پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

قدرت و هواخواهی رسانه ای

000001

برخی از دوست داران تاریخ در حسرت اند که ای کاش ما نیز می توانستیم زندگی گذشتگان خود در 1000 سال پیش را آن گونه که خودشان فیلمبرداری کرده اند، می دیدیم. کاش یکی از صحابه پیامبرصلی الله علیه وآله یا یکی از سربازان کوروش به کمک موبایلش تصاویری برای امروز ما به جا گذاشته بود….! معتقدان به تکنولوژی رسانه ای جدید نسل های آینده مردم ایران را مردمان خوشبختی می دانند که دیگر نیاز نیست برای آشنایی با اجداد خود به کتب و طومارهای کاتبان حکومتی رجوع کنند. اگر در نظام های سیاسی پیشین، تاریخ نگاران درباری وظیفه ثبت پیشرفت ها و فتوحات خاندان پادشاهی را برعهده داشتند امروزه این وظیفه سیاسی برعهده دوربین هایی است که مشروعیت سیاسیون را تضمین و بلکه تامین می کنند. هویت و منطق نوشتاری و مکتبی گذشته جای خود را به تعاملات و حافظه بصری داده است. تا دو دهه پیش خانواده ایرانی برای یافتن هویت تاریخی خود به تورّق آلبوم های خانوادگی و جمعی خویش مشغول بود و امروز می تواند با کمک یک دوربین کوچک، زندگی خصوصی و تجربه هایش را مستند کرده و مانند پادشاهان ادوار گذشته در بایگانی تاریخ ثبت کند.

در این شرایط عشق ها و نفرت ها، دوستی ها و دشمنی ها، کامیابی ها و ناکامی ها، و سایر عرصه های زندگی اجتماعی با تصویری که دوربین ها برای مردم نشان می دهند گره می خورد. برخی اندیشمندان ارتباطات تا جایی برای رسانه نقش ارزش آفرینی قایل شده اند که اساسا تصویرنمایی رسانه ای را آفرینش واقعیت و به تعبیری “فراواقعیت” خوانده اند. براساس مفهوم وانمایی بودریار ما دیگر نمی توانیم حلقه ربطی بین حقیقت وافسانه، واقعیت و وانمایی، سطح وعمق بیابیم. رسانه قادر است هر آنچه رخ نداده در باور شما بگنجاند و هر رخدادی را در گورستان تاریخ دفن کند. از نظر بودریار جامعه انسانی، زندانی رسانه ای می شود که بالاجبار واسطه او و واقعیت شده است.

طبیعی است که این سطح کارکرد، ظرفیت کتمان حقیقت و تغییر واقعیت را به دنبال دارد. پیوستگی سیاست و قدرت با رسانه از جمله مواردی است که واقعیت را به بحران خواهد کشاند. غفلت از این نکته روشن و ساده همان چیزی است که چرخه عمر سیاسیون گذشته را کوتاه کرده و از اینرو دولتمردان کنونی برای بازتولید محبوبیت خود به آن دل بسته اند. محدودیتِ به تصویرکشیدن رییس جمهور در مواقع خاصی چون دیدارهای رسمی، ملاقات های خارجی، بازدید خانواده های شهدا و ایثارگران و روایت و مستند و کلیپ های مستمر در به تصویرکشیدن جملات و خدمات و گفتگوهای ایشان، همه و همه یعنی پشتوانه و پشت پرده رسانه ای قوی و این یعنی تلاش برای تسخیر آینده. بنده قصد تایید و یا نفی تلاش های رسانه ای کانون های قدرت را نداشته، بلکه سخن از اتمام رویه ای است که توده مردم، منفعلانه با «نگاه خیره یک سویه» به قاب رسانه چشم دوخته و با شیفتگی در برابر رسانه ی قدرت مدار، توان تفسیر و قضاوت را از دست بدهند. روشن است که نباید کارکرد حاکمیتی رسانه نادیده گرفته شود که رسانه چیزی جز رسانای حق و حقیقت نباید باشد، بلکه سخن از قدرت است که امروزه به کام عده ای و فردا در انتظار دیگرانی است؛ و حق مداری رسانه ای حاکم نخواهد نشد مگر با استقلال رسانه و تقویت مخاطبین آن. تقویت قوه انتقادی مردم در مواجهه با پیام های رسانه ای –فارغ از درون مرزی و برون مرزی و درون جناحی و برون حزبی و…- همان چیزی است که ظرفیت رسانه ای را به فرصتی برای انتقال مفاهیم حق تبدیل خواهد کرد.

اگرچه دوستان ارزشی و دین مدار ما خود را از عرصه تولید رسانه ای فارغ کرده اند، ولی حضور و پایداری در این جبهه ی انتقادی برای همه مقدور است…

اخبار مرتبط