هرچند تنفس آقای صانعی در فضای سیاسی مسموم آن دوران با صدور برخی فتاوای شاذ و بیپایه، خود را نشان داد اما او هرگز اجازه بروز منویات استحالهشده خود دستکم در فضای سیاسی را نداد تا اینکه در جریان فتنه 88 رسما و آشکارا شانه به شانه دیگر انقلابیون خسته و پشیمان داد و شد مرجع تقلید بیبیسی و صدای آمریکا.
شاید برای بسیاری از ناظران سیاسی که درباره سابقه انقلابی آقای صانعی کنکاش چندانی نکرده بودند، مواضع اخیر او تعجببرانگیز نبوده باشد اما وقتی در گذشته وی ریز شویم به واقعیتهایی میرسیم که تحول عظیم درونی در آقای صانعی مایه شگفتزدگی خواهد بود.
ولایتمداری شیخ یوسف صانعی و تبعیت محض او از رهبر معظم انقلاب آن هم در روزهای اولیه زعامت ایشان، از جمله واقعیتهای جالب توجه در گذشته نه چندان دور زندگی این روحانی خبرساز است.
آقای صانعی در سخنرانی مراسم شب هفت رهبر کبیر انقلاب اسلامی در قم، تصریح میکند: من به عنوان یک مسئله شرعی می گویم که تخلف از فرمان آیت الله خامنه ای گناه و معصیتی است بزرگ و رد بر او، رد بر امام صادق(ع) و رد بر امام صادق(ع) رد بر رسول الله (ص) و رد بر رسول الله(ص) رد بر الله و موجب خروج از ولایت الله و ورود به ولایت شیطان است و طبق روایت عمر ابن حنظله در باب ولایت فقیه رد بر او در حد شرک به الله است و اما حفظ و تقویت آیت الله خامنه ای هرچه بیشتر تایید و تقویت شود اسلام و انقلاب اسلامی و حوزههای علمیه و فقه و قران تقویت شده است. تایید ایشان یک واجب الهی است نه یک مستحب. مسئله کیان اسلام و عظمت اسلام است، مسئله یک امر جزئی نیست و عدم تایید ترک واجب است و ترک واجب موجب معصیت و خروج از عدالت است. تا نبض مسلمین در دست ولیفقیه که جانشین از طرف امام معصوم است نباشد، این بدبختیها وفشارها ادامه خواهد داشت.
ارزش قانون اساسی ما به امضاء مقام رهبری است
ولایت فقیه در همه چیز حاکم است و می تواند خلاف هر مقرری و آئین نامهای را بگوید.حتی می تواند خلاف قانون و مصوبات مجلس را هم بگوید اما ولیامر معمولا این کار را نمیکند.اما براساس اساسنامهها ، آئین نامهها ، قانون و حتی قانون مصوب مجلس هم حاکم است و بالاتر از آن ارزش قانون اساسی ما به امضاء مقام رهبری است والا اگر روزی امضای مقام رهبری از روی قانون اساسی برداشته شود آن قانون اساسی ارزش ندارد. میزان ما میزان الهی است چون در رابطه با مقام رهبری است و اگر یک روز رابطهاش با مقام رهبری و ولیامر قطع بشود میشود نظام طاغوتی … حاکمیت ولیامر همه جا است و برهمه چیز مقدم است و هیچ چیز نمی تواند مقام ولی امر را تهدید کند و هرجور حکم کند همان معتبر است و تخلف از او گناه و معصیتی کبیره است و هنگامی که ولیامر حکمی داد نهتنها هیچ احتیاجی به نظر دیگران نیست بلکه مراجعه به دیگران معصیت و خلاف شرع است.مراجعه به دیگران ایستادن در مقابل مقام رهبری و تضعیف آن مقام است.مراجعه به دیگران یعنی قبول نکردن حرف مقام رهبری است و قبول نکردن حرف مقام رهبر برمی گردد به قبول نکردن حرف مقام ولی عصر(عج).پس نه تنها مراجعه به دیگرام احتیاج نیست بلکه معصیت و خلاف شرع است…. انقلاب ما را تمرکز قدرت مرجعیت به نتیجه رسانده است.
آقای صانعی که آن زمان دادستان کل کشور هم بوده است، اضافه میکند: امروز ائمه معصومین و حضرت ولی امر(عج) در این مملکت حاکمند و همه قدرتها بدست اسلام و قران است و ما اگر بخواهیم رستگاری دنیا و آخرت را پیدا کنیم، باید حاکمیت امام را حفظ و به گفتههای ایشان عمل نمائیم … امروز صحبت کردن علیه جمهوری اسلامی صحبت کردن علیه اسلام، رسول الله ولی امر(عج) است و اگر به این نظام و حاکمیت ضربه بخورد به اسلام ضربه خورده است و این تنها نظامی است که مسئولین آن با همه مشکلات برای رضای خدا و رضایت امت انجام وظیفه می کنند …
سخنان آقای صانعی درباره قوه قضائیه و ضدانقلابیون هم جالب توجه است: امروز قوه قضائیه منسوب به حکومت ولایت امر(عج) است و در سراسر کشور دادگاهها و دادسراهای ایران بر طبق موازین اسلامی حدود اسلامی ، قصاص و تعزیرات را اجرا میکنند و قاضی موظف است بر طبق قانونی که اسلام دارد و مجلس تصویب کرده و مردم پذیرفتهاند عمل کند … ضدانقلابیون که در زندانها هستند، معمولا توبه پذیر نیستند.اینها چون مار زخم خوردهای هستند که به محض آزادی افعی می شود.
جهان