پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

از خطوط قرمز تیم مذاکره کننده تا بسته پیشنهادی آنها

  • برداشته شدن یکجای تحریم‌ها خواسته ما نیست!

ظریف در اولین اظهارات خود پس از امضای توافقنامه ژنو گفته بود طی یک سال باید تمام تحریم‌ها برداشته شود و در چند ماه اخیر نیز همواره برداشته شدن یکباره تحریم‌ها از سوی مسئولین به عنوان خط قرمز مطرح میشد؛
اما عباس عراقچی (عضو ارشد تیم مذاکره کننده) در اظهار نظر مهمی در حین مذاکرات وین ۵ (اواخر خردادماه) اظهار داشت: «تحریم‌ها نمی‌تواند یک دفعه برداشته شود چون اقدامات ما هم نمی‌تواند یک دفعه برداشته شود، این یکی از سخت‌ترین بخش‌های مذاکره‌ است که در حال بحث بر روی آن هستیم».
علاوه بر این، خبرهای شنیده شده حاکی از برداشته نشدن تقریبا هیچ یک از تحریم‌ها در دو ساله‌‌ی اول توافق نهایی و موکول شدن وضعیت آن‌ها به بعد از اعتماد سازی، طی دو سال ابتدایی دارد؛ که ظاهراً تیم ایرانی نیز زیر بار این موضوع رفته است.

  • پذیرفتن غنی سازی آزمایشگاهی: توقف غنی سازی بالای ۵ درصد/​محدودیت شدید در تعداد سانتریفیوژها

در بحث غنی سازی برآورده کردن نیاز عملی کشور به عنوان خط قرمز از سوی دولتمردان مطرح میشد.
مطابق مصوبه مجلس شورای اسلامی دولت موظف به تامین ۲۰ هزار مگاوات برق هسته‌ای (معادل ۲۰ برابر نیروگاه بوشهر) است که برای تامین سوخت این تعداد نیروگاه‌ نیاز به حدود یک میلیون دستگاه سانتریفیوژ می‌باشد. از طرف دیگر کشور ما برای برآورده کردن نیازهایی که همین امروز در زمینه صنعت هسته‌ای دارد، نیازمند ۱۹۰ هزار سو (swu) سانتریفیوژ است، که این عدد معادل ۹۰ تا ۱۰۰ هزار دستگاه سانتریفیوژ نسل اول است. همچنین برای تامین سوخت سالانه نیروگاه بوشهر (۳۰ تن اورانیوم غنی شده) به حدود ۵۴ هزار سانتریفیوژ نیاز است. تعداد سانتریفیوژهای نصب شده‌ی فعلی ایران حدود ۲۰ هزار تاست که نیمی از آنها فعال می‌باشد.

از سوی دیگر از نظر سطح غنی سازی کشور ما نیازمند تولید اورانیوم ۲۰ درصد برای برآورده کردن نیازهای دارویی و تحقیقاتی خود در رآکتور تهران است. علاوه بر آن، نیاز کشور در زمینه غنی‌سازی‌های فراتر از ۲۰ درصد نیز وجود دارد؛ برای مثال درباره کشتی‌های نفت‌کش قاره پیما به غنی‌سازی‌های فراتر از ۲۰ درصد نیاز است.
باید توجه داشت که  حق غنی‌سازی در معاهده NPT، دارای هیچ محدودیتی نبوده و هر کشوری حق دارد تحت نظارت آژانس حتی از میلیون‌ها سانتریفیوژ برای تأمین سوخت نیروگاه‌های خود برخوردار بشود. بنابراین پذیرش محدودیت برای سطح غنی‌سازی کمتر از ۲۰ درصد، نقض توافقنامه ژنو و نادیده گرفتن نیازهای عملی کشور آن هم بر خلاف NPT خواهد بود

محمد جواد ظریف گفته است که ایران در بسته پیشنهادی‌اش به ۱+۵ پذیرفته است که غنی‌سازی بیش از ۵ درصد ننماید.

