پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

کلید تدبیر یا چوب بی تدبیری

کلید تدبیر یا چوب بی تدبیری

حالا بعد از گذشت چند روز از پایان گرفتن شور تبلیغاتی و برگزار کردن آن انتخابات پوشور که انصافا یک برد بسیار بزرگ  برای نظام و مردم  و یک مسابقه ی دمکراسی  تمام عیار را به رخ تمام مردم ودولت مردان جهان کشید، می توان یک نقد منصفانه به دلایل شکست گفتمان اصول گرایی در انتخابات داشته باشیم که با دقت بر این عوامل و تکمیل آن می توان جلوگیری کرد از تکرار این شکست های شیرین.

عواملی چون رقیق بودن مواضع خودی ،به چالش نکشیدن عیوب جبهه ی مقابل، ترس از این که راهی که رفته ایم درست است یا نه ،غره شدن به امار های قبل از انتخابات وعواملی دیگر که زیر شاخه های این موارد می شود ویا این که می توان آنها را نیز نام برد، که هر کدام از موارد را می توان در چند خط توضیح کوتاه داد.

1:رقیق بودن:در زمان تبلیغات چهره به چهره ی کاندیداهای ریاست جمهوری با مردم هیچ کدام از کاندیداهای به ظاهر اصول گرا در موقع سوال مجری در مورد سیاست خارجی جواب شفاف، قاطع و کارآمدی را شاهد نبودیم مگر در معدودی از افراد(جلیلی)که گفتمان مشخص بود،ولی توضیح عملیاتی، و با گرما و حرارت تشریح کردن وجود نداشت.و گاها افراد آن قدر حرف را کش می دادن که فراموش می کردی که سروته آن چیست،و قرار است در سیاست خارجی به چه دستاوردی رسید. ولی در جبهه مقابل مواضع شفاف اعلام شد (دم کدخدا رو باید دید).

2:چالش کشیدن:در چهارسال پیش تب مناظره ها آن قدر بالا گرفت که کالبد ایران به حمله ی قلبی و خدای ناکرده به حمله ی مغزی کشیده می شد و در این مناظره هیچ از آن حرارت خبری نبود و جالب از آن رقیب که می تازید  و بانگ هل من مبارز سر می داد و کسی جواب آن را نمی داد و انگار نه انگار در این کشور روزی روزگاری تعلیقی شده،نامه ی جام زهری نوشته شده و….که گاها صدای خانواده های شهدای هسته ای را در آورد و گریه های شبانه ی آنها را در خلوت، در و دیوار دیدند وشنیدند، ولی به جز معدود جملات ساده و بدون چالش که در میان عبارات دیگر گم شد نه چیزی دیدیم و نه شنیدیم.

3:ترس از راه رفته:دستاورد های 8سال گذشته نظام که مورد تایید حضرت آقا بوده هیچ گاه مورد بحث و استفاده ی مناسب قرار نگرفت و گاها با تردید و چالش فراوان هم مواجح شدیم، که انگار مواضع صریح ما در سازمان ملل در قبال نظام نا عادلانه ی این سازمان و یا پیشروی ما در منطقه ای که زمانی حیاط خلوت امریکا محصوب می شد. و صدها دستاورد این هشت سال، در گفتار اصول گرایان جایی نداشت. و مورد سرکوب جبهه مقابل هم قرار گرفت.

4:غره شدن به آمارها:در این باره به دو گذاره بسنده می کنم. در سال 84 آمارها از به دور دوم کشیده شدن انتخابات با حضور آقای هاشمی و قالیباف داشت. که آقای قالیباف مورد حمایت ارگان های بزرگ نظام بود و حکایت از اختلاف زیاد با دیگر اعضای اصول گرا داشت ولی در عمل این چنین نشد. و در این انتخابات هم این چنین شد وآنهایی که هر روز در سایت های خود دم از پیش تازی با اختلاف زیاد می زدند در عمل چه چیزی را مشاهده کردند؟

در پایان چند نکته:

اولا این که آرزوی خیر وتدبیرهای درست، انشاالله با کلید تدبیر طلای ناب  را از خدای بزرگ و کریم برای ایشان  طلب می کنم.

ثانیا این انگ اصول گرایی را که خیلی ها به این افراد(ولایتی، رضایی، قالیباف)می زدند که خودشان در عمل به آن پایبند نیستند(حالا رمز گشایی می شود که آقای هاشمی می گوید اگر روحانی نبود من به ولایتی رای می دهم و…)انشاا..در انتخابات دیگر شاهد نباشیم. ودوستان صریح مواضع(قلبی)خود را اعلام کنند.

یا علی

احمد صفار

احمد صفار2

 

اخبار مرتبط