پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

پیشنهاد برای حفظ صنایع دستی دزفول

یک کارشناس ارشد هنرهای صناعی گفت: صنایع دستی در هر فرهنگی از جمله شاخصه‌های بنیادین در زمینه احراز هویت و اعتبار معنوی تاریخ ملت‌ها است.
دزفول در راستای این ارزش در طول تاریخ یکی از مهمترین و بارزترین شهر در جهان است که از هنرهای سنتی غنی بهره‌مند بود. کنیه این توانایی را باید در احداث کاخ آپادانای شوش که به دستور داریوش اول بنا شد جست‌وجو کرد. داریوش در حدود سال‌های 515 تا 521 پیش از میلاد آن را توسط صنعتگرانی زبردست از کشورهای مصر، یونان، روم و هند به این سرزمین آورد تا بالاترین ارزش‌های هنری را در کاخ خود خلق کند.
وی افزود: از آن جا که دزفول از بدو تأسیس در موقعیت فعلی ماهرترین صنعتگران را در رشته‌های مختلف و متنوع به خود دیده است باید این توانمندی‌ها را در ساخت کاخ بی‌نظیر آپادانا توسط زبده‌ترین صنعتگران جهان پی‌گرفت. دزفول شهری است که شاخصه‌های منحصر به فرد فراوانی نسبت به شهرهای دیگر دارد. از منحصر به فردترین شاخص‌ها عنوان کنیه شهروندان این شهر است که با پیشه و شغل آنها رقم خورده است.
شابا ادامه داد: جولا، بافنده، نمدمال، آسیابان، خراط، وسمه‌گر، نیل‌ساز و… نمونه‌هایی از کنیه شهروندان شهر است که نشان از شغل آنها دارد. محققان بالغ بر 60 پیشه را به طور مجزا و بدون زیر شاخه‌های آن عنوان کرده‌اند. با توجه به مطالب گفته شده دزفول را باید شهر صنعتگران خواند به گونه‌ای که از اجتماع گروه بزرگی از صنعتگران ماهر جهانی این شهر تشکیل یافته است. این موضوع در دنیای امروز که ملت‌ها و جوامع اهمیت و جایگاه هویت و فرهنگ را در کسب اعتبار جهانی فرادانسته‌اند مساله‌ای بسیار مهم و قابل تأمل است.
کارشناس ارشد هنرهای صناعی خاطرنشان کرد: کشورهای پیشرفته صنعتی هویت فرهنگی را سرمایه‌ای عظیم دانسته و برای کسب آن حتی با کشاندن هویت کشورهای دیگری به سمت خود تلاش وافر دارند. حضور بزرگترین و غنی‌ترین موزه‌های تاریخی از ملل مختلف در کشورهای پیشرفته دالی بر این مدلول است. دزفول دایره‌المعارفی از هنرهای سنتی است که هر چند زمان مطلوب حفظ آن از دست رفته است اما پیش از آن که کاملاً دیر شده باشد باید برای حفظ این ارزش‌های جوهری و سپس ثبت این هویت بالنده کاری کرد.

