پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

امام را می شود نقد کرد،اما آقای دکتر را خیر؟!

مدتی قبل آقای غلامعلی رجایی در وبلاگ خود در گزارشی از سفر نوروزیش به بندر امام مطلبی را نوشت که در آن مدیریت حضرت امام را در دوران دفاع مقدس زیر سئوال برد و 1234444444444444444444444444444444444445اهانتی به امام در این نوشته شد. اعتراض مجموعه انصارحزب الله دزفول و متعاقبا مرکزفرهنگی دفاع مقدس دزفول و نقدهای برخی سایتهای خبری بازتابهایی را به همراه داشت ؛

اما کلام و اعتراض به آن نوشته آقای رجایی چه بود؟برخی از حامیان ایشان در جواب منتقدان اعلام کردند که این یک حرکت سیاسی و تسویه حساب سیاسی می باشد. چرا برخی ها همه چیز را از دریچه سیاسی می بینند و این اعتراضات را تسویه حساب سیاسی می دانند ؟ آیا اگر کسی دیگر در نوشته و یا گفتار خود می گفت تدابیر امام در فلان موضوع ناپخته و بیهوده بود ، داد همین آقا در نمی آمد ؟! الحمدالله در وبلاگ ایشان مطالب زیادی در نقد و حتی توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی نظام که مخالف خط فکری ایشان می باشد، موجود است.

در ۲ جوابیه که در حمایت از ایشان منتشر شد به سوابق رجایی اشاره کردند و با اعلام این سوابق بدنبال تخطئه نقد مطلب ایشان برآمدند ؛ اینکه آقای رجایی در زندانهای رژیم شاه شکنجه های سختی را متحمل شد و تلاشهای زیادی در دوران انقلاب کرد و اینکه ایشان همرزم شهید والامقام ومبارزانقلابی “اسدی مشکال “بوده است و یا در دوران دفاع مقدس در قرارگاه خاتم الانبیاء حضور فعال داشته است و یا کتاب ۶ جلدی سیره امام را به رشته تحریر در آورده و یا فعال فرهنگی در حوزه دفاع مقدس است ، در این شکی و تردیدی نیست و یقینا اجر این تلاشها در دفتر الهی و تاریخ این دیار ثبت و محفوظ است ؛ در آن دوران نورانی همه فرزندان دزفول به خوبی دین خود را به انقلاب اداء کردند. اما برادران این دلیل نمی شود که هرچه ایشان بنگارند مورد تایید و تقدیر و افتخار باشد و یا همه نوشته های ایشان بدلیل مراوداتی با برخی ها و حضور در برخی مکانها مستند.

هرکس که در خط امام و رهبری باشد و همراه با اهداف نظام اسلامی گام بردارد مایه افتخار شهرمان است و تاج سرمان ؛ حال می خواهد از نوع اصلاح طلب باشد و یا اصولگرا. اما قرار نیست اگر کسی مسیری را اشتباه رفت و یا سوتی داد ، حس ناسیونالیستی در ما تقویت شود و بگوییم بی خیال و یا به گونه ای که برخی از دوستان فرهنگی در دفاع از ایشان نوشته اند که انگار ذات ایشان بری از خطا است. تایید عملکرد فتنه سال۸۸ با اهداف نظام سازگار نیست و بدون شک قرار نیست باعث افتخار باشد.

ایشان برای انقلاب و دفاع از نظام زحمات زیادی کشید، اما اکنون همین نظام معتقد است که حوادث سال۸۸ فتنه بوده است و تدبیر مسئولان نظام حصر سران این فتنه است و رهبری نظام از حوادث سال۸۸ بعنوان جنایت نام می برند و از عدم مرزبندی سران فنته با دشمنان تابلودار نظام همیشه بعدازگذشت سالها انتقاد و گله می کنند، آیا آقای دکتر قائل به فتنه انگیزی فتنه گران  می باشد؟! تبعیت از رهبری و ولایت توصیه اکید امام عظیم الشان است. شعارهای آن ایام که بر علیه مسئولان عالی نظام داده شد و آرمانهای امام زیرپا رفت با سیره امامی که ایشان درباره او نوشت سنخیت دارد؟! امروز بیانیه اروپا و دشمنان این نظامی که ایشان برای به ثمر نشستن آن به زندان رفتند،در حمایت از سران فتنه است،آنان در کروبی وموسوی چه دیده اند که مورد حمایت غربیها قرار می گیرند؟ الان می توانید به وبلاگ جناب دکتر مراجعه فرمایید و حمایتهای آشکار و شفاف ایشان را از موسوی مشاهده کنید.

