به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله دزفول ، آیت الله شیخ رضاسبط الشیخ انصاری ، رئیس حوزه علمیه سب الشیخ انصاری دزفول روز پنج شنبه اول اسفندماه در جمع نمازگزاران مسجدصاحب الزمان – جنوبی دزفول در سخنانی به اهمیت امربه معروف و نهی ازمنکر در جامعه به خیانت ساکتین در این خصوص پرداخت و از تک تک آحاد جامعه و بویژه مسئولان خواست تا نسبت به حفظ ارزشهای دینی و اسلامی دغدغه داشته و در جامعه صریحا به منکرات واکنش نشان دهند.
مشروح سخنان ایشان بدین شرح است:
در آیه ۱۶۴ سوره مبارکه اعراف ، خداوند مردمان قوم مربوط به بنیاسرائیل را مستقم به سه قسم فرمودند و این سه قسم همواره در طول تاریخ هرجامعه ای صادق است؛ افراد یک جامعه به طور کلی خارج از این سه قسم نیستند.
1- فاعلین
2- ساکتین
3- ناهین
مراد از فاعلین آن کسانی هستند که مرتکب کارهای خلاف میشوند و در راس کارهای خلاف، کارهایی است برخلاف رضای خدا باشد. زیر پا گذاشتن حدود الهی است و بعد سایر مسائل، یعنی نادیده گرفتن یک سری قوانین وضعی مربوط به یک جامعه مدنی.
ساکتین آنانی هستند که شاهد کارهای خلافی از سوی خلافکاران هستند ولی بیتفاوتند، خودشان کارهای زشت را انجام نمیدهند ولی در مقابل آنان (فاعلین)ساکتند.
*ناهین فقط برای رضایت خدا اقدام می کنند
یک گروه اندکی باقی میماند که از آنها به «ناهین» تعبیر میشود یعنی کسانی که نهی کننده از زشتیها میباشند،مسئله امر به معروف و نهی از منکر یک بداهت عقلی است که به ضرورت عقلی، نه براساس باورهای دینی، درهر جامعهای بنابر اصل عقلانی قابل قبول است. “به نزد من آن کس نکو خواه توست / که گوید فلان ، خار در راه توست”
این یک امر عقلی است؛ “اگر بینی که نابینا و چاه است / اگر خاموش بنشینی گناه است”
این امر مسلمی است. ناهین کسانی هستند که در برابر زشتیها بیتفاوت نیستند.
یک مناظره و یک گفت و گویی در این آیه(۱۶۴ اعراف)، خداوند بین ساکتین و ناهین بیان کرده است.
*اهل مداهنه در جامعه روح یاس را رواج می دهند
حرف ساکتین، حرفی است که امروز ما از زبان خیلیها میشنویم، حرفهای کسانی که خوب هستند ولی خطاب به کسانی که به وظیفه خودشان عمل میکنند زبان نصیحت باز می کنند و میگویند چرا صحبت میکنید؟! چه ثمرهای دارد؟! این حرف ساکتین است.
و حالا منشاء این حرف کجاست و یک القای شیطانی است، آن یک بحث دیگری است، کارساکتین دمیدن روح یاس و ناامیدی در مردم نسبت به اصلاح امورات است.
گروه ساکتین اهل مداهنه هستند؛ مداهنه از کلمه دهن است، یعنی روغن، یا به معنای فارسی «ماست مالی» کردن.
{سازش و معامله بر سر دین و کوتاه آمدن از اصول، ارزش ها و مبانی دینی نقطه مقابل غیرت دینی می باشد که به غلط از آن با عنوان «تساهل و تسامح دینی» یاد می شود ولی باید آن را مداهنه نامید.}
در یک روایتی است که خداوند به شعیب پیامبر وحی کرد که امشب یکصد هزار نفر از قوم تو به عذاب الهی میرسند. 60 هزار نفر از خوبان (ساکتین) و 40 هزار نفر از بدان (فاعلین). سوال شد که خدایا چراخوبان و چرا بیشتر؟! پاسخ این بود: برای اینکه با خلافکاران آنها مداهنه کردند.
این افراد می گویند چرا باید با دیگران اصطکاک ایجاد کرد. بنا بر این، مداهنه به معناى دست برداشتن از اصول و مبانى و ارزش ها و آرمان هاى الهى است تا مخالفان را خوش آید، که این کار از نظر قرآن کریم، کارى ناپسند است؛مداهنه یعنی صلح و سازش کلی باش که این غلط است.
از فرمایشات امیرالمومنین علی(ع) است که فرمود رسول خدا(ص) ما را امر فرمود: به اینکه با اهل معصیت، آنانی که حدود الهی را زیر پا میگذارند مواجه بشویم با چهرههای عبوس. این یکی از عوامل مهم و بزرگ پیشگیری از گناه و گسترش از گناه در جامعه است.