61153
وی با بیان این که خلق هویت و ارزش‌های آبرومندانه یک ملت کار ساده‌ای نیست و به خودی خود به وجود نمی‌آید تاکید کرد: اگر مردم آن سرزمین اهمیت و ارزش آن را ندانند به خودی خود از بین می‌رود. آفرینش این هویت را باید در اذهان و دستان هنرمندان و پیشه‌وران آن شهر دانست. ناصرخسرو در سفرنامه خود می‌نویسد در گذشته بلدیه‌ها توسط هنرمندان و فرهنگیان آن شهر اداره می‌شده و این گونه بوده که اکنون ما چیزی داریم که شخصیت و هویت و اعتبار ما را رقم زده است. حال آن که به سختی می‌توان انتظار داشت که این اعتبار فرهنگی را آیندگان (آن گونه که ما از آن بهره‌مندیم) داشته باشند.
شابا گفت: شاید برای اکثر انسان‌ها به دست آوردن یک گنج گران‌بها و قیمتی، خیالی رؤیایی و آرزویی نهفته باشد. من می‌خواهم هنرمندان، صنعتگران و هنرهای سنتی را گنج‌هایی معنوی بخوانم که صندوق در و یاقوت‌شان پر از تراکنش هویت و ارزش‌های ملی است چیزی که با هیچ گنج مادی نمی‌توان آن را کسب کرد. من می‌شناسم نمدمالی را که در شهر دزفول آخرین بازمانده از این شغل است که با غروب عمر با برکت و عزت او چراغ یکی دیگر از صنایع گران‌بهای این مرز و بوم خاموش می‌شود و می‌شناسم جولابافی را که آخرین بازمانده است؛ پیشه‌ای که در جهان فقط دزفول و شوشتر این نوع بافندگی را به خود دیده است و باز می‌دانم که بسیاری از این صنایع همچون ورشوسازی، مسگری، وسمه‌گری، جیل‌سازی و… که چراغ‌شان سال‌ها است خاموش است.
او با اشاره به این که نشانه زبانی نمادین است و آن گونه که پیرس دانشمند زبان‌شناس آمریکایی می‌گوید تنها با نشانه است که انسان می‌اندیشد توضیح داد: اگر تاریخ صنایع دستی دزفول را از منظر نشانه‌شناسی فرهنگی بنگریم باید این شهر را متنی سرشار از نشانه‌هایی دانست که زبان نمادین آن پر از واژه‌های دیداری و نوشتاری و گفتاری است. شهری که هر یک از شهروندان آن پیشه‌ای از رشته‌های گوناگون صنایع دستی را در تخصص خود داشته است که زبان نشانه‌شناختی منحصر به خود دارد. فرهنگ بومی و هویت این شهر برخاسته از کدها و رمزگانی است که از صنایع دستی غنی آن در بین مردم شهر و مردم جوامع دیگر خوانش می‌شوند.
وی اضافه کرد: اگر دزفول را جایی دیگر غیر از موقعیت جغرافیایی فعلی متصور شویم جایی که به موضوع فرهنگ و هویت اهمیت بیشتری در نظر گرفته می‌شود بدون تردید این شهر زیر ذره‌بین دانشمندان و محققان زیادی از علوم گوناگون از جمله نشانه‌شناسی، انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی، زیبایی‌شناسی و… قرار می‌گرفت تا به این وسیله نشانه‌های فرهنگ بومی تاریخ و هویت آن را تحلیل کنند و پاسخی برای این سؤالات در کتاب‌های اسطوره‌ای عنوان کنند.
شابا عنوان کرد: آیا می‌توان شهری اسطوره‌ای با متنی سرشار از نشانه را گنجیه‌ای از کدها، رمزگان و خالقان فرهنگ منحصر به خود دانست آن گونه که هر مخاطب غیربومی را به تأملی عمیق از سنگینی هویت بوم‌گرایانه سوق می‌دهد؟ آیا شهری که اکثر ساکنان آن پیشه‌ورانی از رشته‌های مختلف صنعتگری و هنرهای سنتی است می‌تواند گنجینه‌ای از هنرمندان متخصص و همچنین گنجینه‌ای از گونه‌های متنوع صنایع دستی باشد؟ برای این شهر اسطوره‌ای با گنجینه‌ای از نشانه‌های فرهنگی هنر و فنون هویت مدار چه باید کرد؟
