وحشت از واژه، از غزل دارند
آل نفت و دلار و بی دردی
واژه هایم نفس کم آوردند
زیر پای کثیف نامردی
دورهای طواف کامل نیست
بی نگاهی به جاده ی تاریخ
جان گرفته دوباره بوسفیان
باید این قصه حل شود از بیخ
هم قدم با صفای ابراهیم
سنگ ها می زنیم شیطان را
گرچه دستی شهید و پرپر کرد
در منا جشن عید قربان را
عکس ها دلخراش و غمبارند
تلی از کشته ها و زخمی ها
وزن این کوه له کند ای کاش
آل بی غیرت سعودی را
زهرا آراسته نیا