سخن را طولانی نکنیم حرف و اعتراض بر روی این جمله ایشان در آن نوشته است و اهانت به امام آشکار است شاید به زعم دوستان سوتی بوده است! لذا بهتر بود به جای این همه شلوغی و نوشته ها، این دوستان معترف می شدند که ایشان در این نوشته اشتباه کرده است و خدای ناکرده برای بازیهای سیاسی اینهمه آسمان و ریسمان نمی کردند و خود عامل کاری نمی شدند که ناهی آن می باشند؛ مثلا در این نوشته هایشان هرچه خواسته اند به منتقدان ایشان توهین نموده اند و بعد گفته اند توهین بد است!

در نوشته حامیان ایشان(در دزان ان موجود است) نقد دوران دفاع مقدس را حق ایشان دانسته اند ،پس باید به دیگران نیز این حق داده شود تا مواضع این فعال سیاسی را به نقد بکشند، پس چرا این همه آشفتگی ؟! ایشان حق دارند امام را نقد نمایند اما کسی نمی تواند موضع ایشان را به چالش بکشد؟!

بار دیگر متن نوشته جناب دکتر را با سعه صدر و بدور از سیاست زدگی مطالعه نمایید:

الآن معلوم شده است اصرارمقامات محلی و مرکزی نظام ازجمله امام به اینکه مردم درشهرها در زیربمباران و آتش بی امان دشمن- که نیروهای مسلح هم دربرابرآنها کمتر یارای مقاومت داشتند -بمانند و شهرراحفظ کنند ،کاردرستی نبود. می شد درتدبیری منطقی تر وبا تصمیمی سنجیده تر با آغازتهاجم دشمن به خوزستان،دراولین حرکت، بلافاصله پیرمردها و زنان وخردسالان از شهرها وروستاها خارج می شدند. اگراینگونه می شد قطعا تلفات مردمی در روزهای اول جنگ آنقدرها نبود که دیدیم و بعضی از شهروندان جنوبی مادرنتیجه اتخاذ این سیاست اشتباه بیهوده قربانی نمی شدند.”

ایرادها به این متن واضح است ، چرا دوستان کتمان می کنند؟ کدام اصرار بر ماندن؟! برای چه کسی یا کسانی به تصور ایشان این اشتباه معلوم شده است ؟آیا اگر کسی  شهرها را ترک می کرد کسی مانع می شد؟! مگر مادر گرانقدرشان و صدها نفر دیگر مثل ایشان را کسی وادار به ماندن کرد؟! کدام سیاست امام منجر به بیهوده قربانی شدن مردم شد؟! اگر کسان دیگر بر فرض اشتباه کردند به پای امام عزیز می نویسیم ؟! امام عزیز به صراحت فرمودند ما یک لحظه در جنگ نادم و پشیمان نیستیم ، حال ایشان چه می گوید؟امام کدام تصمیم نسجیده را گرفت ؟ با این نوشته جوانی که آن ایام نبوده است چه تصوری از دفاع مقدس در ذهن او نقش می بندد؟! ایشان خود شاهد حضور پیرمردهای این دیار در مواجه با دشمن بوده اند ، داستان آن پیرمرد ۶۱ ساله بسیجی را حتما شنیده اید که پیشاپیش رزمندگان درب مسجد جامع دزفول در هنگام اعزام نیرو در حالی که پرچم در دستش است بر زمین می افتاد و پزشکی قانونی علت مرگ را “ذوق زدگی” اعلام می کند. و یا آن پدر شهید را که پیکر متلاشی شده فرزندش در عملیات فتح المبین را بعد از خاکسپاری دوباره به جبهه رهسپار می شود و تا اخر جنگ در کنار بچه های مسجد می ماند تا باعث روحیه به جوانان باشد. با چه سیاستی نظام می توانست به زعم دکتر ،پیرمردها عاشق جهاد را به خارج شهر و نقطه امن هدایت کند؟! مگر کسی راضی می شد؟!

بهرحال اشتباه را باید پذیرفت، اگر نخواهیم بگوییم امام را تا زمانی می خواهیم که اهدافمان را پیش ببریم !!

انصارحزب الله شهرستان دزفول

اردیبهشت۹۳

اخبار مرتبط