کیارستمی در پاسخ به این سئوال که بعداز انقلاب بسیاری از سینماگران از ایران رفتند چرا شما نرفتید با پاسخهایش این نکته را در ذهن مخاطبان اینگونه جا می اندازد که هیچگونه علاقه و عرقی به ایران و انقلاب نداشته و ندارد.وی می گوید ما ۴ نفر بودیم که قرار شد از ایران برویم، سه نفراز دوستانم رفتند و من ماندم.وی علت ماندنش را انقلاب داخلی خود میداند نه علاقه به وطن و یا چیز دیگر!
در حالی که در روزهای گذشته و همزمان با هفته دفاع مقدس، بسیاری از هنرمندان همراه با سایر اقشار جامعه به بهترین شکل ممکن درصدد گرامیداشت این ایام و پاسداشت ایثارگری رزمندگان دفاع مقدس بودند، یکی از سینماگران کم اقبال داخلی که بیشتر مورد حمایت جشنوارههای خارجی با سخنانی نسنجیده و معنادار در یکی از دانشگاههای آمریکا، دفاع مقدس ۸ ساله را “نامفهوم” خواند!
اما این اظهار نظر بدنبال اعتراض مردم و هنرمندان متعهد، واکنشهای متفاوتی را در برداشت.از رئیس سازمان سینمایی گرفته تا خود عباس کیارستمی!
در این میان واکنش رئیس سازمان سینمایی تاثر برانگیزتر از سایرین بود. ایوبی پس از درخواست ابراهیم حاتم کیا به انتقاد از اظهارات عباس کیارستمی پرداخته بود، برای پاسخگویی به یاوه گویی های این سینماگر و بر خلاف انتظار با بیان سخنانی سعی در رفع اتهام از سوی این سینماگر داشت و سخنان وی را منتسب به وی ندانست! ایوبی با دفاع تلویحی از کیارستمی درباره وی چنین گفت: “در این زمینه، نکتهای که هم در نحوه پخش این فیلم در تلویزیون و هم در نحوه بیانش در رسانهها مورد غفلت واقع شده در این نحوه برداشت از صحبتهاست. برداشت این بوده که آقای کیارستمی آن حرف را زدهاند در صورتی که ایشان نقل قول کردهاند و گفتهاند مطلبی در جایی خواندم که در ذیل آن کسی چنین چیزی را گفته است، این خیلی متفاوت است.”
وی ادامه داد: “ایشان شاید برداشتشان این است (یعنی تلقی من این است) که چرا باید مطالبی گفته شود که در زیر آن چنین کامنتهایی بتوان نوشته شود؟” رییس سازمان سینمایی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره نتیجه صحبتهایش با کیارستمی اظهار کرد: من با ایشان مفصل و چندبار صحبت کردم. تنها حسم را عرض میکنم که ایشان با تمام وجودش به دفاع مقدس عشق میورزد و اتفاقا خیلی از دوستان ایشان که با او بودهاند و ایشان را میشناسند، میدانند که آقای کیارستمی بارها گفتهاند که دلم میخواهد با شیوه و سبک خودم جلوههایی از دفاع مقدس را ترسیم کنم و برای آن فیلم بسازم.”
اما نکته اینجاست که با وجود همه این اعتراضات چرا خود کیارستمی درباره برداشت متفاوت از سخنانش جمله ای به زبان نیاورده! و رئیس سازمان سینمایی باید جور وی را بکشد و اظهار نظر او را منتقل کند که البته درباره این نقل قول هم صحبت بسیار است که ایوبی به چه قیمتی حاضر شده است سازمان سینمایی را خرج کسی کند که جنگ را نامفهوم می داند؟! اگر کیارستمی نقل قول کرده است و به دفاع مقدس عشق می ورزد چرا در همان جلسه و در جمع آمریکاییها نظر شخصی خود را درباره دفاع مقدس مطرح نکرد و درگوشی به آقای ایوبی گفت؟!
تا اینکه بالاخره عباس کیارستمی در مصاحبه ای با حبیب احمدزاده و در پاسخ به این سئوال که
آقای کیارستمی من به عنوان رزمندهای که تمام سالهای جنگ در جبهه بودم، چند روز پیش نقلقولی از شما شنیدم که به شدت آزردهام کرد. شما با نادیده گرفتن جانفشانیهای رزمندههایی که ۸ سال از زندگی و عمرشان را برای دفاع از ناموس و خاک این مملکت صرف کردند، از جنگ ما به عنوان جنگی که هیچ مفهومی نداشت یاد میکنید. من خواستم که از شخص خودتان در مورد این مساله بپرسم و نظر واقعی و قلبیتان را در این مورد بدانم گفت:
“من نمیدانم چطور باید این سوال شما را پاسخ بدهم؛ چون با وجود تماسهای مکرری که با من گرفته شد، خیال نداشتم به این اتهامی که به من وارد شده اعتنایی بکنم. اما سوال عزیزی مثل شما که خودتان از رزمندههای جنگ هستید را نمیتوانم بیجواب بگذارم و اگر کسی حق داشته باشد از من درباره این موضوع سئوال کند شما هستید که مستقیما با جنگ درگیر بودید،.
