج با هم نامزد شدهاند، به ملاقات خاخامی که مسؤولیّت جاری نمودن عقد آنها را بعهده گرفته است میروند. قبل از هر چیز خاخام، اساس دین یهود و اهمّیّت زندگی زناشوئی را در اجتماع یهودی به آنان یادآور میگردد، و از آنها برای حفظ آداب واصول دینی، واجرای کلّیّۀ وظائف محوّله قول میگیرد.
در مورد ازدواج مسؤولیّت خاخامها نامحدود است. خاخام به تشخیص خودش، قادراست ازدواج های نامناسب وناهماهنگ را بهم بزند، و از انجام آن جلوگیری کند.
خاخام، پس از استماع سخنان شهود و آشنایان، و پس از اطمینان از صحّت گفتههای آنان، صیغۀ عقد را جاری نموده، زوجین را تبریک گفته، دعای مناسب را میخواند.» [1]
و امّا از جهت مهاجرت: میدانیم که در ابتدا جمعیّت یهودیان حزب اسرائیل، در حدود دو هزار تن بودند و اینک بر اثر اهتمام شدید و تأکید بلیغ بر مهاجرت از جمیع نقاط جهان به سرزمین های اشغالی به پنج میلیون و دویست و هشتاد هزار تن بالغ گشتهاند. تنها از کشور شوروی، یک میلیون نفر را به انجا هجرت دادهاند.
منبع : 598