ساکتین و اهل مداهنه آمدن به ناهینی که در مقابل منکرات بی تفاوت نبودند گفتند” لم تعظون” که چرا این گروه را موعظه می کنید ؟اینها به خاطر رفتار زشتشان به عذاب الهی گرفتار می شوند، تذکر شما چه اثری دارد و پاسخ ناهین در آیه شریفه ۱۶۴ اعراف اینچنین به آنها آمده است :”قالوا معذره الی ربکم” ما می خواهیم عذر داشته باشیم در محضر الهی . پند ما معذرت و اتمام حجت است و به وظیفه الهی خود عمل و در برابر منکرات بی تفاوت نیستند ، ناهین قبول ندارند که تذکر اثر ندارد که قطعا اثر دارد و اهل مداهنه (ساکتین) بر این عقیده هستند که چرا تذکر؟!
خداوند در قرآن میفرماید: اقوامی از طرف حضرت عیسی(ع) و حضرت داود(ع) مورد لعنت قرار گرفتند. برای اینکه عصیان میکردند و حدود الهی را زیر پا میگذاشتند.اینگونه بودند که در برابر منکرات و زشتیها نه نهی میکردند و نه پذیرای نهی میشدند.
پس میبینیم ساکتین اینچنینی ملعون هستند. یک سری مسائلی که ما در سطح اجتماع با آن مواجه میشویم خیلی جای تعجب دارد. یکی اینها مسئله حجاب است که به سادگی نادیده گرفته شده است. در همین موضوع انسان در برابر یک امری که خلاف رضای خدای متعال است قرار بگیرد و نسبت به آن بیتفاوت باشد.این جای تعجب و تاسف دارد. که دغدغه دینی نداشته باشیم.
*خشم مقدس جهت بی زاری از منکرات
میگوییم خشم و غضب خوب است یا بد؟! جواب این است که غضب و خشم مفتاح همه بدیهاست. یک گناه کلیدی است. اما این خشم در همه جا مفتاح بدیهاست؟!
ما یک خشمی داریم به نام خشم مقدس. میشود گفت دین را همین خشم مقدس پیش برد. در روایتی آمده است که یکی از نشانههای مومن حقیقی این است وقتی میبیند که حدی از حدود الهی زیر پا میرود، همچون پلنگی زخم خورده خشمگین میشود. ما چرا در برابر زیر پا رفتن حدود الهی و ارزشهای جامعه خودمان بیتفاوت هستیم؟ حضرت موسی(ع) چرا متاثر و متاسف به طرف قومش آمد و آن حرکت بسیار شدید از آن سر زد؟! چون دید مردم خداپرستی و توحید را رها کردند. عصبانی شد ولذا وظیفه تک تک مومنین و مخصوصا مسئولین است وقتی که میبینند یک حدی از حدود الهی، یک ارزشی از ارزشهای اسلامی نادیده گرفته میشود، اینها عصبانی بشوند. عصبانیتی که منشائ حرکتی مثبت برای پیشگیری از آن عمل خلاف می شود.
چرا اعلام و ابراز تنفر از گناه و زیر پا رفتن حدود الهی در جامعه کم است؟ چرا فلان مسئول در سخنان خود رسما اعلام نمیکند که” ای مردم من از بیحجابی متنفر هستم این مقتضی تولی و تبری است. همه وظیفه دارند. هرکس به سهم خودش، هم مردم و هم مسئولان. من سخنرانی می کنم وظیفه من هست وقتی جایی که حرکتی خلاف رضای خدا باشد، اعلام کنم که میکنم. دیگران هم همینطور.
*مسئولین باید قاطعانه مدافع ارزشها و حدود الهی باشند
یک مثال بزنم از رئیس قوه مجریه که رئیس جمهور محترم می باشد. در اولین کنفرانس مطبوعاتی یک خانمی آمد در حالی که موهایش آشکار بود ،که این برخلاف رضای خداست، برخلاف قانون مسلَم قرآنی است. همان لحظه تلاطمی در درون من بود؛ تعبیر من این است هیچ زمانی در طول عمرم این قدر آرزو در دل نمی کردم و بعد این همه حسرت نخوردم.آرزویم این بود که چقدر خوب است یک تذکر محترمانه و قاطعانه داده بشود و حسرتم این بود که این تذکر داده نشد.
اگر من بودم،می گفتم:دخترم! من به عنوان رئیس قوه مجریه و بالاتر از آن به عنوان یک شخص روحانی که وظیفه ام تقویت و ترویج دین است از شما خواهش می کنم این بزرگترین حد الهی را رعایت کنید.
این حرکت ایشان می شد قانون و نهادینه می شد؛ ولی گفته نشد.چرا که اگر گفته می شد خیراتش از هزاران جلسه اینچنینی بیشتر بود.
