فیلم کوتاه پیمان ساخته چند تن از هنرمندان دزفولی امسال در جشنواره عمار شرکت کرد و موفق شد جزو فیلم های برگزیده اکران مردمی در جشنواره عمار شود در ادامه گفتگویی خواندنی را که دزمهراب با یکی از عوامل این اثر انجام داده است می خوانید:
گپ و گفتی با سیدفخرالدین موسوی زاد طلبه مستند ساز دزفولی
و شرکت کننده در چهارمین جشنواره فیلم عمار
1- در ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید .
بسم الله الرحمن الرحیم
بنده ، سیدفخرالدین موسوی زاد هستم دانشجوی فوق لیسانس رشته الهیات و طلبه حوزه علمیه .
2- شما در جشنواره ی عمار امسال شرکت کردید ، نام فیلم کوتاهتان چه بود و در مورد چیست ؟
بله . نامش “پیمان” است . که در واقع پیرامون وصیتنامه مظلومانه یکی از شهدای دزفول ، شهید محمود صدیقی زاده (شهیان زاده) است که اخیراً از طریق یکی از همرزمان ایشان در اینترنت منتشر گردید . البته وصیتنامه اصلی شهید به علت اصابت مستقیم گلوله تانک به ایشان و همراه بودن وصیتنامه با ایشان کاملاً از بین می رود اما ایشان قبل از شهادت در جمعی دوستانه خطاب به همرزمانش در جمله ای طنز ولی کنایه آمیز می گویند که ( می دانم که بعد از شهادتم مرا از یاد خواهید برد ، پس هر وقت از کنار مزار من عبور کردید ، برایم بوقی بزنید ! من آن بوق را به جای فاتحه از شما قبول خواهم کرد .)
3- اگر ممکن است کمی پیرامون ساخت فیلم کوتاه و پیگیری ها و سختی های آن توضیح دهید .
داستان ساخت فیلم از آنجا شروع شد که روزی به همراه یکی از دوستان به گلزار شهدا رفته بودیم ، به مزار شهید که رسیدیم ، داستان آن را برای دوستم نقل کردم ، بعد ایشان پیشنهاد دادند که این داستان ، به تصویر کشیده شود .
حدوداً یک ماه طول کشید تا فیلمنامه آن را نوشتم . سپس به صورت اتفاقی با یکی از بچه های مسجد ، آقای سینا انصاری نژاد که دانشجوی رشته کارگردانی بودند آشنا شدم و از ایشان کمک گرفتم .
به علت کمبود وسایل مورد نیاز ، چند ماهی کارمان طول کشید . در این مدت از حدود 20 نفر از بچه های مسجد که کار تئاتر هم انجام داده بودند ، تست گرفتیم که نهایتاً 6 نفر انتخاب گردید .
در واقع کارمان را زمانی شروع کردیم که نه بودجه ای وجود داشت و نه امکاناتی . به بسیاری از نهادها و سازمانهایی هم که قصد ذکر نامشان را ندارم سر می زدیم اما متأسفانه توجهی نمی شد . بالأخره بعد از چندماه تلاش ، بودجه ی مختصری از چند نهاد جمع شد که به همراه شهریه طلبگی ، پاسخگوی مقداری از نیازهایمان شد ، برای دعوت عوامل فیلم هم ، وقت بسیاری صرف شد که جا دارد از دوست عزیزم آقای محمدکاظم قارم که علیرغم تمام مشکلات یار و یاورمان بود ، تشکر نمایم .
4- سید جان اصلا چه شد که از پای درس و بحث بلند شدید و دوربین به دست گرفتید ؟
آیا به زندگی تحصیلیتان فشار نیامد ؟
بگذارید اول یک مقدمه بگویم ، شاید با این مقدمه ، پاسخ سؤال روشنتر شود .
ببینید ، از نظر حقیر ، کار روحانی فقط منبر و محراب نیست ، کار روحانی تبلیغ است ! کار فرهنگی ! همان چیزی که حضرت امام خامنه ای روحی له فداه طبق فرمایششان حتی حاضرند جان خود را در این راه بدهند .