ببینید ما همه نسبت به رزمندگان دین داریم، من تصور نمیکنم حتی کسانی که ضد انقلاب هستند چه داخل و چه خارج ایران، بتوانند در این دین شک بکنند. چند شب پیش در تلویزیون دیدم که متاسفانه مجری با لحن هیجانی که همه را تحریک میکرد، میگفت که من نسبت به حماسهیی که این جوانان خلق کردند، وفاداری نداشتم و پیشنهاد کرد که اگر کیارستمی پوزش بخواهد و بگوید که این یک اشتباه لفظی بوده، قضیه به سرانجام خواهد رسید. ولی من نفهمیدم بابت چه باید پوزش بخواهم وقتی چیزی نگفتم که در نفی این حماسهآفرینان باشد. “
احمدزاده همچنین پرسید: اما شما صراحتا از جنگ ما به عنوان جنگی که هیچ مفهومی نداشت یاد میکنید.
کیارستمی: من جنگ را اساسا بیهوده میدانم و به این نمیشود شک داشت. اما مسئول جنگ کسی است که آغازش میکند نه کسی که دفاع میکند. بله هنوز هم میگویم و از این جمله خود ذرهای عقبنشینی نمیکنم که ما درگیر جنگی شدیم که هیچ مفهومی نداشت. اما این جنگ به ما تحمیل شد و نمیخواستیم درگیر این جنگ بیمفهوم شویم. درست است که هردو طرف در جنگ سهیم هستند اما مسئول کسی است که آغاز میکند. “
اما انتشار فیلم کامل اظهارنظرهای کیارستمی در دانشگاه آمریکا ابعاد دیگری از ایدئولوژی و افکار وی را مشخص می کند که به نظر می رسد این افکار خود تاییدی بر عقیده سخیف وی به دفاع مقدس مبنی بر “نامفهوم بودن یک جنگ” است و ای کاش قبل از اینکه رئیس سازمان سینمایی و معاون محترم وزیر به دفاع و سرپوش گذاشتن بر عقیده این فیلمساز می پرداختند فیلم را یکبار مرور می کردند.
کیارستمی در پاسخ به این سئوال که “بعد از انقلاب بسیاری از سینماگران از ایران رفتند چرا شما نرفتید؟” با پاسخهایش این نکته را در ذهن مخاطبان متبادر می سازد که هیچگونه علاقه و عرقی به ایران و انقلاب نداشته و ندارد. وی می گوید ما ۴ نفر بودیم که قرار شد از ایران برویم، سه نفر از دوستانم رفتند و من ماندم. وی علت ماندنش را انقلاب داخلی خود می داند نه علاقه به وطن و یا چیز دیگر!
سؤال:
باید پرسید، چنین کسی که هیچ ارزشی برای وطن خود (حداقل در کلام و در جمع تعدادی بیگانه) قائل نیست و به کشورش عشق نمی ورزد، می تواند به دفاع مقدس عشق بورزد؟!
کیارستمی در پاسخ به این سؤال که هدف شما از کار هنری چیست و وقتی فیلم می سازید به چه می خواهید برسید، می گوید: « هیچی واقعا!» او فیلمسازی و کار هنر را پوچ و بازی کودکانه می داند! او با این نگاه چه مفهومی از دفاع مقدس را علاقه داشته به تصویر بکشد که به گفته آقای ایوبی بارها به دوستانش گفته است؟!
کیارستمی زندگی در ایران را بسیار دشوار می داند و می گوید: ما در ایران خیلی زیر فشاریم! البته بخش مثبت زندگی در ایران را نفی نمی کنم اما این برای آثار هنری خوب است و باعث خلاقیت می شود و سبب رشد است! در بسیاری از فیلم های کشورهای دیگر شما دیالوگ درست نمی شنوید اما ما چون ناخودآگاه خواری طلب و رنجخواه هستیم بنابراین می توانیم چیزی بگوییم که ارزش بیان داشته باشد از محاوره معمولی و روزمره و پیش پا افتاده بیرون می آید و به این وسیله دل خودمان را خوش می کنیم.
وی کار هنری را جبر و بازگشت به کودکی می داند. او می گوید من یکسال است که در حال تهیه فیلمی هستم که موضوع آن “قل خوردن توپ از روی پله ها”ست! کیارستمی در پاسخ به این سؤال که آیا در مسیر فیلمسازیتان سعی می کنید که ذهنیت منفی پیش آمده بر علیه ایران را رفع و رجوع کنید می گوید؟ نه. نمی توانم این کار را بکنم. آنچه در ایران به وجود آمده نتیجه یک فرآیند تاریخی است!
کیارستمی در این پرسش و پاسخ ایرانیان را بسیار ناامید می داند تا جایی که نمی توانند بین شعر و شعار تفکیک قائل شوند! و شعار را به شعر ترجیح می دهند و من آنها را درک می کنم، برای آنها شعار بیشتر از رضایت بخش است! وی در نقد فیلمهای حاتمی کیا، آثار او را جنگی،کم مخاطب و پر هزینه می داند(البته به نقل از یک کامنت)ومیگوید جنگ در یک مقطع تاریخی باعث شد جوانها به هیجان درآیند و بروند کشته شوند!
سئوال پایانی:
چرا کیارستمی در میان کامنتهایی که به قول خودش بسیار بودند و درباره نوشته حاتمی کیا منتشر شده بود، این کامنت را در آمریکا مطرح کرد!؟
*جهان نیوز