مدت زمانی است که مملکت اسلام مبتلا با مراض مزمنه و مهلکه شده در این موقع مشاهده می شود که جمعی از متدینین اظهار دردمندی و تاسف بر اسلام می نمایند ولی غافل از اینکه باید درد را معالجه نمود و مذاکره مرض و تعداد آن، معالجه درد نخواهد بود و چون راه علاج بعد از دانستن سبب مرض است پس اگر نظر عمیقانه بفرمایی می یابی که اسباب ممرضه چند چیز است:
اول غرور مسلمین بحقانیت خود که منشاء تحویل دادن میدان دعوت است به معاندین و موجب قناعت نمودن باسلام انفرادی… خلاصه: قرآن مجید با اسلام انفرادی مناسبت ندارد زیرا که قرآن نمی فرماید به تنهایی نماز کن بلکه علاوه برآن، تولید نمازگزار و اقامه صلوه را در عهده مسلمین گزارده.
دوم: یاس (یأس از اینکه مسلمانان می توانند کاری بکنند.)
سوم ـ افتراق مسلمین و انفصام خیط اخوت از میانه آنهاست بهواسطه اختلاط با اجانب که موجب اضمحلال هر یک شده معاشاً و معاداً، حتی آنکه اجتماعات مختلفه المسالک موجب ضعف و اختلال است (فضلا عن الانفراد) و هرچه انفراد و افتراق بیشتر شود اختلال و انحلال شدت نماید تا بهسرحد انعدام.
چهارم ـ نداشتن بیت المال (قدرت مالی)
این چهار عامل موجب تعطیل قوای عامله مسلمین شده و از وصول بهسیادت دین و دنیوی محروم مانده اند ولی علت العلل جهل بمرام اسلام است. (مرام اسلام این مست که حکومت طبق قانون قران باشد و تحت وظایف مطلقه ی ولی خدا)…
کتاب شذرات المعارف نوشته عارف علامه، آیت الله العظمى میرزا محمد على شاه آبادى