پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

ناروشنفکری

 

به قول مرحوم شاندل که خوب گفته بود، همیشه یک نزاع است میان گروهی به نام دینداری ودین مآبی وگروه وطبقه ای دیگر بنام روشنفکری ولی همان روشنفکرنمایی ……. و چه نزاع خنده داری!!!!!!یکی آن چیزی که نمی شناسد می کوبد و دیگری از آن چیزی که نمیشناسد دفاع می کند وچه بد دفاع می کند.!!!!!!به قول همان مرحوم شاندل برای آنکه حقیقتی را بکوبی کافیست از آن بد دفاع کنی…………!وچه خنده دار وچه بد استحماری است…….نزاعی بر سر هیچ….نزاعی که تنها فایده اش مجهول ماندن حقیقتی است که پنهان است ومشغول شدن افکار بر روی نزاع..!وتنها هدف نزاع پیروزی خود وگروهشان وطبقه شان است نه مشخص شدن حقیقت که حقیقت هدفی گمشده است.

بزرگی می گفت : قبل از آنکه هر انقلابی رخ دهد باید در معنا و مفهوم واژه ها انقلاب رخ دهد و”روشنفکر”و”روشنفکری” واژه هایی هستند که درحقشان چنان جنایتی شده است که شاید در حق هیچ واژه ای چنان جنایتی نشده است………….!!روشنفکری یک طبقه وگروه خاص با تیپ وافکار خاص نیست،روشنفکر نه فلان استاد دانشگاه…نه فلان آخوند حوزه  نه فلان دکتر تحصیل کرده غرب….نه فلان عضو حزب کمی به سمت چپ متمایل….نه فلان عضو فلان گروه خاص….نه صرف دانشجو بودن..نه صرف روزنامه خواندن….نه صرف خواندن نوشته های فلان نویسنده ی خاص…. نه صرف شعار “آزادی” دادن وچیزدیگر خواستن!!!نه……نه وتازگی هاصرف مخالفت کردن ومخالف بودن هم مد شده است….!!!و این روشنفکری در دنیای غرب است که ظهورش آن جایی است که باید در برابر افکار مذهبی پاپ وکلیسا بایستد وکلیسا را نپذیرد شاید در آن جا ودر آن برهه از تاریخ ودر آن جغرافیا درست تصمیمی گرفته است……ولی آیا اکنون ودراین زمان واین جغرافیای نزدیک وهمین حوالی واین افکار مذهبی واسلام و………باز هم وظیفه ورسالت ومسئولیت روشنفکر وروشنفکری جبهه گیری صرف مخالفت با افکار مذهبی ونپذیرفتن است وهمه چیز راتحجر وصاحبان این اندیشه را متحجرخواندن است!؟وشاید این جای کمی تامل است!!!!حتی کمی بیشتر وبیشتروبیشتر جای تامل است!!ودر آخر به قول دکتر شهید علی شریعتی: “روشنفکر در یک کلمه کسی است نسبت به “وضع انسانی” خودش در زمان خودش ومکان تاریخی و اجتماعی که در آن است،”خودآگاهی دارد واین خودآگاهی جبرا وضرورتا به او احساس یک مسئولیت بخشیده است”.

“خورشید”

16/12/91

اخبار مرتبط