27th، سپتامبر 2013
پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب
اخبار دزفول، خوزستان، جهان
Dezmehrab.ir
زمان انتشار: 27 th سپتامبر 2013 ساعت 8:06 ب.ظ | کد خبر: 7128  

ماه مهر با همه ی مهربونی هاش چند روزیه که شروع شده، بچه ها هم مشغول درس و مشق شون شدن! مهر، همیشه برا دانش آموزا، یه  عالمه خوشحالی با خودش میاره. خودمونم همینجوری بودیم دیگه! کتاب فارسیهم بچه ها دوباره دوستاشونو می بینن، هم بعد از حدوداً سه ماه تعطیلی که حوصله شون سَر میره، دوباره مشغول درس میشن ولی یه خوشحالی دیگه هم به خاطر خریدن کیف و کفش و لوازم تحریر جدیدِ!

اون موقع ها ما هم اول مهر که می شد بعضی چیزای جدید می خریدیم، در حد توان خونواده هامون، در حدی که مامان بابامون اجازه می دادن! اما حالا یه مقداری اوضاع فرق کرده، با اصرارِ بچه ها می خرن تا جایی که جلو دوستشون اِلیسا یا مِلیسا یا جینگیل آلیسا! کم نیارن!!! بچه س دیگه! می بینه، دلش می خواد!

هم دوس داره رو کیفش عکس باربی باشه، هم دوس داره رو جلد دفتراش عکس سیندرلا و سفید برفی و … باشه! این وسط شاید مثلاً مامانش هم نمیدونه که این عکسای خوشکل خوشکل! که هر روز جلو چشم فرزند دلبندشونه گاهی وقتا مفاهیم بد و خطرناکی رو به ذهن بچه شون منتقل میکنه!

… و چقدر آدم دلش  می سوزه برا مامانایی که دم در مغازه می خوان به بچه شون بعضی مسائل تربیتی رو یاد بدن و بگن که عزیزم این چیز به درد تو نمیخوره و … ولی بچه به خرجش نمیره که نمیره! چون دیگه دیر شده و بچه ش این شکلی تربیت شده!

اون موقع ها که ماها دبستان بودیم … خیلی چیزا ساده تر و دوست داشتنی بود: دفتر مشق های ساده که نه دفتر سیمی بودن، نه جلدای خیلی رنگی رنگی داشتن، که هممون هم دوسشون داشتیم، کتاب های فا رسی که هر سال یه شاخه گل به اون گل های رو جلدش اضافه می شد … و ما چقدر باهاشون خاطره داریم  …

به نظر شما، مهر اون موقع ها دوس داشتنی تر و صمیمی تر بود یا مهر حالا؟!

پیامبر(صلی الله علیه و آله) به برخی از کودکان نگریست و فرمود: وای بر فرزندان آخرالزمان از ناحیه پدرانشان! پرسیده شد: ای رسول خدا! آیا از آن رو که پدرانشان مشرک اند؟ فرمود: نه، بلکه از پدرانی که مؤمن اند و به فرزندانشان چیزی از واجبات دینی نمی آموزند، بلکه آنان را از آموختن منع می کنند و به سود اندکی از دنیا که از فرزندانشان به ایشان می رسد، رضایت می دهند و من از آن ها بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.                   (کتاب مفاتیح الحیاه، ص247)

نظر بینندگان
  1. هادی says:

    سلام برشما
    ساده و دلنشین و زیبا بود
    البته به نظرم در این مورد باید روبه جلو حرکت کرد و به جای توستالژی گذشته ایده ای برای همپایی با طرح های رایج داشت. باید نو آفرید و زیبایی خلق کرد تا بتوان به فرزندانمان امید داشت . لذا هم سادگی اون موقع محصولات دوست داشتنی است هم رشد وقدرت انتخاب کودکان این موقع؛ من کودکانی راکه به سختی راضی می شوند-برخلاف گذشته- دوست دارم چون اگر هدایت شوند آینده را تسخیرخواهند کرد.

  2. مصطفی says:

    سلام
    یادش بخیر ولی خودمونیم چه بویی هم داشتن کتابایی که تازه می گرفتیم یه بوی خاصی داشتن که من خیلی دوس داشتم.
    خیلی خودمونی و روان بود این جور نوشته هارو خیلی دوس دارم
    منم یه شعر هدیه می کنم!!!
    دلبسته به سکه های قلک بودیم
    دنبال بهانه های کوچک بودیم
    رویای بزرگ تر شدن خوب نبود
    ای کاش تمام عمر کودک بودیم
    در ضمن بچه های امروز روشنفکر شدن و معمولا طلبکارن حالا چرا نمیدونم!!!!!!!!!!!!!

  3. مهرابی says:

    سلام. مطلبتون مادرانه است و مشخصاً قلم یک زن است و این از نظر من بسیار خوب است. بخشی که خاطره انگیز بود بسیار چسبید. اما مهمترین نکته متن همان زنانه و یا بهتر است بگویم مادرانه بودن است . امیدوارم همین نوع نوشتن را ادامه بدهید و اصلاً علاقه نداشته باشید مثل مردان قلمبه سلمبه بنویسید.
    یا علی

    • ناصر says:

      سلام برادر
      خدایی باش نه مهرابی نه هر لقبی دیگه…

      • تازه وارد says:

        متوجه سخن برادرمون نشدم!!
        پس شما هم فامیلتون رابذارید خدایی
        باباجون یه استعاره واسه مشی فرهنگی گذاشته!

  4. منتقد says:

    تشکر بابت مطلب زیبایتان

  5. آرامش says:

    آقا مصطفی علت طلبکار بودن بچه ها میدونی چیه؟ به نظر من برادرآنها روشنفکر نیستن بلکه گستاخ شدن بخاطر اینکه هر چی میخوان در اختیارشون میذارن بدون تربیت صحیح، دوران خودمون با اینها مقایسه کن پیشرفت وسیله نبود ما و والدین دوست هم بودیم ما مشغول آنا و والدین مسئول تربیت ما ،الان چی دوست بچه ها و مسئول تربیت آنها تلویزیون وکامپیوتر و ماهواره و.. شده و محبت پدر و مادر و جای آنها را برای بچه ها پر کرده وخیلی از والدین اسما والدین هستندو …

  6. بسنه says:

    با سلام
    زمان ما احترام معنی داشت مادر هامون احترام به پدر یادمون میدادند ، قبل از انجام کارها ، تربیت می کردند ، الان نمیدونم چرا رک راست با زبان تربیتی به فرزندان یاد نمیدهند و صحبت نمیکنند که چگونه زندگی کردن بهتر هست. ساده و شیک همیشگی زندگی کردن ، ارامش و زیبایی دو چندان داره .
    خانم چاییده زیبا بود دست نوشتتون . توفیقات روز افزون براتون از خدای منان خواهانم.

    و من الله التوفیق

ارسال نظر

     


-->