جریانهای شبه روشنفکری «هفت» سوم خرداد را فتح کردند!
جریان ایجاد شده در هفت سوم خرداد اگر پاسخی درخور نداشته باشد می تواند سرآغاز خروج سینما از دایره گفتمان انقلاب اسلامی شود تا جاییکه جریانهای ارزشی و اخلاق مدار حتی جرأت ورود و نقد نداشته باشند. گروه فرهنگ و هنر ـ هبت اله شیری: ساخته سینمایی پیمان معادی در حالی این روزها در سینماهای کشور اکران می شود که محتوای فیلم برای بسیاری از دغدغه مندان اخلاق مدار جامعه جای بحث و تاسف فراوان باز کرده است. به گزارش بولتن نیوز، برف روی کاج ها در برنامه هفت سوم خرداد با حضور تهیه کننده فیلم و دو منتقد موافق و مخالف بررسی شد، اما آنچه در پایان برنامه به جای ماند باز هم تصویر دیگری از مظلومیت نگاههای اخلاق مدار و مذهبی در سینما و هنر در سالروز فتح خرمشهر بود، به نظر می آید برخی پس از آنکه از فتح خرمشهر های ایران پشیمان شده اند ، فتح قله های فرهنگ و هنر این مرز و بوم را نشانه گرفته باشند که نمونه ای از آن در برنامه هفت دیده شد. برف روی کاج ها آنقدرها جای نقد دارد که صدای علی مطهری را در کمسیون فرهنگی مجلس درآورد و وی در گفت و گو با همشهری 24 گفت : “کل پیام این فیلم این بود که اگر مردی رفت و ارتباطی با زن دیگری برقرار کرد، مشروع یا نامشروع – آن زن هم حق دارد برود با مرد دیگری ارتباط برقرار کند. فیلم قصد دارد القا کند که این یک واکنش طبیعی است و هر وقت مردی چنین کاری بکند، زن شوهردار هم حق دارد برود با یک مرد بیگانه رابطه برقرار کند. خب این با اسلام سازگار نیست. این که رفتار آن مرد درست است یا نه، بحث دیگری است. ولی اینکه زن شوهردار چنین رفتاری بکند قابل قبول نیست. اگر از این وضع که پیش آمده ناراحت است، باید ابتدا طلاق بگیرد. اما فیلم میخواهد بگوید حالا که این بلا سر خانم آمده، او هم خیلی طبیعی میرود با مرد دیگری. این خیلی بد است. این فیلم میتواند خانوادهها را تحریک کند. خانمها میبینند و میگویند وقتی سینمای جمهوری اسلامی چنین رفتاری ترویج میشود پس لابد اشکالی ندارد همین نشان میدهد فیلمنامههای ما توسط آدمهایی نوشته میشود که بر این مباحث مسلط نیستند.” مسعود فراستی نیز درباره برف روی کاج ها گفت:” نوادگان هالیوودی آدم را از خیانت متنفر میکند اما برف روی کاجها خیانت را سمپاتیک می کند!” بسیاری از نظرات دیگر کارشناسان فرهنگی و هنری در مورد اولین ساخته سینمایی معادی، دیدگاههایی مشابه را مطرح می کنند اما هنگامی که حسینی منتقد مخالف فیلم می خواست در برنامه هفت از محتوای فیلم سخن بگوید، نه تنها نمی توانست کلام خود را تمام کند! که ژستهای منتقد موافق فیلم با لبخندی توهین آمیز (که تو نمی دانی و من فقط می فهمم) اجازه نمی داد که او بتواند نقدهایش را به خوبی بیان کند. جریان ایجاد شده در هفت سوم خرداد اگر پاسخی درخور نداشته باشد می تواند سرآغاز خروج سینما از دایره گفتمان انقلاب اسلامی شود تا جاییکه جریانهای ارزشی و اخلاق مدار حتی جرأت ورود و نقد نداشته باشند. هفت سوم خرداد پر از دیدگاهها و نظرات عجیب و غریب بود، برای نمونه در قسمتی از برنامه منتقد موافق فیلم به حسینی می گوید شرع را وارد مسایل فیلم نکند و هنری بحث کند!! و یا در جایی دیگر از وی می خواهد به کانت تأسی کند! این منتقد که فیلم معادی را بازتاب جامعه می داند با پاسخ حسینی روبرو می شود که در جامعه ما کم نیستند انسانهای خوب و کسانی که به اعتکاف می روند و … اما اجازه ندادن مجری و منتقد موافق به حسینی برای تکمیل سخنانش، نشان داد هنوز اخلاق و مذهب در جامعه ما مظلوم است. هر چند باید اجازه بیان نظرات موافق و مخالف فیلمها در رسانه ملی فراهم شود اما نباید اجازه داد کسی که دغدغه مندانه به دنبال اخلاق و مذهب است به دولتی بودن و یا حمایت از جایی دیگر متهم شود، اجازه سخن گفتن نداشته باشد و . . . مظلومیت گفتمان انقلاب اسلامی در عرصه سینما محصول برنامه هفت روز مقاومت، ایثار و پیروزی بود، زنگ خطری برای مسئولین که اگر مراقب نباشند عرصه های فرهنگ و هنر را کسان دیگری فتح خواهند کرد