احسن التقاسیم فى معرفه الاقالیم نام کتاب جغرافیاى عربى بسیار مشهورى از اواخر قرن چهارم هجرى (دهم میلادى) است که شمس- الدین ابو عبد اللّه محمد بن احمد بن ابى بکر بناء شامى مقدسى (بدون تشدید با تخفیف دال) بیارى آن را در سال 375 هجرى تألیف کرده است وی در مورد خوزستان چنین می نویسد:
خوزستان سرزمینى است خاکش مسى و گیاهش زر، پر از میوه و برنج و نیزار انجاص، حبوب، خرما، ترنج عالى، انار، انگور است.
دلگشا، خوب است. رودخانه هایش شگفت انگیز. پارچه هایشان دیبا و خز، پنبه بافت و ابریشمى نازک است.
شکر، قند، شیرنى خوب و عسل القطر دارد.
«شوشتر» آنجاست که نامش جهانگیر است و «عسکر» که دو کشور را آذوقه مىدهد و «اهواز» نامبردار و بصنّا که پردههایش به آسمان کشیده،
همچون خز شوش دیده نشده است، با این همه کانهاى نفت و قیر و کشتزار سبزى و گلها و پرندگان. میان «فارس» و «عراق» واقع است، و جنگهاى اسلام و یورشهاى عرب در آن بوده، گور دانیال آنجا است.
از فقیه و دانشمند تهى نیست و در «هشت اقلیم» فصیحتر از ایشان یافت نمىشود. دولابهاى قشنگ، آسیاها و کاردستى هاى شگفت انگیز با ویژگى هاى دیگر و آب فراوان دارد. درآمد آنجا پشتوانه خلیفه است. رسم و شوخى ها نیکو دارند.
من در هشت اقلیم جائى به از آن* نمىشناسم. متلکی که درباره آنجا آمده در زیر مى آورم: خلیفه گفته بود: اگر زنده بمانم خوزستان را مىفروشم و بهایش را در بیت المال مىنهم.
خوزیها، از اهواز به شمال ساکنند ، مردم اهواز بیشتر از مهاجران بصره و فارس هستند.
احسن التقاسیم فى معرفه الاقالیم/ترجمه، ج2، ص: 606