پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

بلرزون و بچرخون!

مدتی است به برکت مجوز های یکی از ادارات فخیمه اسلامی!!! دزفول، بلرزون و بچرخون در تئاتر های پایتخت مقاومت ایران شدت گرفته است و هر دم از این باغ لرزشی و چرخشی می رسد!!!

شنیده های حاکی از آن است که شعر زیبا و پرمضمون بیا بندری بر…… از غم دنیا نترسیم… این روزها در دزفول ورد زبان سازندگان چنین تئاتر های فاخر و ارزشمندی است. و زیر لب با خود زمزمه می کنند.چرا که ظاهرا کسی کاری به کار آن ها ندارد و در ساختن آثارشان الحمدلله آزادند . تئاترهایی که بعضا به بهانه خنداندن مردم و شادی و سرخوشی، به قول آن بازیگر سینمای ما و دور از جان خوانندگان این نوشته حاضرند برای خنداندن مردم شلوار خود را هم در بیاورند.

البته ناگفته نماند که به نظر بنده هم رقص و آواز، بزن و بکوب، بلرزون و بچرخون باید باشد اما در حد اعتدال.! ولی دیگر نباید مثلا خواننده خارجی مارجی از این بد پوشش ها دعوت کرد و شو شب های بغداد راه انداخت و یا دست به دامن راضیه و مرضیه و هستی و مستی و این ها شد همان در حد اعتدالش خوب است!!! والا همان اعتدالیون بلایی سرمان خواهند آورد که خلخالی سر خواننده های قبل از انقلاب نیاورد. پس برقصید و بلرزونید و بچرخونید اما در حد اعتدال!.

شوخی های رکیک در این گونه آثار ارزشمند هنری که در پایتخت مقاومت ایران اسلامی دزفول قهرمان!!! اجرا می شوند، بیداد می کند و البته حق دارند چرا که، اینگونه شوخی ها لذت بلرزون و بچرخون ها را برای مخاطبان صد چندان می کند. البته و از برکت دعای گذشتگان استقبال از چنین نمایش هایی در دزفول بسیار زیاد و وسوسه انگیز است، تا جایی که نگارنده را برآن داشته تا خود نمایشی تحت عنوان بلرزون و بچرخون اعتدالی را روی صحنه مجتمع فرهنگی! سینمایی دزفول و یا حتی سالن اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی! دزفول ببرد تا شاید بتواند منبع درآمدی باشد برای اهل هنر والبته اهل و عیال!

نکته جالب توجهی که در این نمایش های فاخر به چشم می خورد برگشت به گذشته درخشان و زمان طاغوت دزفول در زمینه آواز است، تا جایی که این مفهوم را می توان از نوع انتخاب نام برای اینگونه نمایش ها هم دریافت کرد. نمایشی تحت عنوان سر پل دسفیل شما را به یاد چه چیزی می اندازد؟ غیر از ترانه زیبای!!! آن دو خواننده مرحوم ایام ماضی مرحوم مانده و مرحوم نعمت که سر پل دسفیل یار یارمی کردند! و دل ها بسوزد که یاد آن یار جفاکار می کردند! ( البته نمی دانم آخر به یارشان رسیدند یا ناکام رفتند) حالا چرا سر پل رفته بودند و یار یار می کردند نمی دانم! به عقیده حقیر زیر پل برای یار یار کردن بهتر بود!!! اما چرا جنابانشان اصرار داشته اند که روی پل یار یار بکنند؟ بگذریم!!!

در این گونه نمایش ها شما انواع شادی ها مثل حالا بیا، حالا برو، رقص با چادر رقص بی چادر، این کمره یا فنره؟ آقایون دست خانما دست… ، خانما دست آقایون پا، حالا برعکس، خلاصه تمامی شادی هایی را که دلتان بخواهد، می توانید شاهد باشید و دمی خوشحال و شاد باشید و حال و حولی بنمایید.

و البته ماهم خوشحالیم چراکه زمانه، زمانه ی بلرزون و بچرخون است… و چرخ همه چیز باید بچرخد هم چرخ زندگی مردم هم چرخ کمر برخی… ان شا الله

جهت تبرک بحث توجه متولیان امر را به این سخن مقام معظم رهبری درباره طنز جلب می کنم:

«طنز، یعنی مطلب مهمِ جدی که با زبان شوخی بیان می‌شود؛ محتوا و معنایی در آن هست، منتها به زبان شوخی 11/۰۹/1383»

مصطفی بیاتی

اخبار مرتبط