پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

درباره نظریه سینمای اشراقی شهید آوینی

 آوینی از جمله سینماگران و مستندسازانی بوده است که علاوه بر ساخت مجموعه‌های مستند در باب مطالعات تئوریک نیز کارهای بسیاری انجام داده است و ضمن فعالیت جدی در زمینه Aviny.com-(05)فیلمسازی مستند از سال 1359 تا هنگام شهادت، مدت سیزده سال را به تحقیق در زمینه سینما پرداخته و مقالات سینمایی بسیاری در این باره نوشته است.

نظریه سینمای اشراقی شهید آوینی

وی نظریه خود را تحت عنوان سینمای اشراقی مطرح می‌کند. در ادبیات عرفانی اشراق و حکمت اشراقی ناظر به تعالیم شیخ اشراق است که بر تابش نور و فیوضات الهی بر قلب و روح آدمی اشاره می‌کند. شهید آوینی با عناوینی همچون سینمای دینی و اسلامی مخالف بود و اعتقاد داشت با بیان صوری دیانت در سینما نمی‌توان به تجربه دینی قائل شد اما با تصرف در جوهره تکنیک می‌توان نوعی استعلا را در سینما یافت. در همه فیلم‌ها تاکید اساسی و اصلی شهید آوینی، حتی قبل از آموزش تکنیک سینمایی به اعضای گروه، حول محور تهذیب نفس و نحوه ارتباط معنوی با حقیقت بوده است که جمله هنرمند باید آیینگی بداند، تایید اهمیت این امر در نظر او دارد.

به تعبیر آوینی تجربه اشراقی این است که انسان چنان به حقیقت تقرب حاصل کند که حجاب نفس انسان برداشته شود و دیگر میان او و عالم هیچ حجابی وجود نداشته باشد. در نتیجه اگر واقعیت بیرونی صورت سینمایی یابد، ذات خویش را از دست می‌دهد و تبدیل به امری مضاعف و انتزاعی می‌شود. بنابراین می‌توان گفت براساس نظریه آوینی بیان اشراقی در سینما نیازمند انسان اشراقی است که محدودیت‌های زبانی در بیان را به حداقل برساند.
آوینی اشاره می‌کند که قصه، توهم و واقعیت هر یک می‌تواند به تنهایی تماشاگر را در دنیای فیلم غرق کند. به نظر وی شناختن و به کار گرفتن عوامل جذابیت شرط لازم و ضروری فیلمسازی است. همه فیلمسازان با این هدف اثری را خلق می‌کنند که برای مخاطب خود جذاب باشد اما فرق یک فیلمساز پای‌بند به دین با سایر فیلمسازان در این است که وی به اخلاق حسنه در فیلم‌هایش اهمیت وافری می‌دهد و آموزه‌های دینی نقش مهمی در شکل دهی به اثر وی دارند.

مهم‌ترین مؤلفه‌های موجود در تئوری سینمای اشراقی

نظریه سینمای اشراقی شهید آوینی که در عرصه تئوری‌های سینمایی به یکی از مهم‌ترین‌ رویکردهای نظری سینمایی مشهور است دارای مولفه‌هایی است که در ذیل به بخش مهمی از آن اشاره می‌شود؛
– مطابقت با واقعیت و دوری از نفسانیات سینماگر و بازیگران
– تاکید بر گفتار و کلام، از این روی که کمترین فاصله را با معانی دارد
– پرهیز فیلمساز از تخصص‌های غیرایمانی مدارس فیلمسازی، از این روی که این آموزش‌ها سینماگر را از حقیقت و واقعیت دور می‌سازد
– تاکید بر فطرت الهی انسان
– تاکید بر ساحت ایمانی و عرفانی واقعیت‌ها
– تاکید بر سادگی و دوری از پیچیدگی
– تاکید بر شجاعت ایمانی به معنی غلبه بر هواء نفس
– پرهیز از نمایش مطلق تکنیک و تکنولوژی
– پرهیز از جذابیت‌های کاذب
– پرهیز  از قدرت طلبی
– پرهیز از موسیقی غالب از این روی که موجب ایجاد فضایی مصنوعی می‌شود و از آشکار شدن واقعیت جلوگیری می‌کند
– تزکیه نفس فیلمساز و عوامل آن به گونه‌ای که به وحدت شهودی با حقیقت دست یابند
– نمایش زیبایی‌ها و حذف شرارت‌هایی که جنبه نفسانی دارند
– اتحاد فیلمساز با ابزار فیلمسازی مانند هماهنگی دوربین با چشم انسانی که در مقابل هر واقعیتی عکس العملی واقعی نشان می‌دهد
– حالت آیینگی پیدا کردن در برابر خداوند و حقیقت و واقعیت و حتی فناء در خداوند و وحدت با حقیقت و واقعیت اصیل و حقیقی

عروج

اخبار مرتبط