پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

باز گلی به گوشۀ جمال جیگر!

جز آستان تو ام در جهان پناهی نیست…

باز گلی به گوشۀ جمال جیگر!

 اصولا تعامل را درزبان عربی ویا به عبارت دقیقتر عرب بادیه نشین که در صحرا می زیید(زندگی میکند) به رابطه ای گوید که دوطرفه باشد؛ اما در روزگار ما که همه چیز ظاهرا معکوس( چپری) عمل می کند… یک سری افراد وجود دارند(که البته معرف حضور خوانندگان فرهیختۀمان! هستند؛این افراد معمولا سن بالایی دارند! در ضمن بحث من ناظر به ذکورات است وبا اناث کاری ندارم ربطی هم به بنده ندارد.) که فقط خود را عامل و فاعل و یا کننده میدانند و همیشه طرف مقابل را که این بنده حقیر و یا دیگر بندگان حقیر خداوند متعال باشند معمول و مفعول ویا شونده قرار می دهند به جان خواننده محترم که نباشد به جان خودم بارها شده است که خیال کرده ام گوش طرف مقابل سنگین است……… بعدها فهمیدم که معمولا بار این افراد سنگین است و بار، دارند یا باردارند وبر آدم باردار حرجی نیست که بارش( منظورم بار مسولیت است…آقا!) را بچسبد و دیگران را به فضله موشی به حساب نیاورد.(البته دوراز جان شما)

معمولا فضل یا به عبارت کلی تر فضولات(جمع فضل) انسان هاست که ایشان را متوهم کرده و خود را حاکم بر دیگران می پندارند که فضول را بردند جهنم……..

این انسان های فاضل، فضول و یا فضله دار و… عادت کرده اند پشت سر هم سخن برانند و براین مرکب تیز رو  وتیز دو سوار شده وطرف مقابل را مورد حمله شوالیه وار قرار دهندو پشتش را خاکمال کرده وفاتحه! یکی از خصوصیات ویژه این افراد توانایی حبس نفس درسینه برای مدت مدیدی است؛ اگر امتحان کرده باشید می توانند برای مدتی طولانی بدون کشیدن نفس یک بند سخن برانند وشما برای اینکه بتوانی سخن آغاز کنی باید به توسل و توکل روی آوری تا لحظه ای طرف مقابل نفسی چاق کند و شما شروع کنی از این بدتر اگر خدای ناکرده لحظه ای درنگ کنی دوباره گوی را با سرعتی رعد آسا که برق از کلۀ تان بپرد از شما ربوده و آنگاه روز از نو روزی از هیچی دیگه!!!­­ فی المجلس شروع خواهد کرد در میان بهت شما به گفتن همان مطالب قبلی با تغییرات بسیار جزئی و قابل اغماض! که تکرار برای عقل سلیم ملالت آوراست….آی! تازه کفر آدم آنجا در می آید که پس از تکرارهای مکرر می گوید: متوجهی که چه عرض می کنم!!!!!!!! ولش کن وارد جزئیات نمی شوم.(نترم دگه)

اینجاست که ای کاش البته بلا تشبیه(نگید ربطی نداره) بنده هم به اندازه جیگر این قدر جیگر داشتم که هربار طرف مقابل می خواست تکرار مکررات کند بلند می گفتم: گفتی یا نگفتی… گفتی یا نگفتی… گفتی یا نگفتی…!

از این خیلی بدتر وقتی است که تو می خواهی به این افراد مطلبی را تفهیم کنی دقیقا انگار داری روی چرتکه ویندوز سون نصب می کنی ویا اینکه از خرچنگ خواسته ای مستقیم راه بروند که اهدنا الصراط المستقیم! و خدا نکند کسی کجش راست باشد و راستش کج…( البته با عرض پوزش از جناب خرچنگ)

امان از تعامل درست و حسابی که این روزها به رویایی دست نیافتنی برای ما تبدیل شده تا آنجایی که حتی اگر کسی شب هنگام از خواب برخیزد و در محضر خدای متعال آنقدر فریاد واتعاملا واتعاملا سر دهد تا از این درد جان دهد نمی توان بر او خرده ای گرفت!

در پایان به اعتقاد من این گونه ابراز فضل و تعامل کردن ها بیشتر تفاضل کردن است وبه جای آنکه به حاصل جمع ما ختم گردد حاصلش تفریق ما و یا همان تفاضل ما خواهد بود.

بنده که به این نتیجه رسیده ام:

جز آستان تو ام در جهان پناهی نیست!

شما را نمی دانم.

یاعلی

مصطفی

اخبار مرتبط