نظریه هنری دین مداراز آیت الله جوادی آملی
آیتالله جوادیآملی : برای هنر اسلامی یک قانون اساسی لازم است که فرق بازی، سرگرمی و هنر چیست؟ حال اگر کسی لفظ را عوض کند کافی نیست بلکه واقعا باید بازی به هنر تبدیل شود و تکامل پیدا کند.
البته ممکن است بعضیها هنوز بازیگرند و اهل بازیاند و این هنر شریف را به بازی بگیرند ولی انقلاب زمینه را فراهم کرده چه اینکه یک عدّه کاملاً متحوّل شدند از بازیگری به هنرمندی منتقل شدند.
اگر کسی به صورت پیامبر در این عصر مبعوث میشد، گزاف نبود که با زبان هنر سینما بیاید. اختراع دوربین خدمت اساسی به علم و فن کرده است. جریان دوربین، فیلمسازی و هنر انسان را به درک بعد سوم بسیار نزدیک کردند و بسیاری از کارها را آسان کردهاند.
اگر ادبیات با گفتار مسئله را حل میکرد و تنها با گفتار است اما در دیدار، هم چشم میبیند هم گوش میشنود و تمام ابعاد تأمین است، لذا انسان بهتر میتواند مطلب را منتقل کند.
اگر سرگرمی صرف و بازی به هنر و هنرمند اعتلا نیابد، باخته است و اگر بازیهای سینما و فیلم به هنر تبدیل نشود این فن راه باخت برایش باز است
.
بین بازی و هنر فرق عمیق علمی وجود دارد.
بخش زیادی از اهالی کره زمین که اهل کتاب، کتیبه، حسینیه و مسجد نیستند اما اهل هنر، فیلم، سینما هستند. اهل مجلّه و روزنامههای علمی هم نیستند تا از این طریق رویه مدیریت دنیا عوض شود لذا در شرایط کنونی مهمترین رسانهای که بتواند بازی را به هنر منتقل کند و جلوی این خونریزی را گرفته و حیوان را انسان کند هنر سینما است که حیوان را انسان کند و جلوی این خونریزی را بگیرد.
وی در ادامه بیان داشت: برای هنر اسلامی یک قانون اساسی لازم است که فرق بازی، سرگرمی و هنر چیست؟ حال اگر کسی لفظ را عوض کند کافی نیست بلکه واقعا باید بازی به هنر تبدیل شود و تکامل پیدا کند.
این رشتهها مانند صنعت سینما نظام اندیشه و انگیزهاش هماهنگ است امروز یک سلسله دستورهای علمی است یک سلسله فرمهای اجرایی است که حاکم است. آن استاد و معلّم گاهی نیروی واهمه و خیال است و گاه نیروی عقل است. واهمه و خیال حساب و کتابی ندارد؛ انسان یک جا نشسته حالا در نماز یا در غیر نماز میبینید از شرق سر در آورده به غرب، از غرب سر در آورده به شرق، دوخت و دوز کرده، جنگ و صلح کرده، دعوا کرده، صلح کرده این یک ساعت فکر کرده در واهمه و خیال چیزی در دستش نیست جز یک سوپرمارکت ذهنی. این واهمه و این خیال اگر بخواهند رهبری فیلم و سینما را به عهده بگیرند همین بازیگری و سرگرمی صرف در میآید، ولی همین واهمه، همین خیال، همین متخیّله از بهترین نعمتهای الهی است، اگر صف نماز جماعت تشکیل دادند به امامت عقل و اطاعت کردند، انگیزههای سینما به سمت غیر از بازی و سرگرمی صرف خواهد رفت. آن مطلب عالی معقول را انسان چگونه به مردم عرضه کند؟ اگر به برکت خیال و تصویر و واهمه نباشد، امکانپذیر نیست.
قانون کلی (امر معقول) قابل پیاده کردن نیست، به برکت واهمه، خیال و متخیّله این سه نیرو آن معانی را جزئی میکنند آن صوَر را جزئی میکنند آنها را دوخت و دوز میکنند گاهی از هم جدا میکنند و قابل ادارک عموم عرضه میشود.
وی در ادامه گفت: ما سه نیرو در درون خودمان داریم و جای آنها هم مشخص است به دلیل اینکه به تعبیر مرحوم بوعلی سینا و امثال ایشان که هم در طب کار کرده هم در فلسفه، اگر فلان گوشه مغز آسیب ببیند، ضبط و صوَرش آسیب میبیند ولی ضبط معانیاش محفوظ است یا فلان سلول آسیب ببیند ضبط معانیاش آسیب میبیند اما ضبط صُوَرش قوی است.
آیتالله عبدالله جوادی آملی ادامه داد: مثلا میبینید بعضیها حافظهشان خیلی قوی است، مطالب خوبی حفظ کردند، اصل مطلب را به یاد میآورند اما نمیدانند کجا دیدند، فردی که ضبط صورش قوی است میداند این مطلب در فلان کتاب در فلان صفحه دیده است اما اصل مطلب چیست؟ به یاد نمیآورد. بعضیها واهمهشان قوی است، بعضیها قوّه خیالشان قوی است، بعضیها ده سال قبل یادشان است، بعضیها هستند که آدرس یک ماه قبل یادشان نیست ولی استاد ماهری در مطالب علمی است و معانی را خوب حفظ میکند ولی صُوَر را نمیتواند حفظ کند.