همچنین در مورد تعداد سانتریفیوژهای پیشنهادی، علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی، در مصاحبه با العالم می‌گوید: «در زمینه غنی سازی پیشنهاد ما اجرای طرح پلکانی غنی سازی است که بر اساس آن ۴ تا ۵ سال تعداد دستگاه های سانتریفیوژ همین نسبت ۲۰ هزار دستگاه باشد» این پیشنهاد به این معنی است که ایران ملزم می‌شود که در شروع گام نهایی تعداد سانتریفیوژهای خود را از حدود ۸ یا ۱۰ هزار افزایش ندهد (که اکنون نیز همین تعداد سانتریفیوژ فعال در کشور وجود دارد) و در طی ۵ سال به تدریج اجازه پیدا خواهد کرد تعداد سانتریفیوژهای خود را تنها به حدود ۲۰ هزار عدد برساند، این در حالیست که هم اکنون برای تامین سوخت نیروگاه بوشهر نیاز به ۵۴ هزار سانتریفیوژ وجود دارد.  در ادامه صالحی می‌گوید: «بعد از آن به صورت تدریجی تعداد سانتریفیوژها را افزایش می دهیم تا به ظرفیت تولید ۳۰ تن اورانیوم در سال برسیم» یعنی ایران در انتهای گام نهایی، که پیشنهاد طرف مقابل ۲۰ ساله بودن آن است، اجازه پیدا خواهد کرد تا تعداد سانتریفیوژهای خود را به تعداد لازم برای تولید ۳۰ تن اورانیوم غنی شده (۵۴ هزار سانتریفیوژ نسل اول) برساند. با این حساب می‌توان معنای صحبت دیپلمات‌ ایرانی در مصاحبه با رویترز که می گوید «ایران به ۵۰ هزار سانتریفیوژ نیاز دارد نه ۴۹ هزار و ۴۹۹تا» را درک کرد، در واقع تیم مذاکره کننده ۵۰ هزار سانتریفیوژ را به عنوان خواسته‌ی خود در انتهای گام نهایی مطرح کرده است که ایران را متعهد می‌کند به صورت پلکانی و با شیبی بسیار ملایم و در طی چندین سال به آن برسد. البته با توجه به روال دیپلماتیک و خوی استکباری طرف غربی قطعا این عدد در مذاکرات کاهش نیز پیدا می‌کند، کمااینکه در روزهای گذشته بعضی اخبار حاکی از کاهش تعداد پیشنهادی ایران بود .

در مجموع این سطح غنی سازی باعث وابستگی طولانی مدت کشور در حیاتی‌ترین نیازهایش به خارج شده و پیشنهاد ۸ یا ۱۰ هزار سانتریفیوژ حتی اگر پذیرفته بشود در عمل تفاوتی با تعطیلی غنی‌سازی صنعتی نداشته و عملاً چون نمی‌تواند سوخت واقعی برای یک رآکتور حقیقی را فراهم آورد، تنها هزینه‌بر بوده و در آینده به تعطیلی عملی این صنعت در داخل کشور منجر خواهد شد.

  • تعطیلی عملی راکتور آب سنگین اراک

راکتور آب سنگین اراک بحث مهم دیگری است که همواره در مذاکرات مطرح بوده است. تولید پولوتیونیم، تولید رادیو ایزوتوپ صنعتی و دارویی، تحقیقات در زمینه پولوتونیم و رادیوایزوتوپ ها و تولید برق، چهار عملی است که راکتور اراک انجام می‌دهد و اگر این امور توسط راکتور اراک صورت نگیرد یعنی عملاً این واحد تعطیل شده است.
تیم مذاکره‌کننده ایرانی تغییر طراحی در راکتور اراک را به عنوان بخشی دیگر از پیشنهادش در مذاکرات با کشورهای ۱+۵ مطرح کرده است. اولاً با این پیشنهاد ابتدا به ساکن راکتور اراک تا زمان بازطراحی باید تعطیل شود، و از آن مهم تر اینکه چون این باز طراحی در دنیا جدید است معلوم نیست که چه زمانی به پایان برسد، کمااینکه پس از انقلاب با رها کردن طراحی و ساخت نیروگاه بوشهر توسط آلمان‌ها، تغییر طراحی آن توسط روس‌ها ۲۰ سال  به طول انجامید.

ثانیاً با فرض اینکه این بازطراحی با موفقیت انجام و راکتور راه اندازی شود، طبق پیشنهادی که ایران داده و رئیس سازمان انرژی اتمی آن را مطرح کرده است، تولید پولوتونیم در این راکتور۸۰ درصد کاهش پیدا می‌کند و با توجه به اینکه بعضی رادیو ایزوتوپ ها تنها در اراک تولید می شود و در راکتور آب سبک امکان تولید ندارد، حدود نیمی از رادیوایزوتوپ‌ها نیز دیگر نمی‌تواند تولید شود.

با این اوصاف به نظر می‌رسد پیشنهاد بازطراحی راکتور اراک به منظور حفظ این تاسیسات در ظاهر و تعطیل کردن آن در عمل باشد و اینکه عنوان این تاسیسات «آب سنگین» باشد یا «آب سبک» تفاوت چندانی ندارد، البته شنیده‌ها حاکیست طرف مقابل به این بازطراحی نیز رضایت ندارد و با استناد به متن توافق ژنو که در آن گفته شده در مرحله گام نهایی «نگرانی‌های مربوط به راکتور اراک به طور کامل برطرف شود» خواستار عقب نشینی‌های بیشتر در این مورد است.

  • تبدیل فردو به یک سایت کوچک تحقیقاتی

سایت نیمه صنعتی فردو از منظر فنی توانایی تبدیل شدن به یک سایت غنی‌سازی صنعتی برای تأمین یک نیروگاه هزار مگاواتی را دارد. این سایت بعد از نطنز دومین سایتی است که قابلیت انجام غنی‌سازی تا سطح ۲۰ درصد را دارد. همچنین از منظر امنیت در برابر حملات موشکی می‌تواند در برابر سخت‌ترین حملات مقاومت نماید و در واقع  هدف اصلی از راه اندازی تاسیسات فردو این بود که با ایجاد یک پدآفند غیر عامل از حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران جلوگیری کند. به عبارت دیگر، به لحاظ نظامی- امنیتی، فرض بر این بود که تا زمانی که تاسیساتی در ایران وجود دارد که قابل بمباران نیست، دشمن به تاسیسات دیگر ایران هم حمله نخواهد کرد.
مجله اکونومیست چند روز پیش در خبری عنوان کرد: «ایران در موضوع تاسیسات غنی‌سازی فردو پیشنهاد کرده این مرکز به یک سایت تحقیق و توسعه کوچک تبدیل شود و سانتریفیوژهای این تاسیسات به نطنز منتقل شود». طبق نظر کارشناسان، تحقیقاتی شدن فردو، بسیار مضرتر از پلمپ شدن این سایت است، چرا که برای تحقیقاتی کردن سایت تمام طراحی های صورت گرفته اعم از طراحی‌های عمرانی باید از بین برود و از ابتدا سایت به سبک تحقیقاتی ساخته شود، و این کار بازگشت آینده ایران به یک سایت صنعتی را بسیار سخت تر خواهد کرد.
از طرف دیگر تبدیل شدن به یک سایت تحقیق و توسعه «کوچک» یعنی پذیرفتن محدودیت در امر تحقیق و توسعه که پیش از این همواره به عنوان خط قرمز تیم مذاکره کننده مطرح می‌شد. همچنین این پیشنهاد به معنی برچیدن سانتریفیوژهای موجود در این سایت است که خلاف قول قبلی رئیس جمهور و تیم مذاکره کننده مبنی بر برچیده نشدنِ هیچ کدام از تأسیسات هسته‌ای کشور است .
در واقع این پیشنهاد نیز به معنی تعطیلی عملی سایت فردو است، همان چیزی که خواسته‌ی غربی‌هاست. در همین راستا محقق شورای روابط خارجی آمریکا می‌گوید:«تاکید بر این است که مرکز زیرزمینی فردو بسته شود اما روش های دیگری نیز برای حل این مسئله وجود دارد. به عنوان مثال می توان این مرکز را به یک مرکز تحقیق و توسعه تبدیل کرد. می توان راه حل هایی ارائه کرد که مطلوب باشد اما صحبت از برچیدن در آن نباشد». تعطیلی سایت فردو که مهم‌ترین سایت غنی‌سازی کشور به حساب می‌آید می‌تواند نشانه‌ای آشکار از تسلیم ایران در برابر زورگویی‌ها به حساب بیاید که وجود دستاورد مشخص در ازای آن نیز به صورت جدی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. همچنان که در دور ابتدایی توافقنامه ژنو در ازای تعطیلی تقریباً کامل صنعت هسته‌ای، تقریباً دستاورد مشخصی برای کشور به ارمغان نیامد.
.

به نظر می‌رسد تیم مذاکره‌کننده ایرانی قصد دارد مجدداً در ازای دقیقاً «هیچ چیز» تمام فعالیت‌های هسته‌ای کشور را به حالت تعطیلی درآورد. شاید به این صورت، معنای حرف آقایِ ظریف از اینکه گفته بود «ما اهل زیاده‌خواهی نیستیم» مشخص بشود، عملاً منظور ایشان این است که ما تقاضای گرفتن حقوق مسلم خودمان را هم نداریم…

ظریف در اظهار نظری جالب بیان می‌دارد بسته پیشنهادی ایران بسیار شبیه همان بسته پیشنهادی سال ۲۰۰۵ است که به سه کشور (تروئیکای) اروپایی ارائه شد. این بازگشت به عقب در حالی صورت می‌گیرد که مشخص نیست پیشنهادی سال ۲۰۰۵ ایران، که منجر به توقف ۲ ساله همه فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان شد و نهایتاً منجر به ارسال پرونده کشورمان به شورای امنیت گردید؛ از نظر آقای ظریف چه دستاوردی داشته است که مجدداً با بازگشت به گذشته، طرح این سناریوی سوخته و در عین حال مضر برای کشور، تصور خروج از وضعیت موجود را دارند.

منبع : 20-1

اخبار مرتبط