پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

سخنی از سر صفا ، به آقای آصفی

به گزارش دزمهراب به نقل از انصارحزب الله دزفول، حضور فرماندار محترم دزفول در جمع مردم به ویژه جوانان و دانشجویان؛ خود را در معرض پرسشگری نسل حقیقت جو و عدالت خواه قرار دادن امری نیکو و پسندیده و شایسته تسری به سایر مسئولان شهری است .

آسیب شناسی این دیدارها و تجربه اندوزی از آن کمک خواهد کرد این گونه نشست ها با هزینه کمتر و سود بیشتر ، فضای همدلی و همگرایی را در شهرستان افزایش دهد و در تلطیف تعامل و تضارب افکار و اندیشه ها موثر باشد .

تلاش راقم این سطور آن است که با بهره گیری از دیدگاه های مقام معظم رهبری که معیار و شاخص برای همه دلدادگان انقلاب و اسلام است با فرماندار ویژه دزفول که قطعاً در همین دایره می گنجد سخن گوید تا همگی گامی به پیش نهیم و به دور از حاشیه سازی ها به دزفول و تعالی آن بیندیشیم . در تبیین این مدعا به نکاتی چند اشاره می شود :

1- شناخت عمیق جریان های موجود در دزفول بویژه برای فرماندار ضروری است .پیچیدگی جریان های سکولار که غالباً در لباس دین و با تابلوی اعتقاد به جمهوری اسلامی فعالیت می کنند ، آنجا روشن می شود که دانسته شود مبلغان اندیشه های ضد اسلامی سروش که کارش به نفی وحیانی بودن قرآن کریم کشیده در دانشگاه های دزفول فعال و مشغول یارگیری از میان جوانان هستند و البته در این نشست تعمداً بر ذکر نام یکی از این عناصر تاکید می شد .

جالب خواهد بود که فرماندار محترم ؛ پرونده آشوبگران فتنه 88 در دزفول را از نظر بگذراند ، قطعا تعجب خواهد کرد . پس بهتر است بگذارد سران این جریان در چنین جلساتی با تابلو و پرچم خود نظر گاه های خود را بیان کنند تا به راحتی ضمیر مرجع خود را بیابد و فرماندار ناخواسته تربیون آنان نشود .

2- طرح دیدگاه فرماندار محترم درباره سران فتنه بویژه آقای خاتمی در فضای عمومی اگر دستورالعمل بالادستی نباشد ،قطعا ناشی از نادرستی محاسبه و ضعف تحلیل ایشان است . اگر دیدگاه ایشان واقعاً همان است که بیان کرده اند کدام ضرورت و مصلحت اقتضا می کند سخن اپوزیسیون و جریان برانداز که دقیقاً در نقطه مقابل دیدگاه های نظام بویژه رهبری قرار دارد ، از زبان یک فرماندار شنیده شود ؟ آیا عبور از خطوط قرمز نظام و اپوزیسیون نمایی، یک ارزش است و آیا این روند به آرامش و سلامت و پیشرفت شهر لطمه نمی زند؟

آیا طرح این مطالب ، فرماندار را از جایگاه نماینده عالی دولت به تریبون یک جریان خاص تبدیل نمی کند ؟ و آیا در این صورت دزفول و مردم آن در چنبره مسایل حاد سیاسی آسیب نمی بیند و قطار پیشرفت دزفول  در ایستگاه رکود و جمود و بیکاری و نا امنی متوقف نمی شود ؟ و از همه مهمتر خاتمی را ظرفیت ملی دانستن قلب واقعیت نیست ؟

رهبر عزیز انقلاب ابهام فرماندار محترم را درباره حصر سران فتنه بر طرف کرده است . آن جا که در پاسخ به آقای دکتر علی مطهری فرمودند : ” جرم اینها بزرگ است و اگر امام بزرگوار (ره) بودند شدیدتر برخورد می کردند و اگر اینها محاکمه شوند حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعاً شما راضی نخواهید بود “

آیا فرماندار محترم از این دیدگاه بی اطلاع بوده است ؟ از دیگر مواضع روشنگرانه رهبری عزیز در طول این پنج سال چطور؟

چون نگارنده فرماندار محترم را چهره ای ولایت پذیر می داند ، امیدوارست با آوردن برخی دیدگاه های رهبری که در بازه زمانی بعد از فتنه بیان شده است ، دیدگاه خود را بر صراط رهبری و آهنگ حرکت ایشان تنظیم کنند و خود را هزینه کسانی نکنند که برای نظام هزینه ایجاد کرده اند :

–   در فتنه 88 نظام تکذیب شد و مورد تهمت قرار گرفت و رای مردم از نظر عده ای نفی شد .

–   گناه بزرگ فتنه گران ، قابل اغماض نیست . آنان برای خود اسباب بدبختی و سرشکستگی در زمین و ملاء اعلی شدند .

–  در سال 88 برخی خطای بزرگی مرتکب شدند و کشور را در لبه پرتگاه قرار دادند ؛ دروغ گفتند و نقاب از چهره شان افتاد . “

–  وهمین رهبر بزرگوار می پرسند : چرا اردوکشی خیابانی کردند . صد بار سوال کردیم چرا ؟ این را جواب نمی دهند

3- آقای فرماندار ! سخن درباره عملکرد آقای خاتمی در جریان فتنه بسیار است و در این باب مستنداً کتابها نوشته شده است . کسی که در جمع دانشجویان می گوید ، خاتمی ظرفیت ملی است ” آیا در همراهی و تایید و حمایت عوامل این فتنه بزرگ که منجر به شهادت ده ها نفر شد توسط آقای خاتمی تردید دارند ؟

آیا ملاقات آقای خاتمی با سوروس ، سرمایه دار صهیونیستی و ملقّب به پدر کودتای مخملی را نفی می کنند ؟

دلیل این ملاقات با کسی که شهرتش به حمایت از جریان های برانداز در کشور هایی است که نظام همسو با آمریکا ندارند چیست ؟

آیا سفرهای متعدد آقای خاتمی در اریبهشت 88 به عربستان ،مصر،مغرب ،تونس ،قطر و ملاقات با ملک عبدالله مقبور، و دریافت کمک از آنها بی اطلاعند ؟ لطفا اعترافات سیدمحمدابطحی را یکبار مرور کنند .