شاید این حرف ، گنده تر از دهان امثال بنده باشد ، اما اگر خاطرتان باشد آنجایی که حضرت امام رحمه الله علیه قصد داشتند از طلاب شهید یاد کنند ، فرمودند : ( افتخار و آفرین بر شهدای حوزه و روحانیت که در هنگامه نبرد ، رشته تعلقات درس و بحث و مدرسه را بریدند و عقال تمنیات دنیا را از پای حقیقت علم برگرفتند ) واقعیت هم همین است ، گاهی همین درس و بحث می توانند برای طلبه تعلقات ایجاد نمایند .
اما در مورد فشار و سختی باید گفت که شاید تنها چیزی که بنده را آزار می داد و از جهتی هم برایم شیرین بود ، عکس العمل بعضی از دوستان بود . از همان ابتدای کار خیلی از حتی نزدیکترین دوستانم هم گاه به شوخی یا طعنه یا حتی توهین ، کارم را مسخره می کردند که چرا فلانی اسمش را طلبه گذاشته ولی مانند کمرامن ها دوربین به دوشش می اندازد و این تمسخرها تا پایان کار هم ادامه داشت . اما وقتی نتیجه کار را مشاهده کردند ، نظرشان عوض شد .
5- اولین کارتان است یا کارهای دیگری هم داشته اید ؟
اولین کارم را از سال 86 آغاز کردم . چند مستندکوتاه ، چندین کلیپ و نماهنگ که همگی با مفاهیم ارزشی و انقلابی تهیه شدند که تعدادی از کارهای صوتی از طریق رادیو پخش شد و تعدادی از کارهای تصویری هم از طریق شبکه استانی خوزستان پخش گردید ، آخرین نماهنگی که کار کرده بودم و شعرش را هم خودم گفته بودم ، نماهنگ ماه عالم تاب بود که به مناسبت میلاد امام زمان (عج) از طریق شبکه استانی پخش گردید .
6- چرا جشنواره عمار ؟ و اصلا هدف این جشنواره را چگونه ارزیابی می کنید ؟
در واقع می توان جشنواره عمار را مولود یک تفکر انقلابی در عرصه هنرارزشی دانست . متأسفانه در سالهای اخیر جریانی در عرصه رسانه های داخلی شکل گرفت که منجر به دوری از ارزشهای انقلابی و فراموشی گفتمان امام و رهبری شد . کشور ما ، هم در حوزه فرهنگ دینی و هم در فرهنگ و ادبیات باستانی خویش ، موضوعات و سوژه های بیشماری دارد که پرداخت به آنها متأسفانه همیشه با خط قرمزهایی روبرو بوده است و جالب آن است که این خط قرمزها معمولاً از سمت کسانی ایجاد می گردد که با اینکه هم خودشان و هم تفکراتشان در اقلیت است اما خود را صاحبان اصلی هنر و رسانه این کشور می دانند .
در واقع جشنواره مردمی فیلم عمار ، جریانی است که در جهت اصلاح این روند حرکت می کند و قصد کلیک کردن روی سوژه هایی را دارد که به دست فراموشی سپرده شده اند و لذا باید هرکسی که دغدغه هنر ارزشی و انقلابی را دارد به اندازه توان خویش ، با این جریان همراه گردد .
7- چه شد که ایده ی کارتان را زندگی یک شهید انتخاب کردید ؟ و چرا این شهید ؟
براساس آموزه های تربیتی قرآن مسئله معرفی اسوه ، نقش بسزایی دارد و در جای جای آیات قرآن اشخاصی اعم از زن و مرد به عنوان سرمشق برای تربیت بشریت معرفی گردیده اند (لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثیراً ) قرآن کریم ، هم برای جوانان الگو معرفی می کند و هم برای سالمندان ، هم برای زنان الگو معرفی می کند و هم برای مردها . هرچه این الگوها نزدیکتر به انسان باشد الگو برداری اثربخش تر خواهد بود .
