پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

آیا میدانید چه مسئولیت بزرگی بر دوش ماست؟

فقط مسؤلین بخوانند؛

مولایم ما را ببخش که یک عمر چه کودکانه نشستیم و  انتظار کشیدیم تا صدای شلیک یک توپ  نوید آمدن بهار را سر دهد. ای صد افسوس که تو بهار بودی و ما بی تو هر فروردین  دی  بودیم و نمی دانستیم…

آیا میدانید چه مسئولیت بزرگی بردوش ما از نظر تربیت این نوگلان است؟

آیا وظیفه خود را هنگام تحویل این غنچه ها وهدایت آنها در مسیردرست می دانیم؟

راه را چه اندازه درست می رویم؟

آیا پوشش ما درست است؟

آیا وقت طلاست؟؟؟

ما ورودی های دهه 70به جلسات مسجد بودیم که هر کدام در خانه هایمان یک عدد آنتن UHF وVHF  یک تلویزیون “14و”21 سیاه سفید یا رنگی با یک دنیا که در یک توپ پلاستیکی خلاصه می شد ( که افتادن آن در جوی آب معضل خوبی برای ما بود) رویای کودکی مان رو سپری کردیم .

اما خانواده ی ما :

با پدری که جنگ را دیده بود، رفقای شهیدش یادش بود، مادری که چادرش را هیچ وقت فراموش نمی کرد حتی اگر غذا پختن را…

به جلسات رفتیم، یک نفر به نام مسؤل دیدیم که ساده بود و بی الایش ، یک پیراهن ساده روی شلوار،  یک عینک با فریم بزرگ ، شلوار پارچه ی ویک جفت جوراب، می گفت وگوش می کردیم و گاهی شلوغ بازی هم در می آوردیم که کم هم نبود . می گفت کسی سوال ندارد ولی ما بی خیال در پی رویاهایمان که کی پنج شنبه شب ها بعد از دعای کمیل بریم بستنی بخوریم ،جمعه صبح بریم فوتبال وسر خوش از روز خودمان…

تقریبآ در تمام جلسات وضع به همین منوال بود با کمی پس و پیش.که البته دوستان زیادی هم از همین جلسات با صفای ما به مدارج بالای علمی  و معنوی رسیدند…

روزها گذشت ،ما بزرگ شدیم هر کدام در پی  انتخاب رشته ی دانشگاهی، رفتن به خدمت، انتخاب شغل مناسب…

مسولین ما هم شدن،دکترحبیبی ها،دکتر آجیلی ها،مهندس پورخلیلی ها و…..

اما دهه های 80 و90؛ آنتن ها جای خود را به درب قابلمه ها که بهش دیش ماهواره می گفتن.  جوی آب و آسفالت جای خود را به سالن های ورزشی با تمام امکانات داد. تلویزیون های سیاه و سفید و رنگی کوچک جای خود را به LEDوLCD داد. 3 کانال دست و پا شکسته جای خود را به هزاران شبکه رنگا  و ارنگ داد.

آن پدر ریش دار جنگ رفته و جنگ دیده  جای خودش را به پدر جدیدش داد و پیراهنش شد تی شرت شلوارش شد لی. نگاهش شد جهانی ، اخبار ما رو هم  که نگاه می کند،  یک نیم نگاهی هم  به BBCوVOA دارد.

مادر این خانواده هم امروزی شده چادرش  را هم به هر قیمتی نمی زند، فیلم های فارسی وان را هم دوست دارد.

رویاهای کودک این خانواده در کنار گیم نت ها،  کلاس زبان و سالن های ورزشی به  آوای  دل نشین قرآن و اذان و گلدسته های بلند فیروزه ای رنگ بی رغبت نیست…

واما وظیفه ی ما مسؤلین در قبال تفاوت به وجود آمده در بین نسل ها چیست؟؟؟؟

آیا کودک دهه 90 به مانند کودک دهه 70با اصرار مهربانانه ی پدر ونوازش گرم مادر به مساجد و جلسات می آید یا با میل و رغبت برخاسته از فطرت پاکشان؟؟؟

آیا چنین کودکانی نیازبه توجه وبرنامه ریزی مضاعف و متناسب با نسل خود را ندارد؟؟؟

آیا اسلام همان ظاهر پیامبر را درهنگام ظهور آقا خواهد دید؟؟؟

آیا می دانید که ائمه ما اهمیت زیادی به آراستگی ظاهر خود در هنگام حضور در بین افراد جامعه می دادند؟؟؟

آیا می توان گفت امروزی شدن در تمام موارد بد است؟؟؟

یک نکته با مسؤلین:

آیا در زمانی که به سرعت در فکر هدفمند کردن قسمت های مختلف جامعه هستیم، به فکر هوشمند کردن مدارس وادارات هستیم،به فکر اینترنتی کردن تمام قسمت ها ،آیا جای این نکته خالی نیست که به فکر هوشمند سازی مساجد باشیم.

که این کار در گوشه و کنار این کشور به دست خیرین عزیز انجام شده است که نیاز به رسیدگی وتشویق وکمک های مادی ومعنوی مسولین مربوطه دارد..

نویسنده : احمد صفار

 

اخبار مرتبط