اگر مسئول ضبط معانی که واهمه است، مسئول ضبط صُوَر که خیال است اینها به رهبری عقل کار بکنند، متخیّله که در وسط است معنا را به صورت وصل میکند صورت را به معنا وصلکند. انسان در خیال موجود ده سر درست میکند. انسانِ بیسر درست میکند. اینها کار خیال نیست کار متخیّله است؛ به فرق خیال و متخیله توجه داشته باشید. دوست را دشمن میکند، دشمن را دوست میکند، دوستی و دشمنی، مفهوم است.
زید و عمر صورتاند. متخیله دوستی را به زید نسبت میدهد، دشمنی را به عمرو میدهد این کار، کار متخیّله است همه اینها به امامت عقل در بخش اندیشه اگر کار بکنند از عمیقترین و دقیقترین مطالب علمی از همین فیلمها میتواند به دست بیاید. این مسیر اندیشه هنر سینما باید باشد.
بخش انگیزشی هنر هم که به عقل عملی است. باید طوری باشد که بالاخره مبدأ ملحوظ باشد، معاد ملحوظ باشد، هدف مشخص باشد، اگر این کارها انجام شد یعنی اندیشه عالمانه و عاقلانه و انگیزه بر اساس عقل عملی بود نه بر اساس شهوت و غضب، دیگر بازی صرف در سینما ترقّی میکند به هنر میرسد و میشود هنر.
این مرجع تقلید افزود: به برکت انقلاب این حرفها پیش آمد وگرنه بازی همان بازی بود و سینما شأن هنر پیدا نمیکرد.
وی افزود: اگر در فیلمتان توجهی به این خطبه قاصعه داشته باشید. هم دستتان پر است هم محتوا هنرمندانه است هم اجرایش انشاءالله هنرمندانه است. چون در بحث هنر این سه قسم است که نباید از نظر دور داشته بشود. قسم اول آن است که محتوا هنری نیست ولی اجرا هنری است مثل یک شعر عادی را کسی با آهنگ خوب میخواند. خب محتوا ضعیف است ولی آهنگ خیلی آهنگ خوبی است یا متن سستی است، کسی که خیلی خوشآهنگ است یا صدایش پر است مثل دوبلور خوب میخواند. این اجرایش هنری است اما محتوا ضعیف است.
آیتالله جوادی آملی ابراز داشت: شما بهترین نقش فرش کاشان را روی حصیر پیاده کنید این اجرا هنری است اما محتوا هنری نیست، گاهی به عکس است انسان شعر دقیق و رقیق مولانا یا حافظ را با یک صدای انکرالأصوات بخواهد بخواند. این محتوا هنری است ولی اجرا هنری نیست.
گاهی تلفیق و ترکیبی است از محتوا و اجرا شعر حافظ را با آهنگ خوب میخواند، شعر مولوی را با آهنگ خوب میخواند. این قسمت سوم دستتان پر است انشاءالله
وی افزود: اگر کسی بخواهد بلنداندیش باشد باید اساسی فکر بکند وگرنه همیشه این بازیها وجود دارد.است.
آیتالله جوادی آملی افزود: اگر ما بتوانیم به لطف الهی از بازی و سرگرمی صرف به هنر برسیم آنگاه نشان دادن صورتها هیچ مانعی ندارد، اصل مطلب این است که شما قبلاً نمیدانم در محلّه شما تعزیه بود یا نبود، تعزیهخوانها نمازشبخوان بودند گاهی هم بچهها را میآوردند اینها دعا میخواندند یا آب میآوردند اینها دم میزدند من خودم در دوران کودکی دیدم، اگر هنر باشد نه بازی و لهو لعب، نمازش اول وقت باشد، دیگر وقتی گریم بکند نماز نخواند یا غسل نکند این شخص نمیتواند پیغمبر را نشان بدهد امام حسین را نشان بدهد. آنها همیشه اهل نماز بودند همیشه اهل روزه بودند. اهل نمازشب بودند. اگر هنر باشد هیچ منعی نیست که پیغمبر را نشان بدهند امام را نشان بدهند چه اینکه سالیان متمادی نشان میدادند.
وی اظهار داشت: اما وقتی بازیگری شده در یک فردی بینمازی، بخواهد به صورت قمربنیهاشم در بیاید این هتک است. با بدن پاک باشد بیروزه نباشد اهل روزه باشد اهل نماز باشد آن وقت نشان دادن چهره هیچ منعی ندارد.
در همین مملکت به خاطر دارم جریان معراج را میخواستند نشان بدهند پیغمبر(ص) را نشان میدادند، علیبنابیطالب(ع) را نشان میدادند، فاطمه زهرا(س) را نشان میدادند.
تلخیص از سایت تابناک