کارشناس ارشد هنرهای صناعی تعیین یک صنف یا مؤسسه غیرانتفاعی ویژه برای رسیدگی و مدیریت راهبردی صنایع دستی و پیشه‌وری با حمایت کامل مسوولان ذی‌صلاح در جایگاهی متفاوت از واحد صنایع دستی اداره میراث فرهنگی شهرستان دزفول را پیشنهاد کرد ودر خصوص اهم ضوابط اساسنامه آن توضیح داد:
1- تعیین محل‌هایی تخصصی از خانه‌های تحت اختیار دولتی به خصوص میراث فرهنگی جهت برقراری کارگاه‌های حرفه‌ای با عناوینی مانند خانه خراطی، خانه نساجی، خانه سفال (لازم به ذکر است خانه‌های متعددی با این ویژگی وجود دارد که نیاز به درصد پایینی جهت مرمت هستند).
2- استخدام صنعتگرانی که هنر آن‌ها رو به منسوخ شدن است (هر چند با حقوقی ناچیز باشد اما هویت و فرهنگ عظیم این شهر آن گونه که گفته شد حفظ خواهد شد و به این ترتیب اشاعه می‌یابد).
3- تعیین بودجه‌ای برای احیای هنرها و پیشه‌های منسوخ شده و آموزش آن میراث به نسل حاضر و انتقال آن به نسل‌های آتی.
4- آموزش حرفه‌ای صنایع دستی دزفول به صورت دوره‌های ابتدایی تا تخصصی و ترغیب استادکار و تولید شغل حرفه‌ای براساس اصول و تعالیم شاگرد استادی.
5- استخدام طراح به گونه‌ای که بتواند با طراحی‌های نوین صنایع منسوخ و رو به استنتاخ را به چرخه زندگی روزمره مردم وارد کند.
6- استخدام بازاریاب به گونه‌ای که شکل نوین صنایع دستی را بتواند به شرکت‌های تولیدکننده اطلاع داد و توانمندی‌های صنعتگران دزفولی را در تولید محصولاتشان خاطرنشان سازد.
7- کمک‌های مالی و معنوی و ابزارآلات کارگاهی به صنایع در حال استنتاخ براساس ضوابط مندرج در اساسنامه صنف مذکور از اهم مواد تشکیل این صنف است.
8- همگام‌سازی دستگاه‌ها و ابزار و وسایل رشته‌های مختلف صنایع دستی با دستگاه‌ها و تکنولوژی مدرن که عاملی مهم در بروزرسانی فرهنگ و هنر سنتی می‌باشد چراکه کشورهایی مثل چین با بهره‌مندی از این تکنولوژی بسیاری از صنعتگران آوانگارد را از میدان بیرون کرده و خود سازنده اصلی این محصولات با قیمتی بسیار پایین‌تر شده است برای مثال کپو و نمد ساخت چین تاکنون ضربه زیادی به این هنرها وارد کرده است.
9- همکاری و اجازه فرهنگ‌سازی از سوی شهرداری دزفول برای اطلاع‌رسانی و آگاهی خیرین برای حمایت صنعتگران و هنرمندان صنایع‌دستی در راستای اهداف باززنده‌سازی هویت و فرهنگ بومی از قبیل کمک‌های مالی و ساخت فرهنگسرای مورد نیاز.
10- همکاری کامل اداره ارشاد اسلامی و قرار دادن قسمت مناسبی از فضاهای مفید مجتمع فرهنگی دزفول که در حال حاضر واقعاً از خالی بودن در حال فرسایش است و بدون تردید زمان در این فضای فرهنگی که مختصص این امور است با افسوس می‌گذرد.
شابا تصریح کرد: آن چه که ما از پیشینیان خود به میراث داریم هویتی گران‌بها است که همواره در پرتو آن به خود می‌بالیم و آن را در جوامع گوناگون به رخ دوستانمان می‌آوریم. حال تردیدی نیست که آیندگان نیز از ما این انتظار خواهند داشت هر چند که من معتقدم آن گاه که آیندگان به امید گنج صندوقچه ما را باز کنند اگر آن را تهی نبینند اما برایشان رضایت‌بخش نخواهد بود و به گمانم این سؤال را خواهند پرسید: حال که صندوق‌تان گران‌مایه نیست چرا دسترنج پیشینیان را برای‌مان حفظ نکردید تا ما نیز حداقل از آن سرمایه و گنجینه بهره‌ای داشته باشیم. به قول حضرت حافظ:

فرصت شمار صحبت کز این دو راه منزل / چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن.
ایسنا

اخبار مرتبط