سینما انقلاب – بنت الهدی تاجیک
داستان فیلم در مورد زندگی زوجی است که ظاهراً زندگی آرامی را میگذارند. خانم خانه معلم پیانوست که بعد از مدتی از طریق دوست پسر نسیم (شاگرد پیانویش) متوجه میشود که او حدود شش ماهی است با همسرش رابطه دارد و هماکنون به انگلیس رفتهاند و البته همسرش بعد از مدتی او را به طور غیابی طلاق میدهد. زن در همین حین با پسر جوانی آشنا شده و رابطهای عاشقانه را با او آغاز میکند. مرد پس از مدتی پشیمان شده و قصد بازگشت دارد، اما زن دل در گرو عشق مرد جوان بسته است.
اولین نکتهای که از اول فیلم به طور ملموسی به چشم میخورد، نشان دادن زاویۀ جدی آن با مدل سبک زندگی اسلامی و حتی ایرانی است. کارگردان تمام تلاش خود را بهکار گرفته تا از حداکثر المانهای زندگی غربی در فیلم بهره ببرد. اولین نکته، شغل شخصیت زن فیلم است که مدرس پیانوست؛ سازی که بیش از دیگر آلات موسیقی، سبک زندگی اروپایی را به خاطر میآورد، مخصوصاً که تعلیم آن توسط یک زن صورت میپذیرد. مدل خانه به سبکی کاملاً اروپایی است. پردههای همیشه کنار رفته که هر کس که از خیابان رد میشود، میتواند تمامی خانه را مشاهده کند و این در حالی است که تمامی دیوارها نیز شیشهای هستند. در واقع هیچ چیز به غیر از اتاق خواب به عنوان حریم خصوصی زن در خانه وجود ندارد. رابطه زن با همسرش رابطهای سرد و معمولی است بدون اینکه محبت خاصی در برخوردهای آنان به یکدیگر قابل مشاهده باشد. نکته جالب توجه این است که برخلاف اینکه چهارده سال از زندگی مشترک آنان گذشته و اختلاف سنی قابل توجهی میان آنها وجود دارد اما هنوز به فکر بچهدار شدن نیفتادهاند. زن در پاسخ به انتقاد دوستش مبنی بر اینکه دلیل میآورد که در اوایل زندگی این آمادگی را در خود نمیدیده و هماکنون نیز میلی از طرف همسرش به این قضیه ندیده، در واقع انگار میخواهد بگوید این مسئله از اهمیت خاصی برایش برخوردار نیست.
ارتباط تعریف نشده و بدون چارچوب زن با پسر همسایه از همان ابتدای فیلم مخاطب را متوجه این نکته میکند که باید منتظر یک عشق یا به عبارت بهتر شروع یک رابطه هوسآلود باشد. جالب این است که پسر عاشقپیشه همسایه با توجه به اینکه از طریق خواهرش مطلع است که با یک زن شوهردار ارتباط دارد و در هیچ کجای فیلم مشاهده نمیشود که زن از خیانت همسر یا از جدا شدنش به او خبری داده باشد، ارتباط خود را ادامه میدهد؛ امری که در بسیاری از فیلمهای غربی نیز تا اندازهای مورد تقبیح قرار میگیرد. زن فیلم «برف روی کاجها» زنی هوسباز است که خود برای ارتباط با پسر غریبهای که کوچکترین آشناییای با او و خانوادهاش نداشته است پیشقدم شده و به طرق مختلف سعی میکند خود را به او نزدیک کند.
حضور نسیم در فیلم اوج هوسبازی و بیقیدوبندی یک زن را به تصویر میکشد؛ دختری که به مدت چهار سال با پسری به نام پرهام دوست است و در حین ارتباط با او، با علی (همسر شخصیت اصلی فیلم) آشنا میشود و ارتباط کثیف و بدون چارچوبی را آغاز میکند به نحوی که حتی با آن مرد وارد خانه دوستش میشود. این در حالی است که ارتباط خود را با دوست پسر قبلیاش قطع نکرده تا حداقل بتوان اندک توجیهی برای ارتباطش با مردی دو برابر سن خودش پیدا کند. خیانت، دروغ و هوسبازی بیحدوحصر شخصیتها تمامی فیلم را جهت میدهد بدون اینکه حداقل کوششی برای تقبیح این روابط انجام شود.
سکانسهای ترویجدهنده سبک زندگی غربی بهوفور در فیلم دیده میشود. ارتباطهای خارج از چارچوب، صحنه آرایش کردن زن، ارتباط بیحساب پسر جوان با زن شوهردار در قالب شوخی و گفتوگویهای صمیمانه، دیدن ماهواره و….