عملکرد مسئولین دراین خصوص (فقط حدود الهی) خیلی مهم است و این از ویژگی مسئولین حکومت اسلامی است.
اینکه گاه افرادی بخواهند به گونهای حرکت کنند که همه گروهها و اشخاص مرید او و او مراد آنها بشود این کاری است بسیار غلط و منافقانه.
بیتوجهی نسبت به این مسائل باعث شده که روز به روز ما میبینیم که در خیلی از عرصهها مواجه می شویم که گاهی در خلوت میگوییم عجیب است و ابراز تاسف میکنیم. چرا نباید بر تورهای گردشگری نظارت باشد؟ چرا باید علنا ارزشهای اسلامی در جامعه زیر پا برود؟ باید غیرت دینی در جامعه ترویج و نهادینه شود، باید به گونهای شود که اگر گناهی در جامعه از کسی سرزد هرکس خودش را موظف به جلوگیری بداند و بیتفاوتیها از جامعه رخ بربندد.
*برخی برنامه های سیما قبح گناه را در جامعه از بین می برد
ایشان در پاسخ به سئوالی پیرامون نقش رسانه ملی در فرهنگ سازی در جامعه گفتند: آیا سیمای ما نمی خواهد ننگ استفاده ابزاری از وجود زن مسلمان را برای تبلیغات تجاری خود باور کند؟! آنهم تبلیغاتی که در مواردی که نه تنها که مفید نیست بلکه مضر است و بلکه مردم را سوق می دهد به طرف زندگی تجملی و اشرافی بدون کوشش.
اگر بخواهیم وارد جزئیات بشویم و به محتوای سریالهایی که ایجاد ارتباط و خلوت کردن با نامحرم را یک امر طبیعی جلوه میدهد و قبح خیلی از مسائل از بین رفته است، آن یک بحث خیلی مفصلی است.
برخی تبلیغات در سیما اغواگری است ، مثل آن تبلیغ کرم حلزون که اغوای یک ملت بود و هیچ کس پاسخگو نیست.
یکی بیاید این جمله را توضیح بدهد«بدون چاکلز هرگز؛ یعنی چی؟» چرا یک ریال خرج «بدون حجاب هرگز» نمیکنیم؟! دانشگاه این مملکت طبق فرموده امام صداو سیماست و این رسانه مسئولیت زیادی را در فرهنگسازی بر عهده دارد. مسئول صدا و سیما به خاطر این مسائلی که هفته گذشته در دزفول و برخی شهرهای دیگر پیرامون یک سریال پیش آمد، آمد صحبت کرد و مستقیم و غیر مستقیم عذرخواهی کرد.
*چرا هیچ مسئولی بابت پایمال شدن ارزشهای اسلامی عذر خواهی نمی کند
چرا یک بار به خاطر حدود الهی، مردم برانگیخته نمیشوند و یا مسئولان عذرخواهی نمیکنند؟ اگر در فرانسه دولتمردان آنجا یک دختر را به خاطر حجاب از دانشگاه و یک مربی محجبه را به خاطر حجابش اخراج میکنند و ما محکومشان میکنیم و محکوم کردن ما نیز به نوعی درست است اما از یک طرف هم باید آنها را تحسین و در ارتباط با آن تایید، خودمان را تقبیح کنیم! و آن اینکه فرهنگ آنجا بیگانه با حجاب است و میگویند فرهنگ ما این روش پوشش را نمیپذیرد و حذفش میکنند. اما در کشور ما حجاب قانون و واجب الهی است و به راحتی زیر پا گذاشته میشود. پس چرا عکسالعملی نشان نمیدهیم؟ و لذا اگر در این وادی بخواهیم وارد شویم، به برنامههای تلویزیون خیلی ایراد وارد است.
*ما چقدر برای دین خدا هزینه می کنیم؟!
خداوند می فرماید: که کافرین پول خرج می کنند، هزینه می کنند،نه هزینه های مادی تنها. بلکه همه نوع هزینه ای می دهند! برای رسیدن به چه هدفی ؟! برای اینکه مانع بشوند مردم بروند در راه خدا.
هدفم از بیان این مطلب این است که مومنین در مقابل برای دین و برای دفاع از دین چقدر هزینه می کنند؟! فرقه هایی مثل وهابیت که اینهمه جزوه و سی دی می زنند و رایگان می دهند، اینها اینگونه هزینه می کنند. شبکه هایی که برای تباهی اخلاقی راه اندازی شده است چقدر است؟ کی دارد این پولها را می دهد؟!
هدفشان تباهی دین و بی تفاوتی نسبت به ارزشها در جامعه است. ما در کنار هزینه های روزمره زندگی خود، چقدر برای دین خرج می کنیم؟! این انقلاب بستری برای ما فراهم کرده است و هنوز هم هست که مطابق رضایی خدا زندگی کنیم، اما ظاهرا خودمان نمی خواهیم.