به گزارش دزمهراب شب گذشته همایشی تحت عنوان دکتر شریعتی و روشنفکری دینی توسط تشکل مستقل انصار الزهرا(س) دانشگاه آزاد دزفول در این دانشگاه و با حضور دانشجویان و برخی مسئولین شهری از جمله فرماندار، رئیس دانشگاه آزاد، تعدادی از اعضای شورای شهر برگزار شد.( که البته نمیدانیم چرا سخنرانان و میهمانان این تشکل مستقل اکثرا از جریانی خاص هستند؟؟؟!!!)
در ابتدا چیزی که جلب توجه می کرد سخنران مراسم بود! اسد الله سرافراز! حال اینکه ایشان روشنفکر دینی است یا احیانا شریعتی شناس بماند؟؟؟!!!
نام ایشان برای ما و عده زیادی از مردم یادآور مواضع آبکی و تند وی در حمایت از فتنه ۸۸ در دزفول است. او این بار هم در ابتدای جلسه و میان سخنرانی خود مدح و ثنای سران فتنه را انجام می دهد٬ بر آنها درود می فرستد و به راحتی هرچه تمام تر از جنبش خیار سبز یادی می کند! البته باز هم جای شکرش باقیست که یاد بنی صدر نکرده!!!
مصیبت و فاجعه اینجاست که فردی از مقام معظم رهبری دم می زند و آنگاه ذکر خیر سران فتنه را می کند. به راستی این افراد تکلیفشان با خودشان مشخص نیست؟! یا گرفتار برخورد های دو گانه و چندگانه و نوعی بیماری سیاسی شده اند؟؟!! چه برسرما آمده که فردی باید به خود اجازه ایراد چنین سخنانی را به راحتی بدهد و جیکه کسی هم در این شهر درنیاید!!!
جناب سرافراز! سران فتنه برای ملت ایران مرده اند، اینقدر خودتان را به کوچه آقا علی چپ نزنید!!!
جناب سرافراز این را بدانید ملت ایران همانطور که در نهم دی ماه گردن فتنه را شکستند گردن هرکس را که هنوزهم پس از سالها و پس از روشن شدن کامل جریان بخواهد از سران فتنه حمایت کند خواهند شکست. البته اشاره به شخص خاصی نداریم!
جناب سرافراز ملت ایران تنها آن عده ای نیستند که پس از گفتن این سخنان برای شما سوت و کف می زنند!!! ملت ایران آنها بودند که در نهم دی حماسه آفریدند.
اما در مورد مراسم علاوه بر اسدالله سرافراز٬ دکتر فرامرز معتمد هم به ایراد سخنانی در باب روشنفکری دینی دکتر شریعتی پرداختند.
اسدالله سرافراز نخست تعریفی از روشنفکری دینی ارائه کرده و گفت: هر گاه از روشن فکری دینی صحبت میکنیم با یک شخصیتی مواجه هستیم که از یک طرف خود را ملزم به مراعات ارزش های دینی و از سویی خود را صرف لوازم روشنفکری میکند. روشنفکر دینی تلاش می کند دوفضا شامل توجه به سنت های دینی و همچنین توجه به جهان مدرن را با یکدیگر تلفیق کند.
وی ادامه داد: روشنفکری دینی را باید در چهارچوب اخلاق اجتماعی دید چرا که یک منظر اخلاقی است. روشنفکری دینی علی رغم افت و خیز های فراوانی که به خصوص بعد از انقلاب داشته است از کاستی ها و نواقصی هم رنج می برد اما روشنفکری دینی برای امروز و فردای ما هم موضوعیت و هم طریقیت دارد.
وی همچنین یادو خاطره مرحوم میرحسین موسوی گرامیداشت!!! و سپس به بررسی فضای جغرافیایی شریعتی اشاره داشت و افزود: شریعتی در زمانی زندگی میکرد که تضاد طبقاتی، فقر و جهل بیداد میکرد. دین از دید او به تریاکی تبدیل شده که باعث خفتگی جامعه شده بود. فضای آن روز فضای مبارزه حرکت و پویایی و انقلاب بود و شریعتی تلاش میکند جامعه را از این جهل بیرون بیاورد.