شهدای هشت سال دفاع مقدس کشورمان هم همینگونه هستند و به علت نزدیکی نسل ما باآنها و نزدیکی فضای زندگی آنان با نسل کنونی قطعاً می توانند به عنوان الگوهای اثرگذار به جوانان معرفی گردند و لذا فضای فیلمنامه ما هم با همین حال و هوا شکل گرفت .
از جهت دیگر مسئله تذکر و یادآوری نیز از مسائل مهمی است که در فرهنگ قرآنی بدان توجه زیادی شده است (إِنَّ هذِهِ تَذْکِرَهٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبیلا) و قرآن دائماً ، انسان را دعوت به آن می کند تا آنچه را که فراموش کرده ، یادآور شود .
در واقع می توان گفت که خداوند همه ی استعدادهایی را که انسان برای رشد به آنها نیاز دارد ، در وجودش به ودیعه نهاده است (َ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا) و کار مبلغ یا مربی فقط یادآوری و بیدار کردن این استعدادهاست . حضرت استاد صفایی حائری (ره) نیز در کتاب روش تربیت کودک ، تربیت را این گونه معرفی می کنند : ” تربیت کودک یعنی شکوفا کردن استعدادها و برآوردن نیازهای او.” پس یکی از خصوصیات کار خوب تبلیغی ، آن است که بتواند به خوبی این بیداری را ایجاد نماید .
لذا در کار قبلی خودم هم که مستند کوتاهی با عنوان “شهیدان شهرم” بود و از طریق شبکه استانی نیز پخش گردید ، تمام تلاشم این بود تا بتوانم این تلنگر را وارد نمایم .
موضوع وصیتنامه شهید صدیقی زاده ، هم موضوع خوبی بود ، هم از لحاظ بکر بودن و تازگی و هم آنکه می توانست با آن جمله معروفش ، همان تلنگری را که قصد داشتم به جامعه ی خودم از جهت فراموشی و غفلت از آرمان های شهدا وارد نمایم ، حاصل نماید .
8- نتیجه کارتان چه شد ؟آیا کارتان در جشنواره رتبه هم آورد ؟
الحمدلله هر سه کار را که برای جشنواره ارسال کرده بودم ، برگزیده شدند . هم مستند کوتاه شهیدان شهرم ، هم نماهنگ مهدوی ماه عالم تاب و هم فیلم کوتاه پیمان که در بخش برگزیده های اکران ، انتخاب گردید . در واقع جشنواره مردمی فیلم عمار در 2000 نقطه از سراسر کشور ، پایگاه هایی جهت اکران آثار دارد که سالانه برای هر پایگاه ، پکیج های آثار این جشنواره ارسال می گردد که به لطف الهی ، این کار هم امسال جزء این پکیج قرار خواهد گرفت .
9- برنامه ای برای اکران مستندتان در شهرستان دارید ؟
بله ، به همت یکی از عوامل فیلم که خودشان جزء اکران کننده ها هستند ، قرار است این کار صورت گیرد .
10- در جشنواره امسال فقط شما از شهرستان شرکت کرده اید ؟
تا جایی که بنده اطلاع دارم ، از شهرستان فقط ما در این جشنواره شرکت کردیم ؛ البته گروهی دیگر از یکی از مساجد دزفول قصد شرکت داشتند که متأسفانه به علت طولانی شدن روند کار نتوانستند امسال ، در این جشنواره شرکت نمایند .
11- کار در زمینه ی مستندسازی یا دیگر کارهای رسانه ای را در شهرستان چگونه می بینید ؟ آیا پتانسیل آن هست ؟
الحمدلله ، در شهرستان ، به دلیل وجود نیروهای مستعد و علاقه مند به کارهای رسانه ای خصوصاً در حوزه موضوعات ارزشی این زمینه به خوبی وجود دارد ، امکانات هم وجود دارد و اگر کمبودهایی هم باشد می تواند مرتفع گردد ، البته به شرط آنکه بعضی سازمان های مرتبط ، دغدغه این مسئله را داشته باشند و همکاری و همدلی را به نامه نگاری های زمان بر و غالباً بیهوده ترجیح دهند .
12- علت عقب ماندن بچه های مذهبی شهرستان در این زمینه چیست ؟
به نظر حقیر ، علت این عقب ماندگی ، عاملی است که نه فقط در این زمینه که در بسیاری از حوزه هایی که بچه های مذهبی می توانند نقش مؤثر داشته باشند ، اثرگذار بوده است . آن هم جلسات چند ساعته و زمانبری است که فقط به انتقاد از این و آن می گذرد و معمولاً هم جز اتلاف وقت و هدر رفتن نیروها وتوان ها حاصلی ندارد . در مسائل سیاسی ، در مسائل فرهنگی و همینطور رسانه ای .
مثلاً بسیاری از بچه ها حاضرند در جلسات چندساعته نقد فیلم این و آن حاضر شوند ، ساعتها از همه کس و همه چیز ایراد بگیرند ، اما ذره ای این حرف ها را به عمل درنیاورند . نه این که نقد فیلم ، بد باشد ، نقد فیلم بد نیست ! حرافی های بدون عمل بد است !
13- به نظر شما رسانه (و بخصوص رسانه های محلی) در تأثیرگذاری بر مردم دزفول به چه میزان است ؟ چه شد که به ضرورت مستندسازی رسیدید ؟
امروزه ، وسایل ارتباطی به شدت در حال تکثیر و گسترش هستند و نقش مؤثری در انتقال فرهنگ ها دارند . امروز در ساده ترین خانواده ها ، حتی در روستاها تلویزیون وجود دارد و نسل کنونی با این ابزار ، ارتباط برقرار میکند ، رشد می کند و زندگی میکند . تلویزیون ، امروز عضوی از اعضای خانواده ماست ، نه یک عضو ساده بلکه یک عضو با نفوذ و دارای رأی و نظر . گاهی حتی صحبت تلویزیون ، از صحبت پدر و مادر در یک خانواده مؤثرتر است . ما با اشخاصی که در تلویزیون می بینیم ، زندگی می کنیم ، با شادی هایشان خوشحال می شویم و در غم هایشان غمگین . این تلویزیون است که در بسیاری از موارد مشخص می کند باید چه لباسی پوشید، چه غذایی خورد ، به چه چیزی باید خندید و …
پس اگر کسی این واقعیت را فهمید ، اهمیت کار رسانه ای را هم خواهد فهمید ، به همین دلیل است که امام خامنه ای به طور مثال در مورد فضای مجازی می فرمایند که “فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد ! ” پس رسانه ها مؤثرند ، حال فرق نمی کند این مردم ، مردم دزفول باشند یا جایی دیگر . فضای تبلیغاتی ، امروز به این شکل است . الحمدلله تاریخ شهر ما حرفهای زیادی برای گفتن دارد و موضوعات زیادی وجود دارد که جا برای کار کردن دارد .
14- پیشنهاد شما برای گروه هایی که تازه می خواهند وارد این عرصه شوند چیست ؟
عرصه کار رسانه ای ، امروز به یک کار تخصصی و پیچیده تبدیل شده است و قطعاً بدون آموزش نمی توان به راحتی در این فضا موفق شد . البته این حرف باعث نشود که کسی دست از کار بکشد ، قطعاً اگر نیت ها خالص شود و عزم ها استوار ، عنایت خدای متعال نیز راه را نشان خواهد داد .
15- در آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید .
در پایان قصد دارم از تمام کسانی که در این راه همکاری کردند ، زحمات زیادی کشیدند سپاسگذاری نمایم ، علی الخصوص خانواده محترم شهید صدیقی زاده ، همچنین دوستان عزیزم آقایان محمدکاظم قارم ، سینا انصاری نژاد ، احسان هادوی نیا ، پیمان پیمان پور ، محمد کاظم پور ، اعضای جلسات قرآن مسجد حضرت مهدی (عج) ، آقایان حسین حسین نژاد ، امیرحسین یوسفی کیا ، علیرضا رضایی ، علی عاطفی پور ، عباس کردونی ، سیدمحمد حکیمی ، علی اصغر خرم فر و تمام عزیزانی که موجبات این کار خیر را فراهم آوردند .
از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید متشکریم .
صادقی راد- مؤسسه مهراب