حضور همه جانبه آقای خاتمی در اردوکشی های خیابانی و سخنرانی در جهت ملتهب کردن فضا و تشکیل کمیته صیانت از آراء با هدف تشکیک در سلامت انتخابات و همراهی تام و تمام با جریان برانداز، ظرفیت ساز برای چه کسانی بود ؟

چرا مثلث شوم آمریکا،انگلیس و اسرائیل در حمایت صریح از این جریان برانداز هم پیمان شدند؟ نتانیاهو چه کسانی را بزرگترین سرمایه اسرائیل خواند ؟ شیمون پرز چرا علناً گفت آن ها نمایندگی از اسرائیل با رژیم اسلامی می جنگند و چرا اصحاب فتنه هرگز در برابر این رسوایی بزرگ حمایت دشمنان ، موضع گیری نکردند ؟

اعترافات سید محمد ابطحی از عوامل فتنه و رئیس دفتر خاتمی در دوران ریاست جمهوری، بیانگر اندکی از واقعیات است . آنجا که گفت : این حرف را از سر اعتقاد می زنم ، آقای موسوی از سر نادانی ، آقای خاتمی از سر خیانت و آقای هاشمی از سر انتقام گیری وارد این ماجرا شدند “

آن که اندکی از این حقایق را بداند جفای خاتمی و امثال او را به نظام از جنس نقد مشفقانه و داشتن دیدگاه متفاوت نمی داند  و او را ظرفیت ملی نمی شمارد و بلکه او را در قامت یک برانداز می بیند

4-تطهیر چهره هایی با آن حجم از جفا و خیانت غیر ممکن است . مردم ما در بند اشخاص نیستند که اگر بودند به بنی صدری که رای مثبت دادند پشت پا نمی زدند . از منتظری که قائم مقام رهبری اش می خواندند روی برنمی گرداندند و . ..

آقای فرماندار ؛ بسیارند کسانی که روزی و کیل و وزیر و معتمد و محترم و مورد حمایت مردم بودند و اکنون بر سفره معاویه ها نشسته اند. کجایند سازگارها ،افشاری ها ، حلقه لندنی ها ، حلقه کیانی ها ، سروش ها ، کدیورها ،گنجی ها ،علی اکبر موسوی خوینی ها ،مزروعی ها ، مهاجرانی ها ،بهنود ها ،مخمل باف ها ، نوری زاده ها و ده ها و صدها نفری که روزگاری با اقبال مردم مواجه بودند و اکنون به ماموریت تیز کردن خنجرهایی مشغولند که بناست از پشت به جان و روح این ملت فرو رود ؟

آقای فرماندار با حمایت اهل فتنه از خاتمی و هم پیمانان او با هدف تضعیف جایگاه نظام و رهبری صورت می گیرد و گرنه اگر خاتمی و امثال او از عملکرد خود توبه کنند سنگ دشمنی همین حامیان امروزش را خواهند خورد

5-   اما فرمودید ،افرادی بیکارند و به موسیقی حمله می کنند ….. اگر سمفونی بتهوون را با دقت گوش دهید بالاتر از هزار کتاب توحید است .

آیا منطقی است برای بیان اهمیت موسیقی کلاسیک ، بزرگ نمایی کنید و از ارزش و اهمیت کتب توحیدی که در راس آن ها قرآن و نهج البلاغه است بکاهید ؟

چه تضمینی وجود دارد آن توحیدی که با سمفونی بتهوون می آید ، انواع چندصدگانه سبک های موسیقی پاپ ، راک و متال و رپ و… به شرک نگراید ؟

و چرا مسئولان عادت کرده اند به جای حل معضلات اساسی شهر بویژه بیکاری بالا و امنیت شکننده به دنبال آن باشند که تب کنسرت های مختلط و بدون نظارت را به جان مردم بیندازند و نیاز کاذب تولید کنند ؟

آیا ترویج موسیقی از جمله وظایف فرماندار است ؟و آیا کنسرت های برگزار شده همگی از جنس کنسرت های توحیدی اند و جمع حاضر را به مراتب بالای توحید ارتقاء داده اند ؟

در دوران حاکمیت اصلاح طلبان و صدارت دکتر معین بر دانشگاه ها ، همین تب در دانشگاه ها بالا گرفت و مقام معظم رهبری اینگونه گلایه کردند :

” در دانشگاه های کشور ترویج موسیقی می شود که نباید بشود . ترویج موسیقی کاری است برخلاف مذاق اسلام ، درست است که هر نوع موسیقی حرام نیست ، اما ترویج موسیقی معنایش این نیست که یک موسیقی را که حرام نیست می گردند با دقت پیدا می کنند و آن را تعلیم می دهند یا ترویج می کنند . این نیست . درست عکس این است . در موارد بسیاری عکس این است . “

برای موفقیت فرماندار شهرمان که میزبان او هستیم دعا میکنیم و امیدواریم در حل مشکلات کلیدی دزفول موفق باشند و دچار حاشیه نشوند.

 

اخبار مرتبط