سرافراز در پایان خاطر نشان کرد: راهی که شریعتی می خواست نشان دهد دو نظریه بود یکی تسویه و استخراج منابع فرهنگی و دیگری بازگشت به خویشتن داری است. نگاه شریعتی این بود که ابتدا باید دین را نجات داد بعد مردم چراکه اگر چنین نشود مردم دوباره به خواب جهالت میروند. نگاه شریعتی به دین همانند ابوذر است؛ او به دنبال مسائلی از از دین میگردد که بتواند انسان هایی چون ابوذر تربیت بکند.
سپس دکتر فرامرز معتمد این جمله شریعتی را که گفته است “دینی که به درد دنیا نخورد به درد آخرت هم نمی خورد” را بیان نموده و گفت: همه ی حرف های دکتر شریعتی در این جمله است. شریعتی می گوید که ما اگر بتوانیم مدرن سازی دین را انجام بدهیم می توانیم با یک دین نو گرا و مدرن جامعه ی مدرنی هم بسازیم.
وی افزود: شریعتی می خواهد تعریفی از دین بدهد که با جهان امروز و محاسباتش بخواند. یکی از پروژه های مهی که شریعتی مطرح می کند پروژه ی اسطوره زدایی از دین است؛ یعنی سعی می کند اسطوره ها را به روی زمین بیاورد. امام حسینی را مطرح می کند که بر پایه ی حکومت حق جهاد میکند، حضرت علی را مطرح می کند که می خواهد عدالت انسانی را بر روی زمین مطرح کند واین را خوانش یا اسطوره زایی می گویند. این نوع خوانش جهان مدرن را به رسمیت میشناسد و به حقوق بشر آری میگوید و در این تنش قرار میگیرد.
اما این همایش نیز همانند مراسمی که سال گذشته در این دانشگاه برگزار گردیده بود خالی از حاشیه نبود. حاشیه های مراسم در پرسش و پاسخ رقم خورد، جایی که مسئولین برگزاری پیش بینی آنرا میکردند لذا جهت جلوگیری قبل از شروع برنامه تذکراتی داده شد اما با این وجود اتفاق افتاد.
پایان برنامه پرسش و پاسخ بود به همین جهت سوالاتی از سوی حضار به صورت کتبی به مجری برنامه داده شد تا آنها را مطرح و دو میهمان این برنامه پاسخ دهند. ولی برخی از سوالات از سوی سرافراز سیاسی خوانده شد و پاسخ نداد جالب اینجا است ابتدا که از سران فتنه یاد کرده اند و بر روح پر فتوحشان!!! درود فرستاده اند سیاسی نبوده و حالا که برخی سوال می کردند قضیه سیاسی شده بود! برخی دیگر از سوالات در حین پاسخگویی از دید یکی از حاضرینی که به نظر می آمد سوالش قبلا پاسخ داده نشده، سوالات مشابه را سیاسی خواند و با صدایی بلند اعتراض خود را عنوان کرد، که این آغاز یک تشنج و درگیری لفظی بین عده ایی شد و چندباری این اتفاق تکرار شد.
وی همچنین در برابر سوال یکی از دانشجویان که پرسیده بود مگر مقام معظم رهبری موسوی را فتنه گر و … نمی داند؟ پس شما که ادعا می کنی ایشان را قبول داری چرا از موسوی یاد کردی؟ جوابی برای گفتن نداشت و سکوت پیشه کرد!!!
درجایی دیگر در پاسخ به سوالی در مورد نظر دکتر شریعتی درباره حجاب گفت: حجاب امری شرعی نیست بلکه امری عرفی است؟؟؟!!!
این سخن ایشان یا حاصل جهل ایشان در مورد این قضیه است و بدان اعتقاد دارد که مایه تاسف و بدبختیست و یا اینکه نتوانسته منظورش را درست برساند! که ان شاالله چنین است.
همچنین در ادامه عده ایی که موضع طرفداری آنها از شریعتی با بحث صورت گرفته فوق داغ شده بود با جمله ای از دکتر معتمد آنرا تشویق نمودند و دقایقی بعد با بیان جریانی که چند سال پیش برای خانواده شریعتی صورت گرفت عده ایی دیگر این اقدام را تشویق کردند.
مسئولین این برنامه برای اینکه این تضاد بین حاضرین، بیشتر نشود این همایش را سریع تر به پایان رساندند.
