پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

سال سینمای ایران آرام و بی حاشیه تحویل شد

با عدم پذیرش آثار تعدادی از کارگردانان قدیمی سینمای ایران به بخش سودای سیمرغ سی و سومین جشنواره فیلم فجر که اتفاقاً با کمک بنیاد سینمایی فارابی اقدام به ساخت فیلم کرده بودند جشنواره امسال جشنواره جوانان لقب گرفت.جشنواره ای که جز یکی دو نام مشهور سایر نام ها در آن حتی برای اهالی رسانه نام های چندان آشنایی به نظر نمی آمدند.

همین ویژگی جشنواره سی و سوم بار ها از جانب مسئولان سینمایی و رسانه های این عرصه به عنوان اتفاق مهم این دوره عنوان شد و بسیاری بر این باور به جشنواره می آمدند که نگاه هایی نو و حرف هایی تازه را با فرم سینمایی شاداب و با طرواتی که از روحیه ی جوانی ناشی می شود ببینند.

از این رو پیش از آغاز جشنواره رسانه های مختلف سینمایی با تبلیغ همین وجه این جشنواره کوشیدند تا در عین اینکه حضور گسترده ی جوانان را به عنوان یک اتفاق مثبت معرفی کنند عدم پذیرش آثار فیلمسازان پیشکسوت را به فراموشی بسپارند.

با این حال هر چه جشنواره به پیش می رفت مشخص می شد که آن چه توسط برخی اهالی سینما گفته می شد پیش بینی چندان درستی نبوده و آثار از آن ویژگی هایی که از سینماگران جوان انتظار می رود بر خوردار نیستند.

فیلم ها غالباً ضد قصه و با ریتم کند بنا داشتند که حرف هایی نه چندان مهم و البته شاید گاهی هم مهم بزنند. سینماگران جوانی که منتقدان انتظار داشتند که با فیلمنامه هایی جسورانه قصه هایی نو به زبان سینما بیان کنند در انتخابی نه چندان مقبول به سمت فیلمسازی به سبک اروپایی رفته اند که خود در مقبولیت عام و فروش سال ها است که دچار شکست شده است و این برای سینمای ایران که سخت می تواند با عموم مردم ارتباط برقرار کند نسخه ی چندان مناسبی به نظر نمی آید.

فیلمسازانی که تا پیش از این جشنواره فیلم تلویزیونی های قابل قبولی را ساخته بودند و نشان می دادند که قصه گویی را بلدند در نخستین آثار سینمایی خود فرم را بر قصه مقدم گرفته و قصه گویی را فراموش کرده اند.

از این رو اندک آثاری نظیری «عصریخبندان»،«رخ دیوانه»،«چهارشنبه 19 اردیبهشت» و «روباه» منتقدان و اهالی رسانه و حتی مردم را به وجد آوردند. شاهد این مدعا رسیدن سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران به فیلم «رخ دیوانه» است.

از این رو به نظر می رسید که هیئت داوران سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر برای انتخاب فیلم هایی که متر و معیار های سینمای قصه گو را رعایت کرده اند گزینه های فراوانی را پیش رو ندارند و فیلم هایی که در بخش های مختلفی نظیر کارگردانی،فیلمنامه و تدوین و احتمال می رفت که مورد توجه داوران قرار بگیرند به راحتی قابل پیش بینی بودند.

اگر چه پس از اعلام نامزد های سیمرغ بلورین جشنواره فجر امسال در رشته های مختلف و عدم حضور فیلم «روباه» به کارگردانی بهروز افخمی در حالی که این فیلم هنوز برای اهالی رسانه و منتقدان در کاخ جشنواره اکران نشده بود بسیار منتظر بودند که ببینند آیا این فیلم واقعاً به همین اندازه بی کیفیت و ضعیف بوده است که از جانب هیئت داوران نادیده گرفته شده و یا دلایلی دیگر باعث این اتفاق شده است.

در همین خصوص نکته ی دیگری را نیز می توان گفت و آن این است که دو فیلم «ایران برگر» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی و «روباه» ساخته ی بهروز افخمی که از پیش از آغاز جشنواره تقریباً مشخص بود که داستان های این دو فیلم حول مسائل مختلف سیاسی می گردند در دو روز آخر جشنواره به نمایش درآمدند تا با این تدبیر جلوی حواشی احتمالی پس از این فیلم ها گرفته شود.

البته این تنها اقدام محافظه کارانه ی برگزار کنندگان این دوره ی جشنواره فیلم فجر نیست و تیم برگزارکننده ی سی و سومین جشنواره فیلم فجر در اقدامی تأمل برانگیز فیلم «محمد(ص)» آخرین ساخته ی مجید مجیدی که همانگونه که از نامش پیداست فیلمی با موضوع زندگی پیامبر(ص) است با محدودیت اکران شد و در این راستا دبیرخانه ی جشنواره همچون کارت های جشنواره برای هر رسانه سهمیه ای را برای حضور در اکران این فیلم اختصاص داد که این اقدام موجب نارضایتی و انتقاد تعداد زیادی از اهالی رسانه و منتقدان قرار گرفت.

با این وجود این جشنواره،جشنواره ی نسبتاً آرام و کم حاشیه ای بود و اهالی سینما سال سینمایی خود را در آرامش تحویل کردند .

اگر چه این دوره ی جشنواره فیلم فجر مانند دوره های گذشته به دلیل ضعف هایی ساختاری نظیر سلیقه ای بودن داوری ها انتقاد هایی را به همراه داشت اما ناگفته پیداست که این نقد به ساختار فرسوده ی جشنواره است که امیدواریم با هم اندیشی مؤثر اهالی سینما در برای بهبود آن چاره ای اندیشیده شود.

*حامد یامین پور

اخبار مرتبط