چون نائل شدن با این دو مرام بزرگ منوط بهاستحکام روابط مذهبی است لذا باید قائدین این اساس، اشخاصی بوده باشند که خود را از غرور و قناعت بهاسلام انفرادی و افتراق و یاس جدا کند (و بیایند و این اصول و فروع را رعایت کنند.)
اصل اول ـ اصل ولایت مداری (همه معارف ما با مقام ولایت و نبوت برقرار شود.)
اصل دوم- خیط(ریسمان) اخوت. توسعه اجتماعات مذهبی برای ارتباط و دوستی متدینین با یکدیگر که بمنزله خیط اخوت است چنانچه فرموده: وَاذْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا(١٠٣-آل عمران) تا بهواسطه این دو خیط طولی و عرضی تحصیل لباس تقوی و لباس جندالله نموده و لشکر کفر و نفاق و فسق و فساد را از عالم، قلع و قمع نمایند.
فروع
اول ـ ترغیب مردم بهعلماء اعلام و تشویق محصلین علوم دینیه و ترمیم امر معاش آنها و فراهم کردن موسسات برای تعلیم معارف و اخلاق و احکام دیانت مقدسه اسلام که اصول انسانیت است بهافراد جمعیت و اطفال آنها.
فرع دوم ـ استحکام اتحاد فیمابین علماء اعلام که یگانه طریقی است برای حفظ اسلام و مسلمین تا در سایه این اتحاد پیروان ایشان در تحت دستور واحد بدون هیچگونه دغدغه و پریشانی خیال متحداً قیام لله نموده اعمال صالحه و اخلاق حسنه و عقاید حقه را در میان مردم شایع و افعال قبیحه و صفات رذیله و عقاید باطله را از آنان دور سازند.
فرع سوم ـ تاسیس مجله دیانتی برای ترویج مقاصد مذهبی و افکار و افعال جمعیت.
فرع چهارم ـ تادب بهظاهر شرع و ترک محرمات مطلقاً و تعظیم شعائر اسلام و حضور در جماعات و اجتماعات اسلامیه.
فرع پنجم ـ اقتصاد در امر معیشت و ترک قیود مضره که اهم مقاصد اسلام است.
فرع ششم ـ ایجاد شرکت از روی قواعد علمیه برای ترقی تجارت مشروعه و صناعت و زراعت و ترویج البسه و اقمشه مصنوعه اسلامی و مملکتی.
فرع هفتم ـ ایجاد اساس مقتضی تمکن دادن قرض الحسنه و سدباب قرض تنزیلی که موجب خرابی دنیا و دین است.
فرع هشتم ـ تعیین مشاغل مشروعه برای افراد بیکار جمعیت و تمهید وسائل اعانت بهضعفاء و فقراء.
فرع نهم ـ دفاع از صدمات غیر مشروعه بحقوق افراد جمعیت و غیره.
فرع دهم ـ حضور در مصائب و تشییع جنازه مسلمین و سایر معاشرات اسلامیه.
فرع یازدهم ـ حضور در هفته یکشب در مرکز مخصوص جمعیت برای تحصیل مهمات مذهبی و مذاکرات اسلامیه.
فرع دوازدهم ـ التزام هر یک از معاهدین برای هدایت یکنفر که عمل بهمواد مذکوره نماید.
فرع سیزدهم ـ ارجاع نمودن اختلافات حاصله فیمابین افراد جمعیت بههیئت رئیسه که بهطریق صلح که ازمهمات مقاصد اسلامیه است تصفیه شود والا رجوع بهمحاکم شرعیه نمودن تا بهموازین قضاوت فصل شود و رجوع بهغیرآن موجب خروج از جامعه است.
فرع چهاردهم ـ تشکیل بیت المال از زکوات و اخماس و غیرهما در تحت قواعدی که موجب حفظ از حیف و میل بوده باشد بهقسمی که تمام مدرسین و محصلین و مبلغین و غیره هم مرتزق از آن بوده باشند با ملاحظه الاهم فالاهم.
امام زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمودند:
«لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِى الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الُْیمْنُ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَهُ بِمُشاهَدَتِنا.»:
اگر شیعیان ما ـ که خداوند آنها را به طاعت و بندگى خویش موفّق بدارد ـ در وفاى به عهد و پیمان الهى اتّحاد و اتّفاق مى داشتند و عهد و پیمان را محترم مى شمردند، سعادت دیدار ما به تأخیر نمى افتاد و زودتر به سعادت دیدار ما نائل مى شدند.
(طبرسی، احتجاج، ج 2، ص 600، ش 360)
کتاب شذرات المعارف نوشته عارف علامه، آیت الله العظمى میرزا محمد على